مرد تاجر به قاضی گفت:همسرم با محمد در ارتباط بود و با کمک اون نقشه ربودن من و اخاذی از من و پسرم را کشیده است..

مرد جوان که متهم است با همدستی سه مرد دیگر تاجر پارچه را ربوده و وی را 16 روز در یک گاوداری به اسارت نگه داشته و سپس به کمپ ترک اعتیاد برده است دیروز به اتهام آدم ربایی محاکمه شد.

وی ادعا کرد از ماجرای آدم ربایی بی خبر است و دستی در این ماجرا نداشته است.

رسیدگی به این پرونده از پاییز سال 95 به دنبال شکایت یک مرد 60ساله که تاجر پارچه بود در دستور کار پلیس  قرار گرفت. وی گفت: صبح از خانه ام در خیابان ولیعصر خارج شدم که سه مرد ناشناس راهم را بستند و به بهانه اعتیاد به زور مرا سوار یک پژو کردند.

هر چه به آنها گفتم معتاد  نیسم قبول نکردند. آنها 16 روز مرا در یک گاوداری به اسارت نگه داشتند و شکنجه  کردند. آنها هر روز از من آزمایش خون می گرفتند تا ثابت کنند که اعتیاد دارم. در این مدت مردان جوان با پسرم تماس گرفتند و از او پول خواستند. حتی آنها اجازه ندادند پسرم به دیدنم بیایید. بعد از 16 روز انها مرا تحویل یک کمپ غیرمجاز ترک اعتیاد دادند تا اینکه توانستم از آنجا فرار  کنم.

به دنبال اظهارات این مرد پلیس به ردیابی آدم رباها پرداخت و آنها را بازداشت کرد. در این بین مرد تاجر گفت: می دانم همسرم در این ماجرا دست دارد. او به یک روانشناس مراجعه کرده و گفته بود علت اختلاف هایش با من بر سر اعتیادم است. دکتر روانشناس نیز شماره یک مرد جوان به نام محمد را به او داده بود. شک ندارم محمد در ماجرا ی آدم ربایی دست داشته باشد،چون چند بار او را در کمپ ترک اعتیاد دیدم. به همین خاطر از سه متهم بازداشت شده شکایتی ندارم اعلام رضایت می کنم.

به دنبال رضایت این تاجر سه متهم آزاد شدند و پلیس محمد 40 ساله را بازداشت کرد. وی دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی  محمد باقر قربان زاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در این جلسه شاکی گفت: در 16 روزی که در گاوداری زندانی  بودم شکنجه شدم. مردان آدم ربا از من یک میلیارد تومان پول می خواستند. آنها شماره تلفن پسرم را به دست آورده بودند و از او پول اخاذی می کردند. بعد از فرار از کمپ متوجه شدم همسرم از من طلاق گرفته و آبروی چندین ساله ام به باد رفته است. به همین خاطر از محمد شکایت دارم.

سپس محمد که با وثیقه آزاد بود به دفاع پرداخت و گفت: من از ماجرای آدم ربایی بی اطلاع هستم. من عضو انجمن معتادان هستم و به کمپ های ترک اعتیاد رفت و آمد دارم. همسر این تاجر با من تماس گرفت و برای ترک اعتیاد همسرش کمک خواست. من هم شماره یکی از کمپ های ترک اعتیاد را به او دادم. نمی دانم چه کسی مرد تاجر را ربوده و در ازای آزادی اش پول خواسته است.من بی خبر از این ماجرا بودم که احضاریه دادگاه به دستم رسید.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند