ندای گیلان:خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ، : فتوای مشهور میرزای شیرازی در تحریم خرید و فروش توتون و تنباکو، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور و روحانیت شیعه به شمار میرود و تاثیرات سیاسی بزرگی بر جای نهاده است.دربار قاجار از آغاز دوران سلطنت فتحعلی شاه تا پایان سلطنت احمد شاه کوشید تا روابط طلایی […]
ندای گیلان:خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ، : فتوای مشهور میرزای شیرازی در تحریم خرید و فروش توتون و تنباکو، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور و روحانیت شیعه به شمار میرود و تاثیرات سیاسی بزرگی بر جای نهاده است.دربار قاجار از آغاز دوران سلطنت فتحعلی شاه تا پایان سلطنت احمد شاه کوشید تا روابط طلایی و صمیمانه میان حکومت و روحانیت عصر صفوی را همچنان استوار بدارد تا ضمن کسب مشروعیت برای خود، از حمایتهای سیاسی علما در مواجه با قدرتهای برون مرزی نیز برخوردار باشد. در دوره سلطنت محمد شاه، به خاطر تمایلات صوفیانه وی، روابط فی ما بین و حکومت سر شد و این راهبرد شاهان صفوی تضعیف شد. با آغاز سلطنت ناصرالدین شاه بار دیگر روابط گرم گذشته ادامه یافت، ولی عوامل چندی موجب بدگمانی و انتقاد از وی و سرانجام رودررویی میان علما و او شد.مهمترین عامل، روابط روزافزون سیاسی- اقتصادی و استعماریِ اروپاییان بود که باعث تضعیف استقلال سیاسی کشور و مرعوبیت قاچار نسبت به آنان، دستنشاندگی دولتمردان برای قدرتهای خارجی، ورود بی رویه کالای مصرفی فرنگی به کشور با تسهیلات گمرکی و در مقابل، موانع فراوان برای کالاهای داخلی به خارج از کشور بود. این موارد سبب رکود تدریجی صنایع داخلی و ورشکستگی تولیدکنندگان و مهاجرتشان به کشورهای همجوار و تن دادن به کارهای پست بود که باعث فقیرشدن طبقات وسیعی از جامعه گردید.علاوه بر آن باید به ستم فزاینده شاهزادگان و کارگزاران حکومتی و ماموران دولتی و گماشتگان مالیاتی به کشاورزان و پیشه وران و اصناف و تجار اشاره کرد که به فقر عمومی و مهاجرت شهروندان دامن میزد. از سوی دیگر، روند حضور چشمگیر مردان و زنان اروپایی در تهران و سایر شهرها، که در قالب ماموریتهای سیاسی-اجتماعی و خدماتی فعالیت میکردند و به تدریج موجب رواج آداب و رسوم و سبک زندگی غربی در کشور و گرایش قابل توجهی از شهروندان به آنان گردیده بود، در محضر علما، به معنای از دست رفتن استقلال سیاسی و اقتصادی و استثمار فرهنگی و تارومار شدن عزت ایرانیان مسلمان و سرانجام بردگی کردن کفار مسیحی بود.در قرآن کریم در سوره نساء آیات 141 و 144، به صراحت بر عزت مسلمانان و سرافرازی آنان و پرهیز از دوستی با کفار یهود و نصارا تاکید نموده است که به قاعده نفی سبیل معروف است.از طرف دیگر علما نسبت به سرنوشت شوم مسمانان هند و قفقاز و مصر و سایر نقاط که به وسیله اروپاییان استعمار شده بودند، به خوبی آگاهی داشتند و روزگار رقّت انگیز ایشان را از زبان حجاج، تجار و مهاجران میشنیدند و درصورت تداوم آن روند، چنان سرنوشتی را برای مردم ایران پیشبینی میکردند. این نگرانی در آثاری که روحانیان آن زمان از خود برجای گذاردهاند، از جمله: تحفه العالم از عبداللطیف شوشتری، کتاب الاحوال جهان نما از آقا احمد کرمانشاهی و تاریخ دخانیه از شیخ حسن اصفهانی، میتوان دید.قرارداد تنباکو از نظر میرزای شیرازی و عموم علمای ایران علاوه بر زیان عظیم اقتصادی برای گروه کثیری از تولیدکنندگان، فروشندگان و تجار خرد و کلان، مصایب بزرگتری برای همه مردم در کشور اسلامی درپی داشت. از این رو همه علما این فتوا را تایید کردند و مردم ایران یکپارچه از آن تبعیت نمودند.حکم میرزا سبب شد که یک تحولی عظیم در مناسبات سلطنت و روحانیت ایجاد شود، یعنی اگر در دوره صفویه و در آغاز این دوره، با فراز و فرودهایی، مناسبات حسنهای برقرار بود، این مناسبات به تدریج به رودررویی و پایداری و در نهایت پیروزی مقطعی روحانیت منجر شد.