سعید آگشته آفت مدیریت شهری را در عوام گرایی و رفتار پوپولیستی دانسته ونسبت به برخی ادارات و سازمانهای محلی به دلیل عدم همراهی وی در راستای فرهنگ سازی و آموزش آداب شهروندی گله مند است.

ندای گیلان:کافه گفتگوی تدبیر شرق : خیلی از شهرداری های ما شعارشان این است که: «حق با مشتری است» در حالیکه مردم مشتری ما نیستند. مردم صاحبان شهر هستند که عده ای را برای مدیریت شهر انتخاب کردند، در عین حالیکه مطالبه را برایشان ایجاد کردیم و وظایف متقابل را تعریف نکردیم و باز در عین حال وظایف خودمان را نیز برایشان درست تعریف نکردیم. کم کاری، کم کاری نظام مدیریتی است.

تدبیر شرق: بر خلاف برخی مدیران امروزی با اندکی انتظار ما را به دفتر کارش پذیرفت ، هر چند که با توجه به حضور پرمشغله چهار ماهه اش می توانست این گفت و گو را به زمان دیگری منتقل کند. به طور قطع می توان گفت این اولین مصاحبه تفصیلی مهندس سعید آگشته شهردار شهر لاهیجان با یک رسانه عمومی در سطح استان است که از زمان حضورش در این مدت کوتاه نظم ، نظارت مستمر و ظاهری آراسته و مرتب، از شاخصه های ویژه ومنحصر به فرد او محسوب می شود. وی حضورش را پشت میز پرحاشیه شهرداری لاهیجان کاملا تصادفی دانسته و معتقد است شهردار غیر بومی در این شهر به مراتب در قیاس با فردی بومی می تواند موفق تر عمل کند . سعید آگشته آفت مدیریت شهری را در عوام گرایی و رفتار پوپولیستی دانسته ونسبت به برخی ادارات و سازمانهای محلی به دلیل عدم همراهی وی در راستای فرهنگ سازی و آموزش آداب شهروندی گله مند است. او که خود را در حوزه شهرسازی  “مجتهد” می داند با اطمینان ادعا می کند که به اندازه 15 سال گذشته در طول 4 ماه اخیر در شهرداری لاهیجان کار مطالعاتی صورت گرفته واز این پس پیشرفتهای ملموس و مستمری را در حوزه مدیریت شهری وخدمات شهروندی ، همگان شاهد خواهند بود.

تدبیر شرق :آقای شهردار برای شروع مصاحبه خودتان را کوتاه معرفی کرده و سوابق تحصیلی و شغلی تان را بفرمایید.
ابراز خوشحالی از اینکه در این ایام مبارک اعیاد شعبانیه در خدمت شما هستم، امیدوارم این شادی و سرور در زندگی مردم تجلی پیدا کند چون این روز ها چیزی که در زندگی مردم کم است و کمرنگ است شادی است.
من سعید آگشته هستم، متولد 1353 مهندس عمران، فوق لیسانس شهرسازی، چند دوره خارج از کشور در حوزه ی مدیریت شهری داشتم. مدیرعامل شرکت csko (شرکت شهرسازه) ،مشاور شهردارحسن آباد تهران، شهردار الوند، رئیس هیأت مدیره شهر صنعتی البرز، رئیس مجمع شهرداران استان قزوین، عضو هیأت مدیره جامعه مهندسان شهرساز ایران، تدریس در دانشگاه، عضو مجمع فدراسیون فوتبال، رئیس هیأت فوتبال در شهرستان و استان (بصورت پلکانی) رئیس شورای آتش نشانی و معادن شهردار قزوین از سوابق اجرایی من است.
تدبیر شرق :آخرین سِمَت شما چه بوده؟
نزدیک به 7 سال شهردار الوند و بعد از آن نزدیک به یک سال معاون طرح و برنامه شهرداری قزوین
تدبیر شرق :چطور شدشما به شهرداری لاهیجان آمدید وجزو گزینه های شورای شهر لاهیجان شدید؟
شاید حالا وقت بیان ناگفته ها باشد؛ پس از این همه حرف و حدیث!!
اول اینکه شهرداری ها مجموعه ی بسته ای هستند و علت و ریشه اش در قانون است. اینکه باید 4 سال یک شهردار سابقه مدیریت شهری داشته باشد؛ طبیعی است که این قانون کار را مشکل می کند. البته موارد خلاف این هم بوده. مثلاً در مقیاس بزرگ آقای ملک زندی را داشتیم که قبلاً شهردار نبودند و بعد از آقای کرباسچی، شهردار تهران شدند. یا آقای الویری وبسیاری از شهردارهای دیگر که این 4 سال مدیریت را نداشتند و این قانون همیشه هم رعایت نشده است.
البته این که کسی شهردار جایی مثل شهرک الوند باشد شناخته شده است و بزرگترین شهرک صنعتی خاورمیانه در آن است، مدیریت صنعتی و مسکونی تلفیقی است و بزرگترین شهر صنعتی استان قزوین بوده است.
