گیاه همیشه با گله داران لرهمراه بوده است وهردو با هم در زیر تاق آسمان زاگرس نفس می کشیده اند ولیکن در عید نوروز که گیاهان در اوج رویش وطراوت بهاری قرار دارندجلوه قدسی ومعنایی گیاهان بهتر در برخی ازرسوم لرها ظهور می یافته است. خبرگزاری برنالرستان – گروه محیط زیست وگردشگری :عناصر وپدیده های […]

گیاه همیشه با گله داران لرهمراه بوده است وهردو با هم در زیر تاق آسمان زاگرس نفس می کشیده اند ولیکن در عید نوروز که گیاهان در اوج رویش وطراوت بهاری قرار دارندجلوه قدسی ومعنایی گیاهان بهتر در برخی ازرسوم لرها ظهور می یافته است.

خبرگزاری برنالرستان – گروه محیط زیست وگردشگری :عناصر وپدیده های طبیعت در فرهنگ کهن ایرانی جایگاه والایی داشته اندکه این جایگاه نیز برجوشیده از رابطه عمیق ومستقیمی بوده  که در طی هزاره ها  بین انسان وطبیعت در پهنه این کانون تمدنی پهناور وجودداشته است.

عناصر طبیعت به گونه ایی درجشنها وسنن وحتی زندگی روزمره مردم ایران درآمیخته  بوده  که ایرانیان از هر قوم قبیله  بیش از هرچیزی مظهر حیات وکشش به سمت برکت وثروت وجاودانگی را در آن جستجو می کرده اند.

این درآمیختگی با عناصر حیات بخش طبیعت  رنگها را نیز در برمی گرفته است البته رنگهایی طبیعی  که  از برخی از عناصر طبیعت مایه می گیردتا با بهره بردن از آنها در حیات روز مره طراوت وسرزندگی وثروت وبرکت را به خانه  ها بیاورد وبانور درآمیزدو در کنار آتش روشن خانوار ها بردوام وشادمانی زندگی بیافزاید.

 ایلات وعشایر خصوصا در قلمرو اقوام ومناطقی  که ریشه های ایرانی در آنجا اصیل تر ودست نخورده تربوده وبا میراث فرهنگی و نشانه های مردمشناسی شان بیشتر گره خورده است سهمی قابل توجه و عظیم در پیوند بین انسان وطبیعت داشته اند.

این سهم از حیث ابعاد زیبایی شناسی ورخنه در هنر اقوام کهن به آن حدجذابیت دارد که از رابطه طبیعت وانسان در محدوده بهره گیری برای رفع معیشت گله پروران عبور کرده وبه مثابه فرهنگی که روزگاری مدنیتی را پشت سر داشته است جلوه می کند.

در غرب ایران ودر میان  کوچ نشینان زاگرس لرنشین این سهم واین رابطه  به گونه ایی جلوه کرده است  که نشانه های آن به اعماق فرهنگ زندگی اقوام کوهستان از جمله  کوچ نشینان کوه نشین آریایی به خاطر شیوه  معیشت دامداری می رسد.

 دراین فرهنگ همچون نخستین گله پروران وکوچ نشینان مسکون در کوه های زاگرس ،نورسمبل روشنایی آیین خسروانی  وآتش بهترین مظهر جاودانگی در فرهنگ اوستایی  در زیر هر سیاه چادر یا خانه چوپانان وگله پروران لر رخ نمایی کرده است  وهمچنین گیاهان به عنوان مظهر اصلی رویش همسان با نور وآتش تژگاه ها، حیات بخش وبهترین مظهر برکت  گله دارانی بوده است که دوست داشته اند تعداد بیشمار گله هایشان تمامی مراتع وچراگاه های سرسبز کوهستانهای مرتفع ورگه رگه های ژرف دره های زاگرس را در بربگیرد.

 لرهای کهن آتش را مدام روشن نگه می داشته اند تا  ستون دوام ایل وطایفه وفراتر از آن  چراغ زندگی هماره روشن باشدو گیاهان را با سبزی عیدچینش می کرده اندتا این سبزی مایه طروات ومعنابخش زندگی هاشان  باشد.

