سفیر پیشین فرانسه در تهران، از خاطراتش، معامله پاریس و کشورهای عربی و زمینه‌های همکاری تهران-پاریس می گوید.

به گزارش ندای گیلان، خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با فرانسوا نیکولو، سفیر پیشین فرانسه در ایران (2001 تا2005) رویکرد خاورمیانه‌ای فرانسه را مورد بررسی قرار داده است؛ نیکولو نظر دیگری دارد، او می گوید: اولاند رفته بود تا سعودیها را درباره توافق هسته ای راضی کند. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

اول یک خاطره جالب از دورانی که در ایران سفیر بودید، برایمان بگویید.
ده سالی می شود که ایران را پس از یک دوره پنج ساله فوق العاده به عنوان سفیر فرانسه در کشور شما ترک کردم. البته از آن زمان فرصتهای یافتم و در چند نوبت به ایران آمدم. هر بار که آمدم تغییرات در جامعه ایران که با سرعت و انرژی بسیار بالایی در حال حرکت است، برایم بسیار جالب بود. از دوران سفارت خاطره زیاد دارم؛ اما خاطره ای که برایم بسیار ماندنی است، احساساتی است که کارکنان سفارتم پس از زلزله بم از خود نشان می دادند و تمایل داشتند به کمک زلزله زدگان بروند.

فرانسه باز هم موضع سرسختانه در مذاکرات هسته ای از خود نشان داد؛ رویکردی که متفاوت از واشنگتن بود. فرانسویها در مذاکرات به دنبال چه هستند؟
من تصور نمی کنم که شکاف جدی و عمیقی میان آمریکا و فرانسه در مذاکرات هسته ای باشد. فرانسه به وضوح اجازه داده که آمریکایی ها در این مسیر پیش بروند، ابتکار عمل را در دست بگیرند، و زمانی که احساس کردند نواقصی در ساختار توافق هست، ورود پیدا کنند؛ رویکردی که می تواند بهترین توافق را رقم بزند. در هر حال، تا به اینجا، نتیجه بد نبوده.

اما برای ایرانیها این موضع فرانسه، غیردوستانه و غیرقابل توجیه است، زمانی که می بینند فرانسویها به آمریکایی ها و سایر قدرتهای جهانی در مذاکرات فشار می آوردند. پیام شما به ایرانیها دربارۀ این رفتار سیاسی پاریس چیست؟
پیام من به ایرانیها کاملا روشن است. نگران نباشید. هر احساس بدی که نسبت به فرانسه به عنوان” پلیس بد” در مذاکرات دارید، فرانسه هیچ قصدی برای از بین بردن شانس توافق ندارد. به آخرین بیانیه مشترکی که بین اولاند و ملک سلمان، پادشاه عربستان صادر شد، نگاه کنید. فرانسه و عربستان و سعودی بر ضرورت دستیابی بر یک توافق محکم، با دوام، قابل، شفاف تأکید کرده اند. چه کسی می تواند با این بیانیه مخالفت کند؟ دستیابی به چنین توافق محکمی با آمریکا و سایر قدرتهای جهانی به نفع ایران نیز هست. در چنین وضعیت دقت داشته باشید که فرانسه نقش متقاعد کردن سعودی را ایفا کرد تا اولین موضع علنی خودشان را در راستای موافقت با توافق خوب هسته ای با ایران بیان و اعلام کنند و این هدف نیز به خوبی در حال پیش رفتن است.