با توجه به اینکه سردبیر مجله شهرساز بودم و در حوزه شهرسازی شناخته شده هستم، طبیعی است که اگر بخواهند دنبال یک شهردار باشند، به اسم بنده برخورد می شود.
اما ما خارج از اینها در کشوری زندگی می کنیم که به قول گیلانی ها «تعرفه کردن» مهم است! ما از مصدر معرفی استفاده می کنیم ولی شما در واژگانتان از «تعرفه کردن» استفاده می کنید.من در یک فرایندی به آقای مهربان معرفی شدم، زمانی که شهردار قبلی را برداشته بودند و به دنبال شهردار جدید می گشتند و واقعاً امروز بعد از 4 ماه باید بگویم که من تاثیری در ماندن یا رفتن شهرداری قبلی نداشتم.ایشان مرا معرفی کردند ومن صرفاً در جلسات شرکت می کردم و با اینکه امکان رایزنی وجود داشت؛ ولی از هیچ ابزاری برای رایزنی استفاده نکردم! این مسأله را همه کسانی که در شورا هستند می توانند شهادت بدهند. دوستان با من صحبت کردند و من متوجه شدم که 4 پایه رای اولیه را دارم و دو تن از آقایان دیگر؛ وقتی به من رای دادند برایم باور پذیر نبود!! فکر می کنم واقعا براساس شناخت و نیازهایی که در سطح شهر دیدند و براساس این مسائلی که مطرح کردیم و در ادامه خدمت شما خواهم گفت بنده را انتخاب کردند و امیدوارم با همان رویکرد که انتخاب شدم باقی مسائل هم حل شود.
تدبیر شرق: شما فرمودید از کانال آقای مهربان وارد سیستم شورای شهر شدید- امکان دارد بفرمایید چه کسی شما را به ایشان معرفی کرد؟
یکی از ورزشکاران؛ من در تهران ایشان را دیدم و به آقای مهربان معرفی شدم در آن زمان معاون شهردار قزوین بودم. شاید هیچ قصدی هم نداشتم چون وقتی آقای نصرتی شهردار قزوین برای معاونت طرح و برنامه از من دعوت کردند، اصرار بر این بود که از من تعهد دوساله گرفته شود، بنابراین من در آن زمان امکان جواب دادن نداشتم؛ چون تعهد کرده بودم. من قبل از اینکه به دوستان جواب بدهم، زمانی که حس کردم ممکن است قضیه انتخاب شدن من به عنوان شهردار لاهیجان جدی شود، با آقای نصرتی در میان گذاشتم که ممکن است این پیشنهاد جدی باشد و من نتوانم به تعهد اخلاقی که به ایشان دارم، پایبند باشم! ایشان پذیرفتند و گفتند هر جای دیگر به جز لاهیجان بود، نمی گذاشتم بروید. چون ایشان لاهیجان را بسیار دوست دارند و پذیرفتند و ما مذاکرات را ادامه دادیم.
تدبیر شرق: آمدن شما به لاهیجان، حاشیه هایی را به همراه داشت. با این عنوان که شما یک شهردار غیربومی هستید! تمایل برخی از اعضاء شورای شهر براین بود که باید شهردار بومی انتخاب شود و برخی دیگر نظرشان روی شما بوده، فکر می کنید بومی بودن یا نبودن شهردار می تواند روی روند پیشرفت یک شهر تاثیر داشته باشد؟
می خواهم به عنوان کارشناس حوزه شهرسازی صحبت کنم، چون در این حوزه به اجتهاد رسیده ام که بتوانم اظهارنظر کنم. نظر من این است که در شهرهایی به مقیاس لاهیجان، اگر شهردار غیربومی باشد بهتر است و می تواند عملکرد مناسب تری داشته باشد.به این دلایل که 1- بافت سنتی که منطقه دارد، شهردار باید کسی باشد که کار کارشناسی انجام دهد و نه روابطی. یعنی همین که شناخت من از مردم در حدی نیست که بتواند در تصمیمات کارشناسی من تأثیر داشته باشد، این یک نقطه قوت است.
2- دوم بحث ورود ایده است. امروز دنیا را ایده ها مدیریت می کنند. اگر یک شهردار غیربومی به عنوان کسی که صاحب ایده است و می تواند خلق ایده کند، انتخاب شود، طبیعی است که سرعت بیشتری در روند توسعه به وجود می آید.
تدبیر شرق : یعنی شهردار بومی نمی تواند خلق ایده کند؟ چون شما راجع به وجه تمایز شهردار بومی و غیربومی صحبت می کنید، بنابراین لطفاً به نشانه هایی اشاره نمایید که این وجه تمایز را نشان می دهد.
