هادی محقق گفت: «ممیرو» فیلمی است درباره مرگ و زندگی، ولی بیش‌تر زندگی. رویکرد امیدواری در فیلم وجود دارد به نظرم به هیچ عنوان از روی عمد نباید مخاطب را ناامید یا امیدوار کرد.

هادی محقق کارگردان فیلم سینمایی «ممیرو» که در بخش هنر و تجربه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، درباره ایده ابتدایی و نحوه شکل‌گیری و ساخت این اثر سینمایی گفت:‌ به‌هرحال به‌عنوان کارگردان اگر نگاه تیزبین و هوشمندانه‌ای داشته باشیم و کمی دقت کنیم، همواره خود را در معرض ایده‌های مختلف می‌بینیم که بر اساس جهان‌بینی و علاقه خود به برخی از این ایده‌ها گرایش پیدا می‌کنیم.

*ایده ابتدایی «ممیرو» برایم ترسناک بود

او همچنین گفت: شخصا به این ایده که در فیلم وجود دارد، گرایش دارم، اما باید اعتراف کنم که ایده ابتدایی «ممیرو» برایم ترسناک بود، آن هم به این دلیل است این فیلم سینمایی به‌شدت کم دیالوگ است و یا بهتر است بگویم دیالوگی ندارد و بیش‌ترین تکیه‌گاهش تصویر است. درواقع مجموع دیالوگ‌ها در این فیلم سینمایی 4 دقیقه می‌شود. درنهایت علاقه و تعلق خاطرم به این موضوع بر ترسی که مطرح کردم، غلبه کرد. به همین دلیل دوستان‌مان را در بخش تهیه‌کنندگی توانستیم با خودمان همراه و متقاعد کنیم. البته این فیلم سینمایی به لحاظ کم دیالوگ بودنش، می‌تواند نوع خاصی در آثار سینمایی فعلی تلقی شود و به همین منظور می توان آن را در گروه هنر و تجربه، اکران کرد.

 

*برای فیلمم به چهره‌ها تکیه نمی‌کنم

کارگردان فیلم سینمایی «او خوب سنگ نمی‌زند» که پیش از این در جشنواره فیلم فجر توانسته بود نظر منتقدان را جلب کند، درباره نحوه انتخاب بازیگرانش و اینکه همواره نشان داده به چهره‌ها تکیه نمی‌کند، گفت: به نظرم در هر بخش از فیلمسازی انتخاب‌ها باید به‌نحوی باشد که مصلحت فیلم در نظر گرفته شود. به نظرم مثلاً اگر هر فرد دیگری را غیر از ساعد سهیلی برای فیلمم انتخاب می‌کردم، کار اشتباهی انجام داده بود. تا به این لحظه برایم مهم نبوده که اصرار کنم تا از بازیگر چهره در فیلمم استفاده کند.

*از رانت صورت بازیگران چهره استفاده نمی‌کنم

او گفت: آن‌قدر نگاه می‌کنم تا بتوانم بازیگر مناسبی که در مسیر نقش و فیلم قرار بگیرد و کمک کند را بیابم و اصلاً به دنبال این نیستم که از رانت صورت بازیگران چهره استفاده کند. این شرایط زمانی بیش‌تر حس می‌شود که فیلم‌های سینمایی ما در جشنواره های خارجی دیده می‌شوند و بسیاری از آنها جز اندکی از بازیگران ما را نمی‌شناسند، بلکه محتوای فیلم و خود اثر برایشان مهم است. به نظرم باید به دنبال ذات فیلم باشیم، نه حاشیه‌های آن‌که درنهایت ما را به سمتی سوق می‌دهد تا با یک اثر تولیدشده همچون یک ویترین برخورد کنیم.

