تجربه نشان‌ داده تا زماني كه اطلاعات لازم و كافي از جوانب مختلف در اختيار نباشد، امكان برنامه ريزي دقيق نيز ميسر نخواهد بود. ميزان قدرت تصمیم گيري و تصميم سازي بهينه، بستگي به عواملي دارد كه از جمله مهم‌ترين آن ها، در اختيار داشتن آمار و اطلاعات صحيح و به‌هنگام است.

مجيد حسيني نثار-دكتراي جامعه شناسي- مسايل اجتماعي ايران در يادداشتي  در خصوص روز آمار و برنامه ريزي نوشت:

براي اولين بار در ۲۰ اكتبر ۲۰۱۰ در سراسر جهان، آيين روز جهاني آمار برگزار شد. نام گذاري اين روز از سوي كميسيون آمار سازمان ملل متحد( UNSD ) بوده است. هدف از برگزاري اين روز، تاكيد بر اهميت استفاده از آمارهاي رسمي در بين تصميم گيران و سياست گذاران در بالاترين سطح دولتي و توجه ملي به آن مي باشد. در ايران نيز، روز اول آبان، به عنوان روز « آمار و برنامه ريزي» نام گذاري شده است، تا فرصتي باشد براي توجه هر چه بيشتر مسوولان، محققان و صاحب نظران به جايگاه و اهميت دو مقوله همپاي آمار و برنامه ريزي در جهت پيشرفت و پيشبرد اهداف كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت برنامه هاي توسعه  در سطوح مختلف كشور، استان و شهرستان. اين يادداشت در آستانه روز آمار و برنامه ريزي سال ۱۴۰۱ و با درنظر گرفتن دو سوال اساسي، نگاشته شده است: ۱- استفاده از آمار و اطلاعات دقيق و به روز تا چه حد مي تواند در رسيدن يك سيستم به اهداف خود، موثر باشد؟ ۲- ارتباط بين آمار و برنامه ريزي به عنوان دو بال توسعه، چگونه است؟

انجام برنامه ريزي هاي علمي، يكي از راه هاي دستيابي به حقايق و واقعيت هاي موجود در جامعه و كشف منابع و راهكارهاي جديد براي پاسخ گويي به نيازها و خواسته هاي متحول انسان و جامعه به شمار مي رود. برنامه ريزي، سلسله فعاليت­هايي است كه برنامه ريزان انجام مي دهند تا ضمن پي بردن به واقعيت ها، از وضعيت موجود و چالش هاي پيش رو، گذر كنند و به اهداف مطلوب و آرماني در بخش هاي مختلف جامعه برسند. برنامه ريزي دقيق، اصولي و متناسب، همواره يكي از معيارهاي توسعه يافتگي جوامع محسوب مي گردد و همان گونه كه شواهد تجربي و تاريخي نيز نشان مي دهد؛ ترقي و پيشرفت كشورهاي توسعه يافته جهان، ريشه در برنامه ريزي در زمينه هاي مختلف داشته است. بر اين اساس، مي توان گفت كه راه پيشرفت هر جامعه وكشور و رسيدن به توسعه نيز، از برنامه ريزي مي گذرد.

قدم اول در فرآيند برنامه‌ريزي، تهيه اطلاعات و آمار از تمامي امكانات بالقوه و بالفعل جامعه در تمام بخش‌هاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي است. از آن جايي كه برنامه ريزي شامل پيش‌بيني وضعيت آينده بر اساس داده هاي امروز است و كيفيت اطلاعات، نتيجه اصلي برنامه ريزي را تعيين مي‌كند، اگر اطلاعات صحيح و دقيق  نباشد، برنامه ريزي اعتبار خود را از دست مي دهد. بنابراين، بدون وجود نظام آماري در جهت توليد اطلاعات صحيح و جامع و به دنبال آن تحليلي روشن و علمي از اين اطلاعات، حركت در راه برنامه‌ريزي و كار تهيه برنامه،‌ امري محال و غيرممكن و مانند حركت بدون نقشه در مسيري ناشناخته و پر پيچ و خم خواهد بود. ممكن است. چنين برنامه اي، هيچ‌گاه به مقصد نرسد. در واقع، اين نوع برنامه‌ريزي نه تنها مفيد نخواهد بود، بلكه، مي تواند ضرر و زيان فراواني را هم دربر داشته باشد.