بنده به شرط تساوی اشاره کردم، اگر شهردار بومی این ویژگی را داشته باشد ارجح تر است ولی زمانی که نیست و شورا به این نتیجه برسد که بین دو گزینه قرار گرفته که یکی حائز شرایط است، مسلماً گزینه ای شایسته تر است که میزان تخصص، کارکرد و سابقه کار … او تاثیرگذارتر باشد.مهمترین دلیل و شاخص ترین محور تاثیرگذار روی همه چیز، که بزرگترین مشکلی است که ما اینجا داریم و نه فقط که در کل کشور؛ خروج از چارچوب قانون است. در هر صورت اجرای قانون بد از بی قانونی بهتر است. چون عدم اجرای قانون منجر به بروز آنارشیست می شود و معمولاً در شهرهایی به این مقیاس به خاطر ایجاد روابط و بافت فرهنگی خاص، معمولاً شهردار بومی از چارچوب قانون خارج می شود.همچنین میزان نفوذ نهادهای بالادستی روی شهردار بومی به خاطر شناختشان از آن شخص و مجموعه بسیار بیشتر است و همین طور تصمیماتش تحت تأثیر حوزه ی نیروی انسانی است، طبیعی است که با تک تک نیروهای زیر دستش از گذشته روابطی داشته که می تواند شهردار را از چارچوب قانون خارج کند. اینها دلایلی خیلی موثقی است که می توان به آن استناد کرد، اما اگر این شرایط در یک شهردار بومی وجود داشته باشد می توان او را به گونه ای هدایت کرد که از مسیر خارج نشود.در نهایت افکار عمومی است که قضاوت می کند اگر یک شهردار غیربومی باشد چه اتفاقاتی را می تواند رقم بزند که شهردار بومی نمی تواند.
اگر بحث برود به آن طرف لازم است این سوال پرسیده شود که مزیت های شهردار بومی چیست؟ طبیعتاً اولین چیزی که ممکن است در منطق توضیح داده شود «شناخت» است، طبیعی است که لازم نیست شهردار شناخت صددرصدی و روز اولی داشته باشد، من امروز بعد از 4 ماه می توانم با شما راجع به محلات پیشینه و قدمت این شهر صحبت کنم، چون حالا خودم را یک لاهیجانی می بینم.
یعنی لازم نیست روز اول و فی البداهه این شناخت را داشته باشیم، این اطلاعات به تدریج تکمیل می شود. مگر آقای قالیباف در شهر تهران بومی هستند؟ اگر قرار بود این قانون در نظر گرفته شود این مقام به ایشان نمی رسید.
تدبیر شرق : البته راجع به ایشان یک سری زدوبندهای سیاسی هم وجود داشته، معمولاً در کلان شهرها این اتفاق می افتد!
بسیار خب، مثال دیگر؛ در رشت آقای خلیلی شهردار بومی بودند؟! من فکر می کنم واقعاً امروز برای رسیدن به توسعه باید از این چارچوب ها بگذریم، من این تجربه را در الوند قزوین هم داشتم که در آنجا مرا بومی نمی دانستند، در حالیکه اینجا تصور می کنند من قزوینی هستم. مطمئنم روزی که از اینجا بروم، در جای دیگر تصور می شود که من لاهیجانی هستم.فکر می کنم باید از چارچوب این مرزهای جغرافیایی بیرون بیائیم و آدمها را براساس توانمندی هایشان بسنجیم.
من می توانم این قول را بدهم که از منافع شهر لاهیجان، بیش از هر لاهیجان دیگر دفاع کنم، نمونه هایش را آقایان در جلسات دیده اند، من واقعاً گاهی تا مرز سکته می روم تا از کوچکترین و ذره ذره منافع شهر دفاع کنم.
تدبیر شرق : پس شما قطعاً و صراحتاً نظرتان این است که انتخابتان به عنوان شهردار لاهیجان خارج از تعاملات سیاسی بود و براساس کارکرد و عملکردتان بوده است؟
قطعاً این گونه است. به دو دلیل: 1-اینکه من نیاز به شغل دولتی ندارم! 2- اینکه من معاون برنامه ریزی شهرداری بودم که هزار میلیارد تومان بودجه اش بوده، نیازی نداشتم زد و بندی انجام دهم که به جای دیگری منتقل شوم.من عاشق کارم هستم و تقریباً می شود گفت که هیچ چیز را در حوزه حرفه ای، از کارم بیشتر دوست ندارم، به کارم عشق می ورزم و با عشق کار می کنم.
تدبیر شرق : الان در حال حاضر تعاملتان با شورا و اعضاء آن چگونه است؟
خدا را شکر، همه چیز خوب است
تدبیر شرق: چطور تعامل می کنید؟ با نشست هایی که با هم دارید؟
تعامل براساس شفافیت، دوستی و مسائلی از این دست در چارچوب های کاری نمی تواند تاثیرگذار باشند، من اعتقاد دارم قانون گذار نهادی نظارتی را به عنوان شورای شهر ناظر بر سر شهرداری قرار داده که شهرداری مصوبات را از آنها بگیرد و اموراتش را پیش ببرد. خوب! طبیعی است که ما هر چه اطلاعات صادقانه به شورای شهر بدهیم، بازخورد صادقانه ای هم می گیریم، این اتفاق افتاده و بر اساس یک کار کاملاً کارشناسی، تک تک کارهایی که باید در حوزه فنی، مالی و اقتصادی انجام شود؛ همه اینها را با دوستان شورای شهر مطرح می کنیم، نظراتشان را می گیریم و خودمان را هم فرا قانونی نمی دانیم.هرجائی هم که تصمیمشان را می گیرند سعی می کنم تعامل داشته باشم، در واقع «دعوا» نمی کنم، «سعی» می کنم که مسیر قانونی طی شود.