 

*نباید بر این موضوع تکیه کرد که بازیگر تضمین فروش فیلم است

او در ادامه گفت:‌ در شرایط کنونی مردم و مخاطبین سینما به دنبال دیدن فیلم خوب هستند، اما این موضوع را نیز نمی‌توان کتمان کرد که برخی از بازیگران برای مخاطبین یک حس نوستالژیک را ایجاد می‌کنند و این نیز مربوط به آثاری است که مخاطب از آن بازیگر در ذهن دارد، اما نمی‌توان به این نکته در سینمای ما تکیه کرد که یک بازیگر چهره تضمین فروش فیلم است. خیلی از آثار سینمایی را می‌توانیم نام ببریم که بازیگران چهره زیادی دارند، اما به آن موفقیتی که در ذهن داشتند، نرسیدند.

*«هنر و تجربه» باران رحمت بر سنمای ایران بود/ به زور نمی‌توان بازیگر چهره را در یک فیلم گنجاند

محقق در ادامه با اشاره به این نکته که بخش هنر و تجربه، باران رحمتی برای سینمای ایران بود، گفت: فیلم‌هایی از قبیل «ماهی و گربه» که فروش بسیار خوبی در این گروه داشتند، مگر بازیگر چهره داشتند؟ به نظرم اگر فیلم بتواند حرف خودش را با اصول درست سینمایی بیان کند، قطعاً مخاطب خود را اسیر می‌کند. ممکن است در جایی از محمدرضا گلزار استفاده شود و نتیجه هم بگیریم، اما الزاما همیشه این‌طور نیست، به زور نمی‌توان بازیگر چهره را در یک فیلم گنجاند.

*برخی با اعتراض به فیلم‌‌های هنر و تجربه قصد تحقیر آن را دارند/ هنر و تجربه از سودای سیمرغ مهم‌تر می‌شود

این کارگردان جوان در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه برخی اعتقاد دارند آثاری که در بخش هنر و تجربه حضور پیدا کرده‌اند، همان فیلم‌هایی هستند که از بخش سودای سیمرغ جا مانده‌اند و به لحاظ مضمون و محتوا و حتی نحوه ساخت، هیچ ارتباطی به هنر و تجربه ندارند، اظهار داشت: به نظرم صحبت‌هایی از این دست به این دلیل است که هنر و تجربه را تحقیر کنند، البته برای حرفم می‌توانم سند بیاورم. دقت کنید بیش از 70 فیلم برای بخش هنر و تجربه ارسال شد. اگر هنر و تجربه جایی بود که افراد در آن دیده نمی‌شدند، چرا باید تا این اندازه برایش فیلم ساخته شود؟ به نظرم رفتارهایی از این دست از سوی برخی به این دلیل است که هنر و تجربه را کم اهمیت جلوه دهند، اما قول می‌دهم تا چند سال آینده، اگر مدیران مربوطه با قدرت پیش بروند، هنر و تجربه از سودای سیمرغ مهم‌تر می‌شود، به این دلیل که رشد و آگاهی مخاطب بالا می‌رود.

 

*بلا تشبیه وضعیت سودای سیمرغ مانند فیلم‌های شانه تخم‌مرغی است

او همچنین در ادامه گفت: همه اثار را نمی‌گویم ولی وضعیتی که در سودای سیمرغ است، بلاتشبیه و دور از جان، مانند فیلم‌های شانه تخم‌مرغی است که این روزها خبری از آنها نیست. شاید همین کارگردان‌ها هم سلیقه‌شان را تغییر دهند، تنها به واسطه اینکه سلیقه مخاطب تغییر خواهد کرد، البته نمی‌توان انتظار داشت همه این اتفاقات یک شبه بیفتد، بلکه زمان قابل توجهی را می‌طلبد. استراتژی تحقیر هنر و تجربه،‌ عملاً یک استراتژی شکست‌خورده است.

*اگر یک قصاب عارف شود!

