استاد افشین پرتو، پژوهشگر تاریخ گیلان، نویسنده، محقق و تاریخ‌دان برجسته استان و کشور پنجشنبه، ۲۶ شهریور بر اثر عارضه قلبی در بیمارستان شفای لاهیجان درگذشت.

 

به گزارش نداي گيلان:  دکتر افشین پرتو، پژوهشگر تاریخ گیلان، نویسنده، محقق و تاریخ‌دان برجسته استان و کشور، عصر پنجشنبه، ۲۶ شهریور بر اثر عارضه قلبی در بیمارستان شفای لاهیجان درگذشت.

گفتنی است، استاد افشین پرتو، گیلانی متولد مشهد است که سال‌های دبستان و دبیرستان خود را در مشهد و تربت حیدریه و تهران سپری کرد و در نهایت به سرزمین خود بازگشت تا دیپلم ادبی‌اش را از دبیرستان فرهنگیان رشت بگیرد.

لیسانس تاریخ را در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه شیراز گرفت و وارد آموزش و پرورش شد؛ کار دبیری را با تدریس زبان انگلیسی و تاریخ در لنگرود آغاز کرد و پس از مدتی، در سال ۱۳۵۶ برای تحصیل تاریخ در مقطع فوق ‌لیسانس به دانشگاه شیراز بازگشت و سپس دوباره به کار معلمی ادامه داد. در کنار معلمی، پژوهش‌های تاریخی در قالب نوشتن مقاله‌ و کتاب، کار اصلی پرتو شد که در نهایت، در سال ۱۳۸۳ با پایان‌نامه‌ای با عنوان «روابط اقتصادی، تجاری، اجتماعی و سیاسی ایران و روسیه در قرن ۱۹» مدرک دکترای تاریخ را از یکی از مراکز آکادمیک روسیه در مسکو دریافت کرد.

پس از بازنشستگی از شغل معلمی، کار نوشتن و به ویژه نوشتن در حوزه‌ تاریخ، بخش بیشتری از فعالیت‌های افشین پرتو را گرفت. در این میان، از سال ۱۳۷۱ به بعد، گیلان و تاریخ آن به موضوع اصلی فعالیت‌های پژوهشی او تبدیل شد. استاد افشین پرتو شهرستان سیاهکل را برای زندگی انتخاب کرده بود و آنجا زندگی می‌کرد.

دکتر پرتو علاوه بر فعالیت‌های پژوهشی و آکادمیک، دستی هم بر آتش سیاست داشت و سال‌ها به عنوان عضو شورای مرکزی و قائم مقام دبیرکل حزب مشارکت‌های مردمی گیلان به فعالیت و کنش‌گری سیاسی اصلاح‌طلبانه مشغول بود.

کتاب‌های مشروطه و گیلان(تاریخ رویدادهای گیلان در دوران مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه قاجار)، گیلان و خیزش جنگل(تاریخ گیلان در دوران احمدشاه قاجار) و دانش‌نامه فرهنگ و تمدن گیلان، از جمله آثار تألیفی استاد افشین پرتو است.

وی همچنین کتاب‌های جنگ جهانی اول و فارس و خاطرات سرگرد گوستاو نیلستروم سوئدی را ترجمه کرده است. تصحیح و تحشیه کتب تاریخی همچون تاریخ گیلان نیز از جمله آثار ارزشمند به یادگار مانده از استاد است.

افشین پرتو معتقد بود «گیلان و مردم و فرهنگ و تاریخش را باید در گلابه‌های گسترده‌اش و در پیچاپیچ کوچه‌های شهرهای نمورش و در سایه‌سار خموش کوهستان‌هایش جست. باید مردمش را شناخت، زن‌های پرتلاش و مردان کوشایش که سر در برابر هم فرود می‌آورند و در برابر بیگانه نه…»