تدبیر شرق : پس عملاً چیزی به اسم لابی گری با شورا وجود ندارد؟
البته لابی گری چیز بدی نیست. چون لابی گری ریشه در فرایند رای گیری صهیونیست ها دارد برای ما به عنوان چیز بدی به نظر می رسد ولی اینکه ما برای کارهایمان گفتمان داشته باشیم چیز خوبی است. ما برای کارهایمان رایزنی می کنیم، اگر از اصطلاح رایزنی استفاده کنیم قشنگ تر است و رایزنی هم می کنیم برای پیشبرد اهدافمان چه بصورت گروهی و چه با اعضاء شورای شهر، ما یک سری کمیسیون های قانونی داریم. نماینده شورای اسلامی شهر در کمیسیون شورای عالی سرمایه گذاری حضور دارند؛ به عنوان مثال، این رایزنی مسیر قانونی اش این است که آن نماینده توجیه شود، و بقیه اعضاء شورای شهر را هم متقاعد کند که به آن پروژه رای دهند. یا در کمیسیون ماده 100، یا کمیسیون معاملات. مسیر رایزنی ها را هم قانون مشخص کرده، طبیعی است که این رایزنی ها در حوزه های دیگر برای گرفتن رای هم وجود دارد.

تدبیر شرق : می خواهیم راجع به شهر لاهیجان صحبت کنیم، فکر می کنید که شهردار شهری همچون لاهیجان که جنبه توریستی دارد و به هر حال جزو شهرهای ویژه گردشگری است چه ویژگی باید داشته باشد؟
من فکر می کنم که نه شهردار لاهیجان، شهردار هر شهری باید نمایانگر شخصیت آن شهر باشد. به لحاظ فرهنگ، و رفتار دیپلماتیک، شاید بتوان گفت: ویترین آن شهر باشد. به هر حال شهری که جنبه بین المللی دارد، شهردارش باید همه ی اینها را رعایت کند. در گفتار و ادبش در همه زوایای رفتارش باید متجلی شود. به نظر من شهردار باید شأن شهرداری را در تمام شئونات و رفتارش رعایت کند و طبیعی است شهر لاهیجان با توجه به اینکه 1)شهر باقدمتی است 2) شهر با فرهنگی است 3) دارای مردم فرهیخته ای است؛ طبیعتاً شهردار هم باید از اینها تبعیت کند و با مردم روراست باشد. این یک رابطه دوسویه است. نمی توان انتظار داشت که فقط یک طرف، کارش را درست انجام دهد. شهرداری یک سوی مردم است که مردم باید رفتارشان را با شهر درست تعریف کنند.
چرا دنبال این هستیم که به قدمت اهمیت بدهیم؟! قدمت به تنهایی واجد ارزش نیست، خیلی چیزها قدیمی هستند اما ارزشمند نیستند. از این جهت ارزشمند می شوند که آن قدمت دارای فرهنگ است. در شهری که هم قدمت دارد و هم فرهنگ، نباید شرایط به گونه ای باشد که نیاز باشد 3 شیفت زباله جمع آوری شود!!! ما وارد فرایندی شده ایم که 13 ماشین، شب زباله ها را جمع آوری می کنند، شهر تا 10 صبح تمیز است، از 10 صبح به بعد، بعضی مردم زباله ها را به بیرون منتقل می کنند، یعنی اینهاست که نشان می دهد ما چقدر با فرهنگیم!! هیچ کس با شعار باسواد و با فرهنگ نمی شود. هیچ کس با شعار دارای خانواده متجلی و متعالی نمی شود. اینها باید حتماً و ذاتاً وجود داشته باشند. طبیعی است که ما باید روی این موضوعات کار کنیم. این کم کاری مدیریت شهری بوده، نمی شود جایی در شهر درست کنیم و به آن رسیدگی نماییم و بعد بقیه شهر در وضعیت نامناسبی باشد! شما بروید داخل شهر و ببینید در محله ای مثل «یوسف آباد» چه خبر است؟! یا محله ای مثل « خالی باغ»! ما وقتی در کشور اسلامی زندگی می کنیم این اسلامیت ما دلیل بر این نمی شود که بیاییم و در زمینه توسعه یک سری آیتم های خاص قدم برداریم. اینها هر کدام در این مملکت متولی دارند، من به عنوان شهردار  شهری که از نظام اسلامی تبعیت می کند معتقدم اولین شرط اسلام برابری است ودر حوزه شهرسازی. وقتی لشکر اسلام وارد ایوان شد 3 اتفاق افتاد:
1-دیوارها در حوزه شهری برداشته شد. چون اسلام دین برادری و برابری است ولی ما چه کار کردیم؟! بالای شهر و پایین شهر درست کردیم. درست است دیوارها وجود ندارند، ولی به لحاظ قیمت، اقتصاد دیوارها را کشیده است.پس آن دیوار هست و لی دیده نمی شود.
