کووید ۱۹ در حالی جهان را متاثر ساخته که ایران جزو کشورهای بحران‌زده کرونا به شمار می‌رود. شیوه مواجهه دولت نسبت به ورود ویروس و مدیریت بعدی، بیش از هر چیز بیان‌گر بی‌نظمی و ناتوانی دستگاه‌های اجرایی بود. با این حال در کنار این سوءمدیریتها، جامعه به تکاپو افتاد تا از خویش دفاع کند. این گونه می‌توان پرسید که ماهیت و مختصات این دفاع چه بوده است؟

یادداشت- دکتر عباس نعیمی جورشری:کووید ۱۹ در حالی جهان را متاثر ساخته که ایران جزو کشورهای بحران‌زده کرونا به شمار می‌رود. شیوه مواجهه دولت نسبت به ورود ویروس و مدیریت بعدی، بیش از هر چیز بیان‌گر بی‌نظمی و ناتوانی دستگاه‌های اجرایی بود. با این حال در کنار این سوءمدیریتها، جامعه به تکاپو افتاد تا از خویش دفاع کند. این گونه می‌توان پرسید که ماهیت و مختصات این دفاع چه بوده است؟ در راستای پاسخ به این پرسش عمده، نکات زیر قابل تأمل است:
سرمایه اجتماعی از جمله کلیدواژه‌هایی است که در آثار جامعه‌شناسانی چون بوردیو، کلمن، فوکویاما، بیکر، ویلیامسون و پاتنام پرداخته شده است. پردازش‌هایی که بعضا تفاوت‌ها و تضادهایی را نشان می‌دهد. رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی را شامل ارزش جمعی شبکه‌های اجتماعی و تمایل آنها برای کمک به یکدیگر می‌داند که بر خلاف سرمایه‌های دیگر، یک کالای عمومی مشترک است و در مالکیت خصوصی بهره‌برداران نیست. وی سرمایه اجتماعی را با سه مولفه اعتماد، هنجار و شبکه، مفهوم‌سازی می‌کند.
اعتماد به منزله حسن ظن نسبت به دیگران در روابط جمعی که با سه شاخص سنجیده می‌شود، اعتماد بین فردی، اجتماعی، نهادی. هنجارها شامل شیوه‌های رفتاری متقابلی که واجد استانداردهای مقبول هستند. شاخص‌های سنجش هنجار عبارت است از همیاری، حمایت اجتماعی و انسجام اجتماعی. شبکه به انواع ارتباط‌هایی اطلاق می‌شود که بر اثر روابط شخصی شرکت‌کنندگان برقرار شده و ناظر بر روابط جمعی است. برای سنجش شبکه‌های اجتماعی از دو شاخص مشارکت و روابط اجتماعی استفاده می‌شود.
پاتنام تاکید می‌کند که سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه‌های اقتصادی، انسانی و نمادین، ارکان توسعه هستند. وی تذکر می‌دهد که سه مولفه اعتماد، هنجار و شبکه به عنوان سنجه‌های سرمایه اجتماعی، خود تقویت کننده و خودافزا هستند خاصه اینکه به تقویت دیگری می‌انجامند.
با توجه به مبانی نظری فوق می‌توان نشان داد که جامعه ایرانی در غیاب مدیریت اجرایی توانمند، به دفاع از خویش در مقابل بحران کرونا برخاسته است. تحقیقات جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که جامعه ایرانی از بحران اعتماد رنج می‌برد. گسل‌های ساختاری و وقایع متعدد، به قطبی شدن جامعه انجامیده که خود کاهنده اعتماد ملی است. بحران کرونا موقعیتی ایجاد نمود که وجه پر رنگ آن استیصال بود! در واقع جمعیت ملی در مقوله «درماندگی» به یک موقعیت مشترک رسید. عامه در این احساس به هم نزدیک شدند. موقعیتی تجربه نشده که اعتماد را مبدل به امری ناگزیر کرد. اعتماد به هم در رعایت نکات بهداشتی. اعتماد به هم برای کمک گرفتن و یاری‌رسانی. این اعتماد با نوعی درخواست همراه است که در دل خویش تردید حمل می‌کند. تردیدی که نتیجه تجربه‌های ناکام است. این گونه حس بی‌اعتمادی در حین تمرین برای تبدیل شدن به اعتماد است تا خود را تصفیه کند. البته که توفیق و شکستش نامشخص است و سیال. هنجارهای اجتماعی در مواجهه با کرونا بازتولید شده است. آنچه ابزارهای قهری از انجامش ناتوان بود، توسط خود جامعه انجام گرفت. موج‌های مردمی کمک‌رسانی به اقشار فقیر فعال شد. جامعه به قدردانی کادر درمانی پرداخت. آدم تنها مانده و در معرض مرگ، کوچک بودن خویش را به نظاره نشست. باریکه نخ عمر را به چشم دید. دید که کرونا از طبقاتی‌اش عبور می‌کند. اینگونه فروتن شد، مهربان شد تا انسجام اجتماعی قد بکشد.
شادی به مثابه امر مذموم، از دریچه حبس خانگی و قرنطینه به پنجره‌ها رسید تا سرودهای عاشقانه و میهنی در مجتمع‌ها و بر پشت بام‌ها همخوانی شود. زن و مرد هم‌صدا. این یعنی ایجاد خاطره جمعی. یعنی بازتولید خاطرات پیشین خصوصی در کنش عمومی که نویددهنده مبانی اخلاقی جهان شمول است.
از دیگر سو، اقلیتی که به اعمال موهن در حرم‌ها پرداختند یا به قرنطینه اماکن مذهبی اعتراض کردند یا به داعیه طب اسلامی متوسل شدند، با واکنش منفی مردمی مواجه شدند. این نکته مهم بیانگر نهادینه شدن هنجارهایی در دین‌ورزی ایرانی است که بر عقل‌گرایی، مدنیت و دوری از خرافه تکیه دارد. اگرچه این جدل تاریخی کماکان برقرار است.
شبکه‌های ارتباطی، تاسیس یا بازفعال شدند. تعداد بسیاری از گروه‌های مردمی شکل گرفت و از فضای مجازی بهره برد تا از توده بی شکل، عضوگیری کنند. هدف این گروه‌های مجازی، تهیه لوازم درمانی برای بیمارستان‌ها و بسته‌های بهداشتی برای مردم حاشیه‌نشین بوده است. همچنین سمن‌هایی که فاقد فعالیت جدی و منظم بودند در این دوره فعال شدند و با حضور فیزیکی به یاری‌رسانی عمومی پرداختند. سطح مشارکت در این گروه‌های مجازی و حقیقی قابل قبول بوده است. در یک جمع‌بندی می‌توان اذعان داشت که «جامعه تک‌افتاده» به دفاع از خویش برخاست. نگارنده معتقد است با همه نقدهایی که بر این اجتماع وارد است، جامعه مذکور واجد پتانسیل‌های بالا در جهت توسعه است. جامعه ایرانی دارای سرمایه‌های اجتماعی است که آینده آن را روشن می‌دارد. بایستی بر تقویت و تداوم این سرمایه‌ها اندیشید و همت گماشت.

عباس نعیمی جورشری ( جامعه‌شناس)

  • نویسنده : دکتر نعیمی جورشری