با نادر اختلاف داشتم و مدتی بود با دوستش رابطه برقرار کرده بودم،شب حادثه شوهرم را بیهوش کردم و دوستش را به خانه آوردم که..

به گزارش سرویس حوادث ندای گیلان،چندی قبل زن جوانی با مراجعه به کلانتری مرودشت به مأموران اعلام کرد: همسرم بی‌خبر از خانه خارج شده و تاکنون نیز به منزل بازنگشته است.با آغاز رسیدگی به پرونده، در بررسی ها کارآگاهان متوجه شدند که گمشده با همسرش دارای اختلافات شدید خانوادگی بوده است. تحقیقات از همسر مرد گمشده در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان متوجه شدند که همسر گمشده پس از طرح شکایت در کلانتری از محل سکونتش متواری شده و از او خبری نیست.

شواهد به دست آمده نشان از ارتکاب جنایت  با انگیزه اختلاف خانوادگی را داشت، دستگیری این زن در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان در ادامه اقدامات خود اطلاع پیدا کردند جسد سوخته یک مرد در اطراف زرقان پیدا شده است.

در نهایت ماموران با حضور در آن محل دریافتند که جسد متعلق به مردی است که همسرش مدت‌ها قبل مفقودی او را اعلام کرده است. از این رو فصل تازه‌ای در پرونده گشوده شد و ماموران این زن را دستگیر کردند. وی در بازجویی‌ها به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل  همسرش با همدستی فرد دیگری اعتراف کرد. در نهایت ماموران آن مرد را نیز دستگیر کردند.

این مرد پس از انتقال به آگاهی در همان مراحل اولیه تحقیقات به قتل مرد جوان که از دوستانش بوده اعتراف و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از چند ماه پیش که به منزل دوستم رفت و آمد داشتم به صورت کاملا اتفاقی با همسرش آشنا شدم و در همان اوایل آشنایمان متوجه شدم  که او با دوستم اختلاف شدیدی دارد.

وی در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: بعد از چند ماه ، به همراه او تصمیم به قتل همسرش گرفتیم.

این زن ساعت12 شب با من تماس گرفت و عنوان داشت که به همسرش قرص داده و او را بی هوش کرده است.

من هم به خانه آنها رفته و مقتول را با ماشین به جاده زرقان بردیم و زمانی که در حال بهوش آمدن بود او را کشته و جسد را از کناره جاده به پایین و داخل گودالی پرتاب کردم. با ظرف بنزین خودم را به بالای سر جنازه رسانده و آن را آتش زدم و پس از ارتکاب جنایت از محل متواری شدیم.

با توجه به اعتراف صریح متهم که چاره‌ای جز اعتراف نداشت متهم زن نیز در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: از حدود چند ماه پیش و پس از چندین بار مواجهه حضوری، با او دوست همسرم  آشنا شدم .

آشنایی ما دو نفر به سرعت به رابطه شیطانی کشیده شد اما طی همین مدت به او اعتماد کرده و پس از مدتی پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کردم که او نیز قبول کرد تا به من کمک کند.

با نادر همسرم اختلاف داشتم ولی او مرا طلاق نمی‌داد. شب حادثه  چندین قرص خواب آور را در آبمیوه ریخته و به همسرم خوراندم. پس از بیهوش شدن با او تماس گرفته و او نیز به خانه ما آمد و همسرم را در حالی که هنوز نفس می‌کشید سوار ماشین کردیم و بردیم.

این پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری ارسال شد. جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه سوم کیفری یک تشکیل شد. در این جلسه اولیای دم درخواست مجازات متهمان را مطرح کردند.

سپس هر دو متهم به دفاع از خود پرداخته و بار دیگر جزییات قبلی را مطرح کردند.

بدین ترتیب ختم جلسه رسیدگی اعلام و مرد جوان به قصاص و زن خیانتکار به 25 سال زندان  محکوم شد. این حکم در دیوانعالی کشور تایید شد