مردمى که تجربه نفت ١۴٧ دلارى را در اوایل سال ٨٧ در خاطر خود دارند اما تاثیر آن را در اقتصاد، صنعت و حتى زندگى روزمره خود ندیدند، شاید حق داشته باشند که افزایش این گونه قیمتها شادمانى چندانى در چهره شان ایجاد نکند

ندای گیلان-علی آهنگر: اجلاس صد و هفتاد و یکم اوپک در سى نوامبر ٢٠١۶/ دهم آذر ١٣٩۵ از جمله رویدادهایى است که تاریخ صنعت نفت ایران و جهان آن را به فراموشى نخواهد سپرد. در روزى به یاد ماندنى که منطق و دیپلماسى بر چالش و تخاصم پیشى گرفت، نفت که در سراشیبى ۴٠ دلارى، ناامیدى را در کشورهاى تولید کننده نفت و بویژه ایران حکمفرما ساخته بود، مسیر افزایشى را در پیش گرفت. در همان زمان، روزنامه ابتکار در مقاله مورخ ١٣ آذر ماه خود به قلم نگارنده، قیمت ۶٠ دلار را براى هر بشکه نفت پیش بینى کرد. امروز که در شانزدهم آبان ٩۶ به سر مى بریم، قیمت نفت از مرز ۶۴ دلار ، بله ۶۴ دلار، در هر بشکه گذشته است.
پایبندى ٩۵ درصدى اعضاى اوپک و غیر اوپک به سهمیه هاى کاهش تولید در اجلاس ١٧١، علاقمندى کشورهاى تولید کننده نفت به تداوم کاهش تولید و باقی ماندن سهمیه ها در سطح توافق اجلاس یاد شده، کاهش حجم ذخایر نفت خام و فراورده هاى ایالات متحده و نیز کاهش دکل هاى فعال حفارى این کشور از جمله دلایل افزایش قیمت نفت در مقطع فعلى عنوان شده است.
در این میان شوکى در دنیاى سیاست پدید آمد که تاثیر خود را در آینده قیمت نفت خواهد نهاد؛ و آن تحکیم پایه هاى قدرت توسط شاهزاده جوان سعودى و دستگیرى و بازداشت قدرتمندان سیاسى، نظامى و اقتصادى کشور عربستان است. شاهزاده جوان که رویاهاى پرشورى در سر دارد، بى صبرانه همه موانع و مخالفت ها را از پیش رو برمى دارد. کودتاى نرم محمد بن سلمان که از آن تنها به فاز نخست سرکوبگرى یاد مى شود، تاثیرات آینده خود را بر بازار نفت آشکار خواهد ساخت.
تنش در روابط ایران و عربستان از دیگر دلایلى عنوان شده است که مى تواند بازار نفت را با محدودیت عرضه رو به رو کند. مجموعه این زمینه ها موجب شده است که تحلیل گران ارشد بازار جهانى نفت، قیمت ٧٠ دلار را براى نفت برنت تا قبل از پایان سال جارى میلادى پیش بینى کنند.
این موضوع تا آنجا جدى است که بلومبرگ در تازه ترین گزارش خود در نوشت: با توجه به نوسان قیمت نفت در هفته های اخیر، این بار اشتهای اوپکی ها بالا رفته و قیمت نفت ۷۰ دلار را در هر بشکه در نشست پیش روی خود عادلانه خواهند دانست.
مسئله نگران کننده در این میان، وجود پاره اى دلایل سیاسى براى افزایش قیمت نفت است. دلایلى که یک سوى آن در تبلیغات رسانه اى غرب و کشورهاى حاشیه خلیج فارس ایران را نشانه گرفته است. درگیریها در یمن و شلیک موشک از سوى حوثى ها به فرودگاهى در ریاض، موضوعى است که این رسانه ها سعى در چسباندن آن به ایران و بهره بردارى ناشیانه از آن را دارند. در این فضا، اگر خردمندى و بردبارى در دو سوى ماجرا و بویژه ایران حاکم نباشد، وقوع هر حادثه اى دور از انتظار نخواهد بود.
نکته قابل تامل دیگر، درآمد سرشارى است که افزون بر قیمت ۵٠ دلارى
پیش بینى شده در بودجه ٩٧، نصیب کشور مى شود. مردمى که تجربه نفت ١۴٧ دلارى را در اوایل سال ٨٧ در خاطر خود دارند اما تاثیر آن را در اقتصاد، صنعت و حتى زندگى روزمره خود ندیدند، شاید حق داشته باشند که افزایش این گونه قیمتها شادمانى چندانى در چهره شان ایجاد نکند. فرزندان بیکارند و پدرانِ بازنشسته کم حقوق. مردم امیدوارند و انتظار دارند که دولت تدبیر و امید از صندوق توسعه ملى برایشان بگوید، از میزان ذخایر دلارهاى نفتى در این صندوق و نحوه دخل و خرج آن شفاف سازى کند. و مردم امیدوارند حتى یک بار هم که شده، افزایش قیمت نفت موجب اندکى آسایش در زندگى روزمره و یا دستکم، گشایشى در صنعت، اقتصاد و ایجاد اشتغال در کشور شود.