پس سفر اولاند به کشورهای حاشیه خلیج فارس پیش از نشست واشنگتن با شیوخ عرب را در همین راستا ارزیابی می کنید؟
رییس جمهور اولاند، به نشست کشورهای عضو شورای حاشیه خلیج فارس دعوت شده بود و این اولین باری بود که یک رهبر غربی به چنین نشستی دعوت می شود. این از آن دعوتهایی نیست که بتوانید آن را نادیده بگیرید… بله درست است، این دعوت سیگنالی از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به اوباما پیش از ملاقات شان با او در کمپ دیوید بود. در واقع آنها می خواستند به اوباما بگویند: ببین؛ تو تنها دوست ما در دنیا نیستی؛ آدمهای دیگری هم هستند که ما را دوست دارند و ما می توانیم به آنها اعتماد کنیم. این بازی دیپلماتیک خوبی است؛ اما بدین معنا نیست که فرانسه به این بازی دعوت شده، و یا اینکه تصور کنید که فرانسه می خواهد جای آمریکا را در خاورمیانه بگیرد. چرا که این به دور از ظرفیت های فرانسه است، فرانسه و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز این مسئله را می دانند.
در هر حال من کاملاً متقاعد شده ام که آمریکا قصد ندارد حضورش را در منطقه خلیج فارس کاهش دهد. آنها به خوبی می دانند که این منطقه مهم و کانون جهان ” Global Hub” و نقطۀ اتصال میان شرق و غرب است و می تواند نقش مهم و اساسی را برقراری توازن جهانی ایفا کند.
البته این تحلیل نیز درست است که اوباما می خواهد کشورش کمتر در بحرانهای خاورمیانه درگیر شود؛ بحرانهایی که میراث سیاست دولتهای قبلی است. اوباما می خواهد با اتخاذ سیاستهای جدید نقش مثبتی ایفا کند و در واقع دلیل اصلی گفتگو با ایران است.

فرانسویها طی ماههای اخیر حجم گسترده ای از معاملات تسلیحاتی با کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته اند؛ یکی از آنها معامله 7 میلیارد دلاری با قطر است که جت های جنگنده دریافت کرده است. این سیاست فرانسه را چگونه توجیه می کنید؟
از آنجایی که ارتش فرانسه، بازار آنچنان بزرگی برای بقا و توسعه صنعت نظامی ندارد، ساختار نظامی فرانسه برای حفظ صنعت دفاعی، در حالت دایمی نیازمند فروش تسلیحات نظامی به مقدار مشخص به خارج است. به عنوان مثال شرکت “داسو” را در نظر بگیرید که برای نیروی هوایی فرانسه، جت های جنگی رافائل را تولید کرده و همچنین این جت ها را به خارج نیز فروخته تا خط تولیدش را در بلند مدت حفظ کند و بتواند برای توسعه نسل آینده جت های جنگنده سرمایه گذاری کند. فرانسه از دیرباز با قطر تعامل و معامله دفاعی داشته است و شرکت داسو اولین جنگنده میراژ را 35 سال پیش به قطر فروخت.
این مسئله درباره عربستان سعودی نیز صدق می کند؛ ما با سعودیها رابطۀ بسیار محکم و قوی در زمینه تسلیحات دریایی داریم و یا با امارات متحده عربی که نزدیک به 400 تانک فرانسوی در اختیار دارد. به رغم همۀ اینها ایالات متحده آمریکا بزرگترین تأمین کننده تجهیزات نظامی به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.

آینده روابط ایران و فرانسه را چگونه پیش بینی می کنید؟

وقتی توافق جامع هسته ای امضا شود و توسط هر دو طرف اجرا شود، من هیچ مانعی برای توسعه همکاری نمی بینم و می توانیم آنرا در همۀ زمینه ها گسترش دهیم؛ به خصوص در حوزۀ فرهنگی، علم، پزشکی، تحصیلات عالیه، همچنین توسعه و نوشدن به خصوص در زمینه فعالیت های صنعتی. من فکر می کنم صنعت اتومبیل سازی، هوانوردی، حمل و نقل، مخابرات و صنعت غذایی. همچنین معتقدم که توسعه پایدار شهری و حفظ منابع طبیعی که دو چالش اصلی ایران در سالهای آینده خواهد بود، می تواند مهمترین زمینه همکاری میان دو کشور باشد. در این دو زمینه فرانسه آماده همکاری با ایران است. همچنین زمینه های گسترده همکاری در حوزه بین الملل همچون خاورمیانه میان دو کشور وجود دارد؛ منطقه ای که نیازمند مشارکت جدی همه طرفها برای برقراری صلح و رفاه است.