آیا میشود گفت یک استاد دانشگاه با مدرک تحصیلی دکتری نتواند سخن براند؟!
براستی اصرار برخی از افراد برای منحرف کردن اذهان عمومی به سمت این که عدم مناظره دکتر حسنی نشان از عدم توانایی ایشان است چیست؟!
آیا ممکن است گفت یک استاد دانشگاه با مدرک تحصیلی دکترا نتواند سخن براند؟!
پاسخ این است：دکتر حسنی برخی و سوادشان را در حدی نمی بیند که بخواهند با آنان وقت تلف کرده و به مناظره بنشیند.
حسنی ترجیح داده لحظات خود را در کنار مردم فرهیخته و البته محروم و مستضعف بگذراند تا بسان افرادی که فقط سخن رانی و حرف زدن را یاد,گرفته اند رفتار کند.
دکتر حسنی میخواهد بگوید من اهل حرف نیستم بلکه اهل عمل هستم و عمل من را از ۱۱اردیبهشت خواهید دید.
هرچند که پیش از این شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان گیلان اعلام کرده بود هیچ هماهنگی با تنها نامزد اصلاح طلب رشت در خصوص مناظره صورت نگرفته بود…
هرچند که برخی با بی اخلاقی و شایعه پراکنی که از ترسی که وجودشان را فرا گرفته است ناشی می شود تلاش دارند حقایق را وارانه جلوه دهند…
هرچند که افراد وابسطه به برخی از کاندیداها در اقدامی ناشایست به جمع آوری اراذل و اوباش برای معدوم کردن تبلیغات کاندیدای اصلاح طلب رشت می پردازند…
هرچند که برخی از افراد در تلاش هستند تا به خیال خودشان میان دکتر حسنی و مهندس جعفرزاده اختلاف ایجاد کنند…
با همه ی این ها دکتر حسنی کسی نیست که وارد بازی سیاسی جماعتی سود جو و سفسطه گر شود..
او طرفدارانش را به اخلاق مداری و رعایت قانون دعوت کرد و با سکوت و آرامش مثال زدنی اش میخ آخر را به پیکر هوچی گرانی کوبید که از ترس شکست مفتضحانه به خود می لرزند.
«انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسهم»خداوند سرنوشت هيچ قومي و «ملّتي» را تغيير نمي دهد مگر آنكه آنها خود تغيير دهند.
و مردم رشت جمعه همه ی حرف های نزده ی حسنی را پای صندوق های رای خواهند زد.
جمعي از كار كنان رسمي كار گري بهزيستي استان گيلان
تاریخ : 24 - خرداد - 1395
جناب آقای انوشیروان محسنی بند پی ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور
سلام علیکم
احتراماً به استحضار می رساند تعدادی از نیروهای فعال و کاردان در این اداره کل تحت عنوان رسمی کارگری مشغول به انجام وظیفه هستیم که اغلب دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی بوده که متاسفانه مزایای مندرج در احکام کارگزینی و سایر مزایای جانبی از جمله بدی آب و هوا، محرومیت مناطق جنگی حق تحصیلات دانشگاهی و سختی کار و … شامل ما نمی شود.
جالب اینکه چارت خالی سازمانی داریم که با توجه به سوابق و تخصصی که هر کدام از ما در مشاغلی که سالها در آن کار می کنیم و تجربه کافی را کسب نموده ایم. در اداره‌ای که در آن هستیم حتی اگر چارت خالی نیز نداشته باشد مسئولین محترم سازمان می‌توانند از مرکز درخواست پست جدید نمایند.
حال این این سوال برای همه ما پیش آمده که ما واقعاً چه نوع استخدامی هستیم نه مثل کارگران مشمول قانون کاریم و نه مانند همکاران خدمات کشوری!نه مثل همکاران قرارداد معین ! موقع پرداخت پاداش پایان سال، عیدی ما باید اندازه مبلغ عیدی کارمندان رسمی باشد چونکه حقوق ما از محل بند (( و )) تبصره ۱۹ قانون بودجه و از طریق خزانه پرداخت می شود. اگر تفاوت ما از نوع بیمه باشد که نیروهای پیمانی و قرادادهای کار معین نیز بیمه تأمین اجتماعی می باشند!
مسئولین باید به این امر مهم توجه داشته باشند که ما کارگر شرکتهای خصوصی و یا کارخانجات نیستیم بلکه ما به استخدام سازمانی کاملاً دولتی درآمده ایم. لذا جهت احقاق حقوق و پرهیز از تبعیض و ایجاد عدالت اداری ما کارکنان رسمی کارگری شاغل در اداره دولتی خواهان تبدیل وضعیت در قالب طرح از رسمی کارگری به رسمی کشوری و یا پیمانی می باشیم تا بتوانیم همانند کارکنان رسمی از قانون نظام هماهنگ و خدمات کشوری بهره مند شویم.این مشکل کلیه همکاران رسمی کارگری بهزیستی سراسر کشور می‌باشد.