تجربه نشان‌ داده تا زماني كه اطلاعات لازم و كافي از جوانب مختلف در اختيار نباشد، امكان برنامه ريزي دقيق نيز ميسر نخواهد بود. ميزان قدرت تصميم گيري و تصميم سازي بهينه، بستگي به عواملي دارد كه از جمله مهم‌ترين آن ها، در اختيار داشتن آمار و اطلاعات صحيح و به‌هنگام است. در واقع، هنگامي در جهت تأمين منافع ملي قادر به برنامه‌ريزي هستيم كه آمار و اطلاعات در زمينه امكانات بالقوه و بالفعل فراهم آمده باشد. بر اين اساس، در هر جامعه‌اي كه توان علمي، بالاتر باشد و اطلاعات بيشتري وجود داشته باشد، قدرت تصميم‌گيري نيز افزايش مي‌يابد و با انجام برنامه‌ريزي‌ها، شرايط زندگي بهتري فراهم مي‌شود.

مي توان گفت، توسعه بدون برنامه ريزي و دسترسي به آمار و اطلاعات دقيق و به روز، امكان پذير نخواهد بود. البته اين آمار و اطلاعات بايد بر پايه علمي و درست، گردآوري شده باشد. همچنين، پردازش، تفسير، و تحليل داده ها بايد مبتني بر اصول و رويكرد مشخصي باشد تا بتوان به الگوي روشني در عمل رسيد. جمع آوري حجم بزرگي از داده ها بدون درنظر گرفتن مقدمات علمي و نظري لازم، ممكن است براي استفاده در برنامه ريزي، آن چنان كه بايد، مفيد نباشد.

از طرفي، نقش و وظيفه آمار مانند چراغي است براي روشن‌كردن نقاط تاريك و مبهم جامعه. نتايج تهيه و توليد آمار، جامعه را قادر مي‌سازد تا به قضاوت بنشيند كه در مورد مسأله مشخصي نسبت به مقطع زماني معين، چه اتفاقي افتاده است؟ پيشرفت، توقف و يا عقب‌رفت، كدام يك حاصل شده؟ آمار، ابزاري كارا براي پردازش و تحليل وضعيت گذشته،  حال و آينده است. ارزيابي استراتژي هاي اتخاذ شده به وسيله مديريت تصميم ساز و تصميم گير و ايجاد شرايطي براي پيش بيني وضعيت آتي، با كم ترين انحراف از واقعيت، بيانگر اهميت آمار در مقوله برنامه ريزي است. از اين رو، آمار به منزله ابزاري براي بهينه كردن تصميم سازي و تصميم گيري مديريت و ارزيابي عملكرد در سطوح مختلف است. چنانچه آمار و اطلاعات بر اساس استانداردهاي لازم و كافي و به دور از جهت گيري هاي ارزشي و يك سويه، تهيه نشده باشد،  بسيار فريبنده و گمراه كننده خواهد بود و با انحراف از واقعيت، نه تنها گامي در راستاي بهينه كردن وضع موجود نخواهد بود، بلكه مي تواند برنامه ريزي را با اختلال مواجه كند و سيستم( شامل: سازمان، جامعه، كشور، استان، شهر و…) را به سوي درجا زدن و عقب راندن، بكشاند. لازمه رهايي از چنين وضعيتي، پايه ريزي نظام آماري دقيق، روشن، شفاف، علمي و بدون جهت گيري و وجود كارگزاران و متخصصان مستقل، مي باشد.

در نهايت، مي توان گفت كه آمار و برنامه ريزي، دو پديده همراه يكديگر هستند و در تعامل با هم معنا و مفهوم مي يابند. به همين خاطر، اهميت آمار و نقش استراتژيك و راهبردي آن در فرآيند برنامه ريزي، همواره مورد توجه انديشمندان بوده است و غفلت از آن مي تواند باعث كاهش سرعت يا توقف حركت چرخ توسعه باشد.

 

  • نویسنده : دکتر مجید حسینی نثار