2- مرکز محلات را از جایی که منزل حکام بوده، به مسجد تغییر می دهد؛ یعنی به مسجد می پردازد. اما ما چه کار کردیم؟! کاری کردیم که مساجد ما نیازمند کمک مردم باشند.
3-بعد پرداختن به بازار
اینها 3 نشانه شهرسازی اسلامی است. بنابراین دیوارها برداشته می شود و محلات ایجاد می شوند. چیزی مانند دیوار نباید وجود داشته باشد. محله به محله و هر محله دارای مسجد. آنوقت به وسیله بازار به هم وصل می شوند. این می شود تعریف « شهرسازی اسلامی» که متاسفانه ما این کار را نکردیم و فکر کردیم شهرسازی اسلامی یعنی اینکه یک مسجد در شهر داشته باشیم. خوب! نیویورک هم مسجد دارد! آیا یک شهر اسلامی است. در واقع وظیفه من این است که به محلات بپردازم شاید امروز دیده نشود و مردم لاهیجان بپرسند « شهرداری چه کار می کند؟» ولی به عنوان مثال یوسف آباد را ببینند که چه اتفاقی در آن در شرف وقوع است. این کارها جسارت مدیریتی می خواهد. یعنی جایی هزینه شود که کسی ببیند. هدف من کار پوپولیستی کردن نیست! یک پوپولیست در این مملکت آمد و رفت! و نتایجش را دیدیم!
تدبیر شرق: خوب! می خواهید برابری ایجاد کنید!
بله. من اینقدر هوش اجتماعی دارم که بدانم مقبولیت من امروز مورد تردید است. لیکن من به دنبال مقبولیت نیستم و نمی خواهم محبوبیت کاذب ایجاد کنم.
تدبیر شرق : برگردیم به موردی که شما به آن اعتراض کردید در مورد سطح فرهنگ که یکدست نیست، می خواهیم بدانیم آیا کم کاری مدیریت شهری دوره قبل بوده و فکر می کنید چرا این فرهنگ سازی در مدت شهردارهای قبلی انجام نشده است؟
من می گویم این کم کاری نظام مدیریتی است. نظام مدیریتی یعنی چه؟! یعنی آموزش و پرورش. شهروندان ما از کجا تربیت می شوند؟ آموزش در محیط مدرسه صورت می گیرد. اینها هیچ شناختی از شهر ندارند. هیچ آموزشی راجع به کار دسته جمعی ندیده اند و تعصبی نسبت به شهرشان پیدا نمی کنند. ما حالت کاذب نوستالژیک به اینها می دهیم. تنها کاری که می کنیم ایجاد مطالبه است و پرورش یک سری انسانهای مطالبه گر بدون اینکه وظایف متقابل شان نسبت به شهر و جامعه را به آنها آموزش دهیم. پس از آنکه اینها شهروند شدند تنها کاری که ما در شهرداری و نظام مدیریت شهر انجام می دهیم برخورد اقتصادی کردن است، نوع رفتار اقتصادی. هیچ جایی از دنیا و هیچ نظام مدیریتی نوع رفتارش با شهروندان به گونه نوع رفتار با مشتری نیست. خیلی از شهرداری های ما شعارشان این است که: «حق با مشتری است» در حالیکه مردم مشتری ما نیستند. مردم صاحبان شهر هستند که عده ای را برای مدیریت شهر انتخاب کردند، در عین حالیکه مطالبه را برایشان ایجاد کردیم و وظایف متقابل را تعریف نکردیم و باز در عین حال وظایف خودمان را نیز برایشان درست تعریف نکردیم. کم کاری، کم کاری نظام مدیریتی است.
چرا کار نکردند؟ چون یک بسته آموزشی می خواهد. شهرداری به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. من از رئیس آموزش و پرورش خواهش کردم که اگر فکر می کنند من شهردار لازم است که بیایم در یک مدرسه، یا معاونم و یا کسی از سیستم شهرداری راجع به شهر صحبت کنیم، حاضریم این کار را انجام دهیم. ما باید الگوسازی کنیم در واقع نقطه شروع ما آنجاست و یا شاید قبل از مدرسه. ماحداکثر کار فرهنگی که انجام می دهیم نصب یک سری پارچه است که مردم به آن می خندند!!؟ و گاهی آنقدر زیاد است که حس تکبر را می رساند. دلیل ندارد پول مردم صرف این گونه امور شود. و دوم اینکه کار فرهنگی زمان بر است و این بهانه شده است که ما کار فرهنگی انجام ندهیم.