 این الوهیت گیاهان درحالی ست که  زندگی معیشتی  گله پروران لرحکم می کرده است تا گیاه را به عنوان مایه برکت وثروت بنگرند وگیاه که اصلی ترین مایه در چرخه طبیعت  وآمیزش آب  ونور وخاک  وباد است باید برثروت گله داران لربیافزاید وگله هایشان را بیشتروبیشتر کند.

ایل وطوایف هرجا که مراتع سرسبز وچمنزاران پرگل وگیاه وجود داشته است مال می انداخته اند ،خاک بی رونق وخشک وبی بار جایی نزد چوپانان لر نداشته وحتی حکم جهنم را داشته است  لذا گیاهان برحسب جبر زندگی اقتصادی  بعد اصلی تغذیه وزندگی شبانی را تشکیل می داده اند لذا طبیعی است که بعد اقتصاد شبانی  بر جنبه قدسی والوهیت  باور این اقوام کهن به گیاهان نیز تاثیربگذارد.

در مکتوبات باستانی اقوام آریایی  در کنار ستایش آتش ،گیاهان ومراتع وسبزه زاران را نیز می ستوده ونیایش می برده اندزیرا علاوه بر نیاز به علفزاران ومراتع پرباربرای تغدیه گله  ها، گیاه بهترین معبر برای عبورازاحساس  خشک خاک به حس پاکی برآمده از رویش وخلقت بوده است ؛یعنی گیاه معنایی سبزوپرطراوت را نیزبه زندگی می افزوده است .

نور وسبزه  وآب در مراتع پرعلف ورودهای روان  وچشمه های جوشان، زیرنور خورشید مهرافزا به هم می آمیخته اند وحیاتی پررونق را درچشم انداز زندگی شبانان پاک ودلیر لرمی نمایانده اند.

“سوگند به باوری که به آب ها وگیاهان واین زمین خوب گسترده دارم ؛سوگند به باوری که بیافرید اهورامزدا دامهای سودرسان را که پدید کرد مرد پاک را . یسنا ،هات 12 بند 7”

(زرتشت پیامبر ایران باستان ،صفحه 260 )

نشانه های مختلفی از این رابطه وتقدس گیاهان نزد گله پروران وکوچ نشینان لر وجود داشته است که بدون شک آنهارا باید بازمانده مدنیت کلاسیک ایران در ادوار باستان وشیوه زندگی قبایل گله پرور آریایی در نظر آورد؛جایی که چوپان لر گله را به دامنه ها ومراتع سرسبزوپرعلف  می برده است  زن لر چپه ایی گیاه را یا روی تیرک های  چپر می  آویخته است  یا روی پایه های  “مالاری”(سه پایه مشک زنی ) که به آن مشک دوغ را آویزان می کرده است ؛همچنین روی مشکهای آب و هرجاکه ابزاری باید به ثروت ومعیشت وسفره  زندگی اوچیزی اضافه کند.

 گیاه همیشه با گله داران لر بوده است  وهردو با هم در زیر تاق آسمان زاگرس نفس می کشیده اند ولیکن در عید نوروز که گیاهان در اوج رویش وطراوت بهاری قرار دارندجلوه قدسی ومعنایی گیاهان بهتر در رسوم لرها ظهور  می یافته  است، گیاهان روی پایه های مالار و مشک دوغ و آب  وظروف  وچپر ها  نشانه ایی بوده اند از طلب فراوانی گله ها وفرزندان خوب  وایل وتبار بلند از منشا خلقت .

هیچ کس به این چپه های گیاه دست نمی زده است  وآنها هماره با بهار در زندگی روز مره گله پرور لرمی مانده اندزیرا الوهیت  اهورا مزدا  در سایه سبزی ونور در آنها جاری  بوده است ؛ با گذر بهاردر کوه ها ودشت های گرمسیری  چپه گیاهان  به مرور خشک  می شده اند ولی بار معنایی این رسم ثروت وبرکت  رابه هیئت فراوانی گله های شیر افشان وفرزندان  پاک  و دودمانهای دلیر در زندگی چوپانان وگله پروران ایلات وقبایل سخت اراده لرجاری می  کرده است وکوچ نشینان  این برکت رادربازگشت  به ییلاق با خود به کوه های سردسیری می برده اند.

یاداشتی از رضا جودکی نژاد