استاد دانشگاه تهران گفت:در شرایط کنونی ترامپ و مشاوران افراطی‌اش به دنبال جنگ نیستند اما ممکن است جنگ تصادفی به‌وجود آید. حتی در جنگ برنامه‌ریزی شده نیز همواره شرایط و سازوکاری به‌وجود می‌آید که آن شرایط الزما در کنترل بازیگران نبوده و ممکن است از کنترل خارج شود.

به گزارش ندای گیلان،طی روزهای گذشته نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به جمعی از خبرنگاران اعلام که دولت ترامپ مجوز لازم از کنگره را برای جنگ با ایران ندارد. پلوسی همچنین متذکر شد که دونالد ترامپ نمی‌تواند با استفاده از مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه تروریست‌ها جنگی تازه را با ایران آغاز کند. به نظر می‌رسد برخی از مشاوران ترامپ با استناد به اطلاعات ساختگی سازمان‌های اطلاعاتی در پی طراحی سناریوی فریب به منظور توجیه اعضای کنگره و افکار عمومی برای شعله‌ور ساختن یک جنگ در منطقه هستند. در ادامه گفتگوی روزنامه آرمان با ناصر هادیان استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه تهران را می‌خوانید:

طی روزهای گذشته نانسی پلوسی به ترامپ متذکر شد ترامپ نمی‌تواند با استفاده از مجوز استفاده از نیروهای نظامی علیه تروریست‌ها (مبارزه با تروریسم) جنگی را با ایران آغاز کند. این موضع حائز چه نکاتی است؟

همواره بر این مساله تاکید داشته‌ام که نبایستی در تحلیل به بازی حدس و گمانه‌زنی بیفتیم که البته متاسفانه تا حدی افتاده‌ایم. در حال حاضر دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده هر روز سخنان و مواضع متضادی را مطرح می‌کند به گونه‌ای که یک روز مدعی وقوع جنگ می‌شود (اگر احتیاج به نیرو باشد بیش از 120 هزار نیرو به منطقه گسیل خواهیم داشت)، اما روز بعد می‌گوید جنگ نمی‌شود.

بنابراین این گونه سخنان و مواضع متعارض و متناقض طبیعی است. او حالت ابهام میان جنگ و صلح را در استراتژی‌اش در قبال تهران حفظ کرده تا تهران نتواند استراتژی مشخص ایالات متحده را به درستی پیش‌بینی کرده و به تبع آن در قبال سناریوی واشنگتن پیشگیری‌های لازم را انجام دهد.

لذا به نظر می‌رسد تهران نیز باید این بازی را در قبال واشنگتن انجام دهد. تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان کشورمان باید به نوعی عمل کنند که در مواضع و سخنان طرف مقابل را به گمانه‌زنی بیندازند.

به‌رغم آنکه هر دو طرف در مواضع اعلامی صراحتا اعلام کرده‌اند جنگی به وقوع نخواهد پیوست، اما تهران باید اعمال و رفتاری را انجام دهد که طرف مقابل دچار تردید شود به‌طور مثال آنها از خود بپرسند این موشک‌هایی که روی قایق‌های تندرو نصب می‌شود به چه منظور است؟

تغییر آرایش نظامی که در برخی از کشورها و یا در سواحل خودمان در خلیج فارس در حال انجام است به چه منظور است؟ این گونه تحرکات به طرف مقابل این مساله را نشان می‌دهد که ایران در حال آماده کردن خود برای دفاع است. پس بنابراین بر اساس این گونه مواضع اعلامی اشخاصی همچون نانسی پلوسی نمی‌توان این گونه مواضع را ملاک تصمیم‌گیری قرار داد. تذکرات رئیس کنگره بر مبنای اجرای قانونی است که در سال 2001 در کنگره آمریکا تصویب شد و بر مبنای آن کنگره مجوزی را در ارتباط با مبارزه با تروریسم به دولت داده بود، اما در حال حاضر ترامپ نمی‌تواند به این بهانه که سپاه را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده از آن قانون استفاده و به‌وسیله آن جنگی را علیه ایران کلید بزند.

طی روزهای گذشته مجید تخت روانچی اعلام کرد کسانی از مقامات دولت آمریکا سعی دارند با تحریک و اطلاعات جعلی زمینه لازم را برای جنگ یا درگیری با ایران ایجاد کنند، آیا از دیدگاه شما واشنگتن به دنبال تکرار سناریوی اطلاعات جعلی نسبت به ایران است؟

واقعیت این است که دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده نیازی در عمل ندارد تا بخواهد کنگره را قانع کند. به نظر می‌رسد وی می‌تواند دست به اقدام بزند و پس از آن به فرض اعضای کنگره می‌توانند مطرح کنند که رئیس‌جمهور خلاف قانون عمل کرده است. بعد از جنگ عراق در سال 2003 کمیته‌ای حقیقت‌یاب در آمریکا و بریتانیا تشکیل شد، آن کمیته در بریتانیا صراحتا اعلام کرد که لندن نباید دست به مشارکت در حمله به عراق بر اساس اطلاعات اشتباه می‌زد. از سوی دیگر کمیته حقیقت یاب در آمریکا نیز گزارش مشابهی را منتشر و اعلام کرد واشنگتن نباید بر اساس اطلاعات سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا دست به حمله به عراق می‌زد. اما واقعیت این است که دیگر چه فایده‌ای داشت؟ چون کار از کار گذشته بود. در ایالات متحده بر اساس گزارش‌های اشتباه سازمان‌های اطلاعاتی و در واقع اطلاعات سیاسی شده، فارغ از نتایج آن، در سال 2003 اقدام به حمله به عراق کرد. در حال حاضر برای مردم عراق و همچنین افکار عمومی جهانی دیگر چه تفاوتی دارد که مقصر حمله به عراق دیک چنی، تونی بلر و یا جورج دبلیو بوش بوده است؟ پس نباید به چنین دعواها و موضع‌گیری‌های حزبی میان جمهوریخواهان و دموکرات‌ها و یا اصطکاک نهادی میان کنگره و دولت در داخل آمریکا دلخوش باشیم. تهران ‌باید با استفاده از استراتژی ابهام در سیاست امنیتی‌اش، در مواقع تصمیم‌گیری اهدافش را در مقابل حریف غیر قابل پیش‌بینی جلوه دهد. ما باید آمادگی برای دفاع را داشته باشیم. باید این مساله را در نظر داشته باشیم که آمادگی برای دفاع، تقویت و آرایش نیروهای نظامی در منطقه خلیج فارس می‌تواند اتفاقا محاسبات استراتژیک ترامپ را تغییر داده تا به سمت جنگ نرود. ترامپ تاکنون دست به هر گونه اقدامی زده با واکنش چندان موثری از سوی تهران مواجه نشده است. اما اصطلاحا آرایش نیروها، آمادگی نیروها و آماده‌باش نیروهای مسلح در منطقه حساس خلیج فارس می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند.

بر اساس گزارش رویترز در پی درخواست‌های مکرر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ترامپ تصمیم دارد تا جلسه توجیهی محرمانه با محوریت موضوع ایران برای اعضای کنگره داشته باشد. بر این مبنا برخی از کارشناسان بر این نظرند که ترامپ دنبال توجیه اعضای کنگره برای انجام جنگ است. ارزیابی شما چیست؟

اینگونه نظرات و یا اخبار بیشتر بر اساس گمانه‌زنی‌ها بوده و ممکن است برعکس، دموکرات‌ها بر طبل مخالفت با ترامپ بکوبند. حتی ممکن است برخی از اعضای جمهوریخواه کنگره نیز با ترامپ مخالفت کنند. لذا این اخبار نمی‌تواند مبنایی برای تحلیل‌های کاملا درست باشد چون در حال حاضر اطلاعات کامل و درستی نداریم. بنابراین هر آنچه که مطرح شود گمانه‌زنی خواهد بود. اما اگر ترامپ درصدد توجیه اقدامات افراطی‌اش نزد کنگره برآید مهم است. همچنین لزوما معلوم نیست که ترامپ در کنگره بخواهد مساله جنگ را مطرح کند و ممکن است مساله افزایش تنش‌ها، فشار حداکثری و اهدافش را برای اعضای کنگره توجیه کرده تا بدین وسیله بتواند همراهی کنگره را نیز با خود داشته باشد.

با توجه به شرایط داخلی و قرار گرفتن ایالات متحده در وضعیت انتخاباتی و همچنین شرایط منطقه و توانایی‌های ایران، آیا واشنگتن این توانایی را دارد که دست به آتش بازی جدید در منطقه بزند؟

اگر واشنگتن بخواهد دست به یک آتش بازی در منطقه بزند بدون شک چنین اقدامی پُرهزینه خواهد بود. البته آمریکا وارد نبرد زمینی نخواهد شد. اتخاذ تصمیم به جنگ از سوی واشنگتن بر علیه تهران تصمیم ساده‌ای نیست. به نظر نمی‌رسد در شرایط کنونی ترامپ و مشاوران افراطی‌اش به دنبال جنگ باشند. اما ممکن است جنگ تصادفی به‌وجود آید. حتی در جنگ برنامه‌ریزی شده نیز همواره شرایط و سازوکاری به‌وجود می‌آید که آن شرایط الزما در کنترل بازیگران نبوده و ممکن است از کنترل خارج شود.

برخی کارشناسان بر این نظرند که آمریکا از هر دو سناریوی جنگ و مذاکره، دنبال تغییر در ایران است. آیا از دیدگاه شما اینگونه است؟

بدون شک آمریکایی‌ها به دنبال تغییر در ایران هستند. منافع تغییر در ایران برای آمریکایی‌ها این است که یک رژیمی را در ایران روی کار بیاورند که اولا با ایالات متحده دشمن نباشد و دوم اینکه دوست واشنگتن بوده و منافعش را تامین کند. اما امکان تحقق این هدف برای آمریکا امکان‌پذیر نیست.