تدبیر شرق: در حوزه فرهنگی شهرداری لاهیجان چه برنامه ای دارد؟ دورنمایش چیست؟
ما برای اولین بار معاونت فرهنگی، اجتماعی، ورزشی تاسیس کردیم. این معاونت وظیفه اش و سرفصلش پرداختن به همین موضوعات است. بحث پسماند در شهرها حل نمی شود مگر فرهنگ درست شود. به عنوان مثال در بحث نگهداری شهرها ما عددی در بودجه داریم که صرف نگهداری می شود ما هر چقدر فرهنگ متعالی تری داشته باشیم، هزینه نگهد اری کمتر می شود.
سقراط در کتاب «جمهور» راجع به « شهر ایده آل» و «مدینه فاضله» نظریه ای دارد که البته کمی افراطی است؛ او می گوید ما اگر بخواهیم شهر ایده آل درست کنیم باید همه ی افراد بالای 10 سال را از شهر بیرون کنیم و این انسانها را آموزش دهیم تا بتوانند شهر ایده آل درست کنند.یک نکته جالب در این مساله این است که « فرهنگ است که شهر را می سازد، نه عمران» بنابراین ما باید در حوزه فرهنگی برنامه های مناسب داشته باشیم.قدم اول این است که به کانون های جمعیتی بپردازیم، جاهایی که مردم آنجا جمع می شوند؛ مساجد، تکایا، ورزشگاه ها، کلوپ ها و … هر جا که مردم در آنجا جمع می شوند به آن جا بپردازیم. و حرف هایمان را بزنیم.
رسانه هم یکی از حوزه های اجتماعی است که باید در آن حرف ها زده شود. امروز فضاها عوض شده و فضاهای مجازی یکی از مهمترین آن هاست.من فکر می کنم یک مقاومت در مقابل حرکت های مدنی وجود دارد که به نام فرهنگ جا افتاده است.
وقتی معاون رئیس جمهور به شهر آمدند ما 3 درخواست غیرمالی از ایشان داشتیم
1-اینکه طرح جامع را درست کنیم 2- تالاب سوستان را به ما بدهند که در حوزه شهری مدیریت کنیم 3-باغ کشاورزی؛ هیاهویی به راه افتاد که شهرداری می خواهد این مکان ها را بگیرد، تفکیک و ساختمان سازی نماید!!
البته این نوع حرکات، مثل آسفالت بدون زیرسازی است، یعنی ما رسانه و فضای مجازی را آوردیم، جایی که هنوز زیرسازی درستی انجام نشده است. ایده من این است که یک باغ ملی ساخته شود به عنوان یک نقطه ی گردشگری؛ تا چه زمانی می شود مردم را به خاطر استخری که در حال خشک شدن است و آبشاری که مشابه اش در تهران هم به تعداد بیشتر وجود دارد و تله کابینی که برخی شهرهای مجاور ما هم دارند، به اینجا کشاند؟! آیا نباید کار جدیدی انجام داد؟ یک عده یا منافعشان به خطر می افتد و یا واقعاً کار را نمی شناسند که این طور برخورد می کنند.
بطور مثال در استخر یک عدد قایقرانی می کنند، من معتقدم اینها باید بیمه شوند، هر روز در فضای مجازی عنوان شد که شهردار با ورزش مخالف است

تدبیر شرق : چه کسانی برای شما در این فضا ممانعت ایجاد می کنند؟ موانع را بیشتر از چه سمتی می بینید؟
من موانع را بیشتر از سمت «ناآگاهی» و بی دانشی می بینم.دلیل این امر این است که ما به مدیریت «سهو» اعتقاد داریم.
تدبیر شرق :در این مدت 4 ماه اخیر در تمام اتفاقات این شهر کدام اتفاق بیش از بقیه شما را ناراحت کرده است؟
همین مواردی که گفتم برایم آزار دهنده هستند. اینکه دلم برای ورزش می سوزد ولی بعد عکس العملی که می بینم چیز دیگریست! وقتی من با تمام احساسم ایستاده ام که برخی مکان ها و محلات این شهر را به جای بهتری تبدیل کنم برخورد شایسته با آن نمی شود.مثلاً برای دادن پایان کار شهروندان موظف شدند 2 نهال بکارند که اهدایی شهرداری است، دقیق نمی دانم، شاید این اولین بار در ایران باشد!حداقلش این است که 10 تا 20 سال دیگر شهر تغییر پیدا می کند! این شهر، شهر بهار نارنج بوده ولی در واقع بهار نارنجی باقی نمانده استوقتی در مقابل چیزهایی که تا این حد منطقی هستند یک عده ای که خودشان را کاتولیک تر از پاپ می دانند اعلام موضع می کنند، این موضوع ناراحتم می کند.
