معصومه نصیری – مدرس دانشگاه و سردبیر ایسنا سرانجام و پس از سپری‌شدن پروسه‌ای طولانی و با پایداری مردم و اتخاذ تدابیر خردمندانه مسوولان، نظام از سخت‌ترین گردنه چندسال اخیر یعنی بررسی پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات طولانی‌مدت با قدرت‌های غربی، به سلامت عبور کرد؛ چنانکه فارغ از بررسی جزئیات این روند، سرمایه‌گذاری چندین ساله […]

معصومه نصیری – مدرس دانشگاه و سردبیر ایسنا

سرانجام و پس از سپری‌شدن پروسه‌ای طولانی و با پایداری مردم و اتخاذ تدابیر خردمندانه مسوولان، نظام از سخت‌ترین گردنه چندسال اخیر یعنی بررسی پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات طولانی‌مدت با قدرت‌های غربی، به سلامت عبور کرد؛ چنانکه فارغ از بررسی جزئیات این روند، سرمایه‌گذاری چندین ساله قدرت‌های دنیا با تمام توان برای نابودی‌ نتایج یک تلاش، به نتیجه نرسید.

اما فارغ از همه این‌ها این توفیق علاوه بر تدبیر اتخاذشده نظام جمهوری اسلامی ایران، مرهون ایفای نقش «دیپلماسی رسانه‌ای هوشمند ایران» طی این فرایند بود که شاید تاکیدی بر نقش این ابزار در جهت تحقق اهداف کلان کشور باشد.

رسانه به مثابه بازوی دیپلماسی عمومی کشورها، این بار در ایران، شانه به شانه مسوولان پیش رفت و توانست با پیاده‌سازی قدرت هوشمند در عرصه دیپلماسی رسانه‌ای جلوتر از سایر رسانه‌های مطرح دنیا حرکت کند و منبع موثقی برای اخبار در این زمینه باشد و این مهم تا جایی پیش رفت که حتی مسوولان غربی حاضر در مذاکره نیز رسانه‌های ایران را به دقت بررسی و مورد توجه قرار می‌دادند. شاید اشاره سخنگوی مسلط به زبان فارسی‌ وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر اینکه برای اطلاع از اخبار دقیق، صفحات شخصی برخی خبرنگاران ایرانی را مورد توجه قرار می‌دهد، یک نمونه از این توفیق رسانه‌ای باشد.

اگر دیپلماسی رسانه‌ای را استفاده از رسانه‌ها برای رسیدن به اهداف دیپلماتیک، تأمین منافع، تکمیل و ارتقای سیاست خارجی بدانیم، رسانه‌ها در زمینه پرونده هسته‌ای ایران به معنای دقیق کلمه موثر واقع شدند.

این رویه باعث شد افکار عمومی و سیاسی کشور یقین حاصل کنند برای توفیق در تمامی عرصه‌ها و ورود هوشمند و قوی یکی از راه‌های بسیج افکار عمومی استفاده از پروپاگاندای رسانه‌ای است. در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران و نشست‌های مسوولان ایرانی با سران 1+5، بیشتر رسانه‌ها نشان دادند چگونه در جهت تقویت مواضع کشور نقش‌آفرین هستند و چگونه تلاش‌های سایر رسانه‌های غیرهمسو با نظام را از سمت فضای ایران‌هراسی به سوی اعتمادسازی جهانی پیش می‌برند.

در واقع در این روند مدل نوین و متفاوتی در عرصه دیپلماسی رسانه‌ای را شاهد بودیم و حال که اجرای برجام نهایی شده است نباید از زحمات تلاشگران این عرصه غافل شویم.

