با فهمیدن این موضوع اوضاع روحی ام بد جوری به هم ریخت و مدام فکر می کنم همان بلایی که من سر همسر اول هادی آوردم حالا دارد سر من می آید!

به گزارش ندای گیلان، سه سال قبل در شرکتی که کار می کردم با یکی از کارمندان به نام هادی آشنا شدم، چیزی نگذشت که به هم علاقه مند شدیم ، او گفت مجرد است و می خواهد با من ازدواج کند؛ اما مدتی بعد دروغش برملا شد چرا که با تحقیقی که انجام دادم فهمیدم او زن دارد، خیلی از دستش عصبانی شدم و به همین خاطر رابطه ام را با او قطع کردم تا این که چهار ماه بعد پدرم از دنیا رفت.

هادی برای عرض تسلیت به مراسم ترحیم پدرم آمد. با دیدن او انگار که منتظر یک تکیه گاه بودم و دیری نپایید دوباره رابطه با او را از سرگرفتم، در شرایط روحی بسیار بدی بسر می بردم و به همین خاطر نمی دانستم کاری که می کنم خوب است یا بد ! او در کنارم بود و از او خواستم همسرش را طلاق بدهد تا این که از همسرش جدا شد و من هم به خاطر علاقه شدیدی که به او داشتم همه شرایطش را پذیرفتم و به عقدش در آمدم.
با کلی قسط و بدهی زندگی جدیدی را شروع کردیم، زندگی ما به خوبی و خوشی می گذشت تا این که یک روز به طور اتفاقی گوشی هادی را چک کردم و متوجه شدم که با زن جوانی در ارتباط است . وقتی موضوع را با او درمیان گذاشتم، اول انکار کرد، اما بعد گفت که فرصت می خواهد تا رابطه اش را با آن خانم قطع کند.
از روی کنجکاوی و حس زنانه ای که داشتم با آن زن تماس گرفتم تا ماجرا را از زبان او بشنوم، آن زن گفت: فکر می کردم هادی مجرد است، چون خیلی قسم می خورد و حتی شناسنامه المثنی را به من نشان داد که نشان می داد تا به حال ازدواج نکرده است و می گفت تو عشق اول و آخر من هستی و من کس دیگری را غیر از تو دوست ندارم!
آن زن معذرت خواهی کرد و گفت که برای همیشه از زندگی من کنار خواهد رفت. با فهمیدن این موضوع اوضاع روحی ام بد جوری به هم ریخت و مدام فکر می کنم همان بلایی که من سر همسر اول هادی آوردم حالا دارد سر من می آید!
حالا مدتی است که به منزل پدرم آمده ام و واقعاً نمی دانم چه کار باید انجام دهم ، از طرفی اعتماد نابه جای من به هادی و از طرفی دیگر عشق و علاقه و ابراز احساسات دروغین او دارد مرا دیوانه می کند.
پیام مشاور
آن چه در این پرونده قابل تامل است عواملی است همچون مشکلات ارتباطی زوجین و روابط مخدوش و آشفته به خاطرخیانت و بی وفایی در ازدواج اول که منجر به طلاق شده و در ازدواج دوم نیز خانواده در معرض از هم پاشیدگی و طلاق است.
رفتارهای نابهنجار به نظر ناشی از نداشتن سلامت روان مرد بوده است و بدون در نظر گرفتن خانواده اش به راحتی به همه چیز پشت پا زده و وارد روابط جدید با زنان می شود و به سرعت به آن ها ابراز علاقه کرده و تمایل نشان می دهد در حالی که این رفتارها باعث فروپاشی کانون خانواده می شود.