تدبیر شرق: آقای شهردار، شما در شروع کار در مصاحبه ها عنوان کردید که « شهرفروشی» دیگر جواب نمی دهد. پس از 4 ماه امروز چه برنامه ای تدارک دیده شده و چه برنامه ای در آینده دارید که بتواند برای شهر درآمد ثابت ایجاد کند؟
شهرداری جزء محدود مدیریت هایی است که نیاز نیست مدیریت هزینه داشته باشد. مثلاً رئیس فلان اداره هزینه ای دارد، از پول نفت که از جیب مردم است با آن هزینه می کند، حقوق کارمندانش را می دهد، برایش پروژه تعریف می کنند این یعنی مدیریت هزینه .
در حالیکه شهردار باید مدیر درآمد باشد وقتی شما 2 ماه آخر سال یک شهرداری را تحویل می گیرید، با انبوه بدهکاری؛ 8 ماه حقوق پرداخت نشده و تعهد پرداخت 2 ماه حقوق، اضافه کار و پاداش پایان سال، باید تقریبا حقوق یک سال را در 2 ماه پرداخت میکردیم و این کار بسیار مشکلی است، این یعنی « مدیریت درآمد»
تدبیر شرق :همه را پرداخت کردید؟
بله، همه را پرداخت کردیم. باید بتوانیم درآمد را متناسب با پرداخت ها تنظیم کنیم. درست است که کار ما امنیتی نیست ولی اگر نتوانیم 2 روز زباله ها را جمع آوری کنیم، امنیتی می شود شهر اگر بخواهد براساس منابع خودش مدیریت شود حتماً به مشکل می خورد نه این شهر، همه شهرهای ایران. باید براساس «آورده از بیرون و پتانسیل» درآمد کسب شود.با محاسبه درآمد شهرداری و هزینه ای که مردم بابت نوسازی پرداخت می کنند، در واقع هر فرد44.5 تومان در روز هزینه به شهرداری پرداخت می کند بابت خدمات شهرداری که بسیار ناچیز است!! ولی کدامیک از شما یا کسانی که مصاحبه را می خوانند، مثل فیش آب، برق، تلفن همراه و … هزینه نوسازی را می دهند؟! نمی دهند چون اگر هزینه های جاری را پرداخت نکنند آن خدمات قطع می شود ولی شهرداری امکان قطع کردن خدمات را ندارد! چه هزینه نوسازی پرداخت شود چه نشود شهرداری موظف است خدمات ارائه دهد.
اینجاست که فشار، شهرداری را به سمت شهر فروشی می برد، مجبورم بفروشم که بتوانم شهر را اداره کنم، تا اینکه بتوانم خیابان ها را آسفالت و پروژه ها را اجرا کنم. برای همین است که پروژه اجرا نمی شود. آیا در سالهای گذشته پارک جدیدی احداث شده؟!
باید از جای دیگری هزینه ها تامین شود و یعنی باید بتوانیم تولید ثروت کنیم ،ارزش افزوده ایجاد کنیم، اینها تکنیک های مدیریت شهری است و اینجاست که بحث بومی و غیربومی مطرح می شود! اگر امروز به اینها نپردازیم در همین حد می مانیم بنابراین باید از یک سری چارچوب ها خارج شویم
تدبیر شرق: بصورت کوتاه یک پیش بینی از پروژه های عمرانی آینده شهرستان لاهیجان بفرمایید؟
دو تقاطع غیرهم سطح داریم که طبیعتاً یک ساله نیست. دو سال زمان می برد ولی گره ورودی  وخروجی شهر را حل می کند. باغ نارنج به عنوان یک مرکز تفریحی توریستی، زیپلاین به عنوان خط جدید تفریحی در شهر (از بالای شیطان کوه تا مهمان سرا) که به لحاظ طول قرار است طوری طراحی شود که رکود آسیا را ثبت کند.پروژه بازسازی، نوسازی و احیاء محلات واحیای بافت و نکته جالب اینکه طراحی باغ نارنج را خودم انجام می دهم و هزینه طراحی هم داده نمی شود.
پل مالک اشتر و یک استخر جدید نیز ساخته خواهد شد به عنوان قطب گردشگری جدید شهرستان لاهیجان.در این میان حلقه ی مفقوده ی مردم دریاست که امیدواریم این حلقه طلایی هم به مردم داده شود.
تدبیر شرق: چقدر به حضور سرمایه گذار خارجی اعتقاد دارید؟
همانطور که به بومی و غیربومی اعتقاد ندارم، از نظر من سرمایه گذار خارجی و داخلی هم فرق ندارند. مثلاً چین که از رشد اقتصادی دو رقمی برخوردار است، دلیلش این است که از هر کشوری سرمایه گذار جذب آنجا شده است.یا کشوری مثل امارت، دلیلش این است که در سرمایه گذاری ملیت معنا ندارد. خود آمریکا هم همین طور- ملیت فقط در مسائلی خاص مطرح است در بحث اقتصادی ملیت تاثیرگذار نیست، به شرط رعایت اصول و یک سری چارچوب های امنیتی
تدبیر شرق : به فصل تابستان نزدیک می شویم، با توجه به آخرین خبرهای شنیده شده، طرح دریای شهرستان لاهیجان امسال به مجموعه شهرداری واگذار شده و شما به شدت از آن استقبال کردید، اهم برنامه هایی را که برای طرح دریایی لاهیجان در نظر دارید بفرمایید
طرح دریا شامل چند فاز است که فاز اول آن شامل طرح سالم سازی است. فاز دوم بحث امکانات جانبی مثل کلوپ ها، ورزش های آبی، ساحل آرام، خودروی کنار ساحل و …
تدبیر شرق: چه ایده ی جدیدی دارید؟
در طرح دریا به دنبال ایده جدیدی نیستیم- اینها چیزهایی هستند که اگر درست انجام شوند، خودش موفقیت بزرگی خواهد بود. همین که بتوانیم از چرخ برای ماشینمان استفاده کنیم بهتر است تا به دنبال اختراع چرخ جدید باشیم.