آنچه توفیق مضاعف دستگاه سیاست خارجی در پرونده هسته‌ای را موجب شد، مدیریت افکار عمومی و ایجاد اطمینان در آنها جهت همراهی با روند مذاکرات بود که این مهم خود سبب افزایش اعتماد به نفس اعضای تیم مذاکره‌کننده شد؛ در واقع رسانه به عنوان یکی از حلقه‌های مهم زنجیره موفقیت مذاکرات هسته ای عمل کرد و ایران در این عرصه از جنگ رسانه‌ای با توسل به قدرت هوشمند و ابزارش، وارد عرصه دیپلماسی رسانه‌ای شد و نتیجه مثبت آن را نیز مشاهده کرد.

رسانه‌های ایرانی در مواجهه‌ای نابرابر با رقبای خود که سال‌ها با استفاده از مجهزترین ابزارها سعی در ایجاد شناختی نادرست نسبت به ایران در افکار عمومی دنیا داشتند، با حرکاتی زیرکانه در عرصه دیپلماسی رسانه‌ای پیروز شدند و نتیجه حاصله سبب تغییر جهت تبلیغات ضدایرانی، ایجاد تصویر مثبت از ایران، هزینه‌مند کردن مخالفت با ایران در افکار عمومی و واقعی‌سازی تصویر ایران در جهان و …. شد.

جدای از نقش رسانه به عنوان یک رکن اساسی، عملکرد رسانه‌ای مسوولان هسته‌ای و ارشد سیاست خارجی ایران نیز در زمینه استفاده از ابزارهای نوین و ایجاد تعامل دوسویه با افکار عمومی یکی دیگر از موفق‌ترین نمایش‌های دیپلماسی رسانه‌ای ایران در دنیا بود.

توئیت‌های به موقع و سریع مسوول تیم مذاکره‌کننده ایران از جمله در زمانی که افکار عمومی به شدت تشنه شنیدن خبری در زمینه مذاکرات بود مبنی بر اینکه « راه‌حل‌ها پیدا شده و آماده نگارش فوری پیش‌نویس هستیم» یا «به شدت در حال کار هستیم، ولی نباید عجله کرد تا کار به خوبی انجام شود. این حرف را جدی بگیرید: شما نمی‌توانید اسب‌ها را در وسط مسیر عوض کنید» و…… در توفیق دیپلماسی رسانه‌ای ایران موثر بوده است.

فارغ از نتایج حقوقی، سیاسی و اقتصادی مذاکرات هسته‌ای، از منظر دیپلماسی رسانه‌ای و در سطح افکار عمومی، ایران این بازی را برده است و شاید همین شفافیت سبب کاهش شایعات و اخبار نادرست در زمینه اخبار هسته‌ای شد؛ چنانکه شاهد ارائه نقدها و بررسی‌های فراوانی در زمینه مذاکرات هسته‌ای و تمام ابعاد پیرامون آن از سوی رسانه‌ها بودیم و این تعامل و پویایی رسانه‌ای برون‌داد مثبت و قابل قبولی داشت.

این رویه نشان داد اگر در تمامی زمینه‌ها به رسانه به عنوان عنصری “استراتژیک” و “تعیین‌کننده” توجه شود، رسانه نه تنها در قامت یک دوست، بلکه در نقش بازوی پرتوان در جهت تحقق اهداف یک کشور پیش خواهد رفت و در عصر ارتباطات و اطلاعات می‌تواند مرجع مهمی برای پیشبرد و تحقق اهداف کلان کشورها باشد.

حال که این پروسه طی شده، شاید بهتر باشد برای تدوین استراتژی دیپلماسی رسانه‌ای برنامه‌ریزی مدونی صورت گیرد؛ چراکه تدوین استراتژی، گام نخست برای حضور فعال در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی است. این استراتژی مسیر ظهور، رشد و اثربخشی برای دیپلماسی رسانه‌ای در کشور را مشخص می کند. این استراتژی باید تمامی ویژگی‌های یک راهبرد تحول‌آفرین را داشته باشد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن حلقه‌های مفقوده و نقایص موجود را در فرایند دیپلماسی رسانه‌ای بررسی و تکمیل کند.