وی در ادامه درباره هنر و تجربه، گفت: به نظرم اسم این گروه به‌راحتی آثارش را تعریف کرده است. آثاری که هم تجربه هنری دارند و هم نگاه متفاوت‌تری نسبت به دنیای پیرامون خود ارائه می‌دهند. به‌طور مثال همه قصاب‌ها شبیه هم هستند، اما اگر یکی از این قصاب‌ها عارف باشد، اینجا توجهات جلب می‌شود؛ چراکه یک ویژگی جدیدی را در یک صنفی که انتظار نداشتیم، نمایش داده‌ایم و همچنین تجربه کرده‌ایم. به نظرم هنر و تجربه کاری این چنینی انجام می‌دهد، به نظرم فیلم‌های هنر و تجربه شخصی‌تر عمل می‌کند. به نظرم هر آنچه که باعث شود مخاطب ذهنیت جدیدی نسبت به یک مسئله پیدا کند، می‌تواند جزو هنر و تجربه قرار بگیرد.

*«ممیرو» درباره مرگ و زندگی ولی بیشتر زندگی است

محقق در ادامه درباره فیلم سینمایی «ممیرو» که در جشنواره بوسان کره مورد توجه قرار گرفته بود، گفت: «ممیرو» فیلمی است درباره مرگ و زندگی، ولی بیش‌تر زندگی. رویکرد امیدواری در فیلم واقعاً وجود دارد، به نظرم به هیچ عنوان از روی عمد نباید مخاطب را ناامید یا امیدوار کرد، بلکه باید دید خواستگاه فیلم چیست. به نظرم شخصیت‌های فیلم هستند که تصمیم می‌گیرند و این فیلم به سمتی پیش رفت که نشان می‌دهد زندگی می‌تواند جریان داشته باشد، آن هم در دل سیاهی‌ها.

 

وی به‌صورت مشخص درباره امید در سینما و همچنین حجم زیادی از آثار تلخی که ساخته شده‌اند و تأثیرگذاری مخربی که می‌تواند این تعداد آثار بر روی مخاطب داشته باشد، گفت: سازمان سینمایی نمی‌تواند امید را وارد جامعه کند، البته قبلش باید این نکته را روشن کنم؛ به‌هیچ‌وجه به مسائل سیاسی علاقه ندارم، چون سیاست را یک نوع کلاهبرداری می‌دانم. سینماگر گاهی با نمایش معضلات می‌تواند کمک کند، همچون فیلم «من مادر هستم»، ساخته فریدون جیرانی. شخصا فکر می‌کنم این اثر سینمایی به‌شدت در خدمت حاکمیت بود. او همچون زنگ خطری در این فیلم آلارم داد، ولی نمی‌توان کتمان کرد که برخی فیلم‌هایی می‌سازند که به خودمان لطمه می‌زنند که به نظرم تعدادشان کم است. فیلمساز جامعه را کشف می‌کند و آن را به سطح می‌آورند، اما وقتی از موضوعی ناراحت می‌شویم نباید بگوییم این فیلم، فیلم ناامیدکننده‌ای است.

#«مواظب رفتارمان باشیم»

این کارگردان در ادامه درباره اینکه اگر قرار باشد برای فیلمش یک جمله یا تعدادی کلمات برای هشتک‌گذاری در فضای مجازی انتخاب کند، چه چیزهایی را عنوان می‌کند، گفت: یک جمله انتخاب می‌کنم و آن این است «مواظب رفتارمان باشیم». به نظرم این نکته بسیار مهم است؛ چراکه رفتار ما هم بار حقوقی دارد، هم حقیقی. باید حواسمان جمع باشد؛ چراکه هر لحظه که ما خدا را فراموش می‌کنیم، او حواسش به ما هست. همه ما باید تلاش کنیم که وقتی پایمان را از این مملکت بیرون می‌گذاریم، سرمان را بالا بگیریم و سر بالاگرفتنمان تقلبی نباشد و کمک کنیم به ایرانی که آرزوی همه ما است.

گفت‌وگو: علی‌اکبر دهبان

انتهای پیام/

http://fna.ir/5PKCGT