اما بعد از اینکه این اقدام با پیروزی نهضت تنباکو مواجه شد، میرزا دو نامه تشکر آمیز برای ناصرالدین شاه میفرستد و با القاب پرطمطراق از ایشان تشکر کردند تا نگذارند این ننگ بر کشور اسلامی نشیند و عزت اسلام حفظ بشود. میرزا مجدداً علما را دعاگوی پادشاه دانست و در جایی که سه نامه از سیدجمالالدین اسدآبادی به علما و مراجع سراسر ایران میرسد که خواهان خلع ناصرالدین شاه میشود، این به نظر بنده یک موضوع کاملاً هوشمندانه از سوی میرزا است، که نمیخواهد گرچه دولت به این خواسته عقب نشینی کرده، پادشاه یک کشور که سلطان شیعیان است، خفیف و خوار شود و اقتدار نظام رو به ضعف بگذارد؛ از این جهت، میرزا کار سیدجمال را تایید نمیکند. در حالی که ما نگاه میکنیم این موضوع را علما و مراجع مشروطه خواه نجف نداشتند و با وجودی که محمدعلیشاه در پایان دورهای که موسوم به استبداد صغیر است، چند بار اعلام کرد که من وفادارم به مشروطه و میپذیرم و مجدداً مشروطه احیا بشود، اما متاسفانه بین علمای نجف و روشنفکران همزبانی ایجاد شد و اقتدار نظام در هم شکست و نظم از بین رفت و تا روی کار آمدن رضاشاه این اوضاع آشفته ادامه داشت.از نظر داخلی این پایگاه مرجعیت شیعه کاملاً به عنوان پایگاه سیاسی تثبیت شد و مرجعیت شیعه در جهان اسلام هم همان جایگاهی را پیدا کرد که در ایران داشت. جناب نجفی در کتاب حوزه نجف و فلسفه تجدد به خوبی نشان دادند که وقتی که این نهضت پیروز شد توجه تمام دولتمردان و روشنفکران جهان اسلام متوجه نجف و مراجع نجف و شیعه شد و آنها خواستههای خودشان را به نجف میفرستادند. روزنامهها و مطبوعات اظهارات خودشان را میفرستادند و از اینها در مقابل استبداد دولتشان حمایت میخواستند. همچنین دولتهای عثمانی هم با شان و منزلت ویژهای نسبت به آنها مینگریستند.افق دید میرزا نسبت به وجوه مختلف استعمارشما میبینید که مراجع و علما نسبت به ابعاد نظامی و سیاسی استعمار در جنگ های اول و دوم ایران و جنگ ایران و انگلیس توجه نداشتند؛ ولی در قضیه نهضت تنباکو به وجوه دیگر از استعمار که بعد اقتصادی است توجه میکنند. این نشان دهنده افق دید ایشان نسبت به وجوه استعماری است. همان طور که اشاره کردم در کتاب شیخ حسن کربلایی و همچنین ملا علی ایرجی که یک جامعه شناسی دقیق از غربگرایی در کشور ایران است – که به نظرم مورد توجه جدی واقع نشده و باید بازخوانی جدید صورت بگیرد- نشان میدهد که صدور فتوای میرزا، به مراتب از یک مسئله اقتصادی فراتر بوده و ابعاد فرهنگی و اجتماعی زیادی در کشور داشته که میرزا نگران آن ابعاد بوده. ما تحولی را در سیره برخوردی که علما نسبت به فتاوا در جنگهای اول برای تجهیز ایران و سلاحها و شیوههای جنگی داشتند میبینیم؛ این گسترش پیدا میکند و به یک رودررویی اقتصادی میانجامد، این وجهی است از همان وجه استعمار غربی. لذا از یک نظر، بنده این را نقطه عطفی میدانم که در نگرش مراجع و وسعت دید اینها از دیدن مسائل اهداف استعمار و از مسائل صرفا نظامی به مسائل اقتصادی و فرهنگی یک تحولی بود. دوم جایگاه مراجع و علمای شیعه در داخل که علمای نجف به یُمن همین پشتوانه وارد عمل شدند. سوم جایگاه اینها را در جهان اسلام آن روز تثبیت کرد.چهارم: استعمار را متقابلا نسبت به اینکه رهبری هست که میتواند مردم را به خوبی بسیج کند، هوشیار کرد. به نظر بنده آن دسته بندی که در آغاز مشروطه در تدوین قانون اساسی برای جلوگیری از اینکه قانون سمت و سوی اسلامی پیدا نکند پیش آمد کاملاً با این پشتوانه بود که از سمت انقلاب تنباکو به این سو، این تجربه را دارا شدند که نگذاشتند این تجربه مجددا احیا شود.انگلستان و روسیه متوجه قدرتشان شدند و داستان یکپارچگی ملی سبب هوشیاری آنها هم شد، که در همان سالی که این واقعه صورت میگیرد، به ظاهر غیرمرتبط است که عبدالرحمان پادشاه افغانستان، با یک بهانههای بسیار جزئی و فتاوای علمای دستنشانده خود افغانستان، به هزاره حمله میکند و ده ها نفر از علمای شیعه را میکشد و چنان کشتاری از شیعیان افغانستان به راه میاندازد که در کتاب سراج الطواریق ملا محمد فیض هزاره مینویسد که هزار نفر از زنان و دختران شیعه را دیدم که در بازار دهلی به فروش میرساندند؛ چنان جنایتی در حق شیعیان اعمال شد.انتهای پیام/
Friday, 1 November , 2024