از تریبون تلویزیون گذشته، محافل و مراسم مذهبی هفتگی، هماهنگ و یکصدا از این گفتند که «تحریم‌ها نعمت بوده‌اند» و «مگر تحریم‌ها ما را مستأصل و بیچاره کرده است>>

* امیر یوسفی / ایران

حکماً نه اول بار است و احتمالاً نه آخرین بار که «تریبون‌ها» در حمله به حسن روحانی، هماهنگی را به نهایت می‌رسانند. توفیقی ندارد که تریبون‌را چه کسی علم کرده باشد؛ مهم آن است که در طغیان علیه رئیس‌جمهوری صدایی یکسان دارند؛ انگار جایی که دور از دست و دیده‌ ماست یک اتاق فرمان مجهز وجود دارد که کار و بار اصلی‌اش صدابرداری از تریبون‌ها یا شاید صداگذاری روی آنهاست. باورش ساده نیست که این هماهنگی، حاصل اتفاق و تصادف محض یا اصطلاحاً «توارد» باشد.

کار، حساب و کتاب دارد؛ نسخه تصویری می‌خواهد؛ دستور پخت برای فضای مجازی لازم دارد؛ محورهای نطق برای خطیبان و گویندگان می‌خواهد؛ سهم طعن و طنز و مطایبه در آن باید همان قدر باشد که تحلیل و تبیین و توصیف؛ برای اثرگذاری بر احساسات و عواطف مخاطب همان مقدار متاع و مصالح می‌خواهد که برای تأثیر بر عقل و ادراک آنها. خلاصه اینکه اتاق فرمان، انگار مرامنامه‌ای واحد را در ظرف‌ها و زمینه‌های متفاوت می‌پزد و می‌ریزد تا در یک تقسیم‌کار دقیق، سهم همه را داده باشد، شاید حسن روحانی زود‌تر از دیگران توانست تابلوی خاک گرفته این اتاق فرمان را رمزگشایی کند. او مدتی پیش از یک کوچ بزرگ خبر داد: کوچ مخالفان دولت از اتاق‌های فکر به اتاق‌های عملیات. حالا که چندماهی از آن رمزگشایی گذشته می‌توان بهتر فهمید که اتاق فرمان یا اتاق عملیات مخالفان، کارگاهی است که یک خط تولید شبانه روزی دارد تا سوخت سلاح تخریب دولت را تأمین کند. کاری که تریبون‌ها طی هفته گذشته با سخنان رئیس‌جمهوری کردند آشکارترین شاهد خبری و تحلیلی برای تأمین این گمانه است که پوشه‌های تخریب یا تخطئه روحانی اگر چه در تریبون‌های مختلف گشوده می‌شود اما صادره از یک منشأ واحد است.

حسن روحانی هفته پیش از این واقعیت سخن گفت که کوتاه شدن سایه تحریم‌های ظالمانه از سر ملت ایران، منشأ گشایش‌های گسترده در همه زمینه‌هاست از بانک و بیمه تا صنعت و صادرات؛ از دانش و دیپلماسی تا آب و آلودگی، این سخن سر راست وقتی به گوش کیمیاگران اتاق فرمان رسید، بی‌درنگ آستین بالا زدند تا در کمترین فاصله، صفی از تریبون‌های واحد را تجهیز کنند. برنامه تلویزیونی «صرفاً جهت اطلاع» بی‌آنکه نامی‌از روحانی بیاورد طعنه زد که «تحریم‌ها‌ اگر رفع شوند ماه رمضان هم از تابستان به زمستان می‌افتد»؛ یا صحنه آتش سوزی در جنگل را نشان داد و مردانی را که با دست بر آتش خاک می‌پاشیدند و آنگاه گفت: «تحریم‌ها مثل اینکه بیل و باغ را هم گرفتار کرده‌اند.»

از تریبون تلویزیون گذشته، محافل و مراسم مذهبی هفتگی، هماهنگ و یکصدا از این گفتند که «تحریم‌ها نعمت بوده‌اند» و «مگر تحریم‌ها ما را مستأصل و بیچاره کرده است» از تریبون تبلیغ هم گذشته، پایگاه‌های مجازی نظرسنجی راه‌انداختند و از مخاطبان خود پرسیدند «آیا با ارتباط دادن آب و تحریم‌ها موافقید؟» خلاصه تریبون پشت تریبون ردیف شد؛ همگی یکصدا و تک‌صدا؛ برای اثبات اینکه دولت همه سبدها را به گل میخ دیوار آویزان کرده و یک سبد بیشتر ندارد: سبد رفع تحریم‌ها. اتاق عملیات دنبال آن‌است که دست کم چهار ذهنیت را به مخاطبان خود القا کند:

1 اینکه سیره و رویه رایج دولت در پیشبرد امورش، مخالف با اصول و موازین اقتصاد مقاومتی است چرا که به خیال ایشان، اقتصاد مقاومتی، تحریم را در صندوقچه فراموشی جمعی زندانی می‌کند و با امساک و انضباط، کار را پیش می‌برد. مخالفان دولت از این نکته غافلند که رفتار مدیریتی دولت در اداره کشور، مصداق روشن اقتصاد مقاومتی است چرا که برمیراث تلخ بازمانده از مدیریت پیشین جز از رهگذر التزام به‌اصول اقتصاد مدیریتی نمی‌توان فائق آمد.

2 مخالفان دولت در تفسیر دلبخواهانه سخن روحانی، دنبال القای این ایده‌اند که دولت، دست راست را روی دست چپ گذاشته و پای اینور را روی پای آنور انداخته و روزها را می‌شمارد تا تحریم‌ها برداشته شوند و پس از آن، کار کند. می‌خواهند دولت را دهقان «دیم کار»ی جلوه بدهند که تخمی در زمین نشانده و اکنون با ای‌‌کاش و ان‌شاءالله چشم به کرامت آسمان دوخته است تا مگر اتفاقی بیفتد و بارانی بر خشکسالی تحریم‌ها ببارد. اتاق فرمان به تریبون‌ها القا می‌کند که دولت را «منفعل» و دور از «ابتکار عمل» بنمایانند.

3 کیمیاگران کارگاه دولت ستیزی، دنبال این‌هم هستند که کابینه اعتدال را به اعتبار آنکه به میز مذاکرات با کشورهای خارجی متعهد است، دولتی «ساده دل»، «خام دست»، «خوش خیال» و حتی «بیگانه‌گرا» بنمایاند. طبق ترمینولوژی ایشان، مذاکره یک معنا و یک مصداق بیشتر ندارد: تسلیم. «تریبون» می‌خواهد دولت را  آنقدر ساده‌اندیش و خوش خیال بنمایاند تا مخاطبانش احتمالاً متقاعد شوند که همین روزها قرار است تلخی یک قرارداد ظالمانه، دوباره به جان ملت بنشیند و مثلاً «ژنو» واژه سومی باشد کنار «ترکمانچای» و «گلستان». رقم زدن تصویر یک دولت زیاده‌خوشبین، زیاده خام‌اندیش و زیاده ساده دل هدف سوم اتاق فرمان است.

4 نهایتاً اتاق فرمان، به تریبون‌های یکصدا و تک‌صدا پوشه می‌فرستد تا به مردم القا کنند که در دولت روحانی، تنها  دستگاهی که کرکره‌اش بالاست وزارت خارجه است؛ و تنها نهادی که فعالیت دارد، دیپلماسی است! باقی دستگاه‌ها انگار در حکم پادو و مباشر دستگاه دیپلماسی هستند. کسی که پای صدای تریبون‌ها بنشیند خیال می‌کند که کابینه یازدهم، همه را به تعطیلات فرستاده و فقط به کارگزاران وزارت خارجه، برگه مأموریت داده است و تا وقتی این مأموران از ژنو یا وین یا لوزان یا نیویورک با کاغذ رفع تحریم‌ها برنگشته‌اند، سایر دستگاه‌ها دست و دل‌شان به‌کار نمی‌رود! شاهد هم می‌آورند: مگر نشنیدید که روحانی آب و آلودگی‌ هوا و همه چیز دیگر را به تحریم‌گره زد؟!

این چهار سودا، جان و جوهر صدای واحدی است که از تریبون‌ها به گوش می‌رسد. این چهار، با هرچیزی سازگار باشند با منافع ملی سازگار نیستند. تریبون‌ها مثل آب خوردن، واقعیت را قلب می‌کنند و در این رفتار ناپسند از هیچ دستاویزی هم فروگذار نمی‌کنند. تا 10 تیر ماه که موعد انقضای قرار مذاکرات هسته‌ای است، همچنان تریبون‌ها از اتاق عملیات خود فرمان می‌برند. بازتولید گفتمانی که تحریم را کاغذ پاره‌های بی ارزش می‌دانست، غایت اهداف این تریبون‌هاست. اکنون وقت است که معادله «تحریم‌ها نعمت هستند» باطل شود.