انتصاب محمد نهاونديان به عنوان معاون اقتصادي اين شائبه را ايجاد كرد كه نقش جهانگيري در سياست‌هاي اقتصادي دولت كمتر شده است

به گزارش ندای گیلان،جهانگيري به متن دولت برگشت و به نظر مي‌رسد كه ماندني هم باشد. اعلام سياست‌هاي اقتصادي دولت از زبان او طي روزهاي گذشته نمايشي از روشن بودن موتورش و پايان بخشيدن به همه اتفاقاتي بود كه او را به حاشيه راند. جهانگيري در شرايطي پرچمدار اقتدار دولت و ساماندهي بازار ارز شد كه برخي تحليلگران سياسي منتظر خروج او از دولت بودند. آنچه جهانگيري دوشنبه شب اعلام كرد صرفا نرخ دلار نبود و روحاني با سپردن اين مسووليت به معاون اول خود تكليف خيلي‌ مسائل را روشن كرد.

قصه دلخوري و جدايي جهانگيري از دولت همزمان بود با زمزمه‌هايي از اختلاف اسحاق جهانگيري و محمود واعظي در مورد چينش تيم اقتصادي دولت. در حقيقت انتصاب محمد نهاونديان به عنوان معاون اقتصادي اين شائبه را ايجاد كرد كه نقش جهانگيري در سياست‌هاي اقتصادي دولت كمتر شده است. فرماندهي قرارگاه اقتصاد مقاومتي و رياست ستاد اقتصاد مقاومتي اما كافي بود تا اصلاح‌طلبان ضمن نگراني از فروكاسته شدن نقش جهانگيري در تصميمات دولت نگران ميزان اثرگذاري او در عرصه‌هاي غيراقتصادي هم باشند.

از اينجا بود كه گفته شد جهانگيري به لطف اقدامات محمود واعظي به حاشيه رانده شده و لازم است از اين تهديد، فرصت بسازند. برخي اصلاح‌طلبان اين ايده را ارائه كردند كه بايد نماينده خود در دولت را بيرون كشيده و مهياي مصاف ١٤٠٠ كنند.

برخي چهره‌هاي سياسي اين جريان مثل محمد علي ابطحي، معاون اول روحاني را به كناره‌گيري دعوت كردند اما جهانگيري به اين حرف‌ها توجه نكرد. علت اين بي‌توجهي به حاشيه و تمركز بر همكاري با دولت درايت جهانگيري باشد يا آنطور كه عبدالله ناصري گفته بود «توصيه خاتمي»؛ فرقي نمي‌كند چون نتيجه‌اش به عقب راندن بدخواهان است.

پايان كدورت‌ها

به فرض اينكه كدورت‌هايي نيز در ميان بوده باشد سلسله اتفاقات اخير نشان مي‌دهد جهانگيري به جايگاه واقعي خود بازگشته است. بدون شك اين بازگشت يك‌شبه نبود و از همان وقتي شروع شد كه جهانگيري در بلواي دي ماه جانانه از دولت دفاع كرد و گفت: «كساني كه حركت‌هاي خياباني را آغاز مي‌كنند، پايان‌دهنده ‌آن نخواهند بود و دود اقدامات آنها به چشم خودشان هم مي‌رود.» كمي بعد از آن نيز تهديد كرد كه اگر لازم باشد موتورش را روشن مي‌كند و سكوت را مي‌شكند.

اين جهانگيري بود كه ماموريت یافت تا نماد اقتدار دولت باشد و قدرت دولت مستقر را به رخ بكشد. دوشنبه هم در جلسه شوراي اشتغال شركت و گره‌گشايي از زندگي مردم را بر همه تكليف كرد. همه اينها در مجموع پيامي غير از ترميم روابط جهانگيري و دولت ندارد. او سنگر اصلاح‌طلبان را در پاستور حفظ كرده و خيال جدا شدن در سر ندارد.

شاهد ديگر بر مدعاي ترميم روابط جهانگيري و روحاني آن است كه طي ماه‌هاي اخير و همزمان با اظهارنظرهاي حساس جهانگيري، برخي مقامات مسوول در دولت نيز طي مصاحبه‌هاي خود بر صميمانه بودن روابط با جهانگيري تاكيد كردند. به عنوان مثال محمود واعظي در چندين مصاحبه به اين حواشي پاسخ داد و آخرين بار نيز به روزنامه ايران گفت: «اين حملات درحالي بود كه اساسا وقتي كه اين حرف‌ها زده شد، ما اصلا كار خود را در دفتر رييس‌جمهوري آغاز نكرده بوديم. در هفته‌هاي دوم و سوم حضور ما در دفتر اين بحث‌ها شروع شد، پيش از آنكه اساسا معلوم شده باشد با چه كسي و چگونه ارتباط خواهيم داشت. بعد از آن، ادعاهاي ديگري را درباره اختلاف بين دكتر جهانگيري و بنده مطرح كردند. با قاطعيت به شما بگويم كه هيچ كدام اين حرف‌ها درست نيست. رابطه من با آقاي جهانگيري از ابتدايي كه با هم كار كرديم، در چهار سالي كه من وزير ارتباطات بودم و در اين ماه‌ها كه رييس دفتر رييس‌جمهوري هستم، غير از صميميت و همكاري نزديك چيز ديگري ميان ما نبوده است. اساسا در اين مدت ميان من و ايشان كوچك‌ترين مطلبي به وجود نيامده و چه بسا رابطه ما از دوران وزارت هم صميمي و نزديك‌تر است».