تدبیر شرق: نزدیکترین پروژه ها؟
هم طرح دریا و هم زیپلاین ظرف 2 تا 3 ماه آینده آماده می شود.
تدبیر شرق : با توجه به اینکه شما شهرهای زیادی را در دنیا دیده و راجع به آن مطالعه کرده اید، در 4 ماهی که شهر لاهیجان را دیده اید، لاهیجان را با چه شهری مقایسه می کنید؟ با توجه به شهر ایده آل که در نظر شماست لاهیجان را به لحاظ شهرسازی به کجا می توانید برسانید؟
من لاهیجان را با جایی نمی توانم مقایسه کنم؛لااقل چنین سابقه ذهنی ندارم! ما در حوزه حمل و نقل عمومی مشکل داریم و در واقع در شان یک شهر گردشگری نیست. توسعه و نوسازی ناوگان حمل و نقل بایستی در دستور کار باشد. شهر توریستی مولفه های خاص خودش را دارد، باید در حوزه گردشگری و تفریحی دارای فضاهای مناسب باشد که متاسفانه نیست. نسبت به فضاهای تفریحی که اینجا وجود دارد گلایه مندم، باید بازنگری در مدیریت شان صورت گیرد، طبیعی است که باید در جهت توسعه چنین فصاهایی پروژه های جدید معرفی کنیم. امسال را به عنوان سال آماده شدن زیرساخت ها در نظر بگیریم. که البته من یک گام جلوتر بوده ام و پروژه های بزرگی هم معرفی شد و سال بعد باید استراتژی مان را به سمت پروژه های تفریحی، گردشگری و توریستی و اقامتی مان با حمایت از آورده های بیرونی تعریف کنیم.
تدبیر شرق: در مورد روز لاهیجان بگویید، چون برای مردم شهر اسم  روز لاهیجان نام بزرگی است ودوست دارند راجع به محتوایش بدانند و اینکه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
معمولاً شهرها در یک مقیاس مثل مرکز استان از این برندبرای معرفیشان استفاده می کنند. با توجه به رابطه ای که وجود داشته قرار شده « روز لاهیجان » را بعد از ماه مبارک رمضان معرفی کنیم. البته « روز لاهیجان» در یک هفته برگزار می شود..
هدفمان از این معرفی این است که نگاه و نقطه تمرکز سرمایه گذاران را به لاهیجان معطوف می کنیم .
تدبیر شرق: جناب شهردار، ظرفیت های جدید برای سرمایه گذاری مشخص شده؟ در رابطه با روز لاهیجان تیم کاری شما نقاط مختلف شهر را برنامه ریزی کرده که به عنوان ظرفیت های جدید گردشگری مطرح کند؟
به جرأت می توانم بگویم در این 4 ماه به اندازه 15 سال اخیر، تیم مطالعاتی روی لاهیجان کار کرده، شما اگر قبلاً این پرسش را مطرح می کردید که شهرداری لاهیجان چه پتانسیل هایی دارد به 4 یا 5 مورد بیشتر نمی شد اشاره کرد، چون هیچ چیز مکتوبی وجود نداشت. ولی دفترچه قطوری با این عنوان تهیه شده که تقریباً 170 مورد سرمایه گذاری در آن معرفی شده، با مشخصات، پلاک ثبتی، نشانی ملک، مساحت و کاربری و امکان و پتانسیل سرمایه گذاری .سرمایه گذار با توجه به اطلاعاتی که به او داده می شود انتخاب می کند که در کدام یک از پروژه ها سرمایه گذاری نماید. پژوهشکده اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس این کار را انجام داده است.
تدبیر شرق : در کارها بیشتر تصمیم شخصی می گیرید یا قائل به مشورت و کار کارشناسی هستید؟
ما شورای معاونین و مدیران داریم، هر دوشنبه نزدیک به 3 تا 4 ساعت جلسه برگزار می شود، نظرات دوستان را اخذ می کنیم، کاملا مشورت انجام می شود ولی در نهایت تصمیم را خودم می گیرم. در واقع تصمیم گیری را تقسیم نمی کنم ولی نظرات را جمع آوری می کنم.
تدبیر شرق : به عملکرد آقای کحالی شهردار قبلی لاهیجان از 10تا 20 چه نمره ای می دهید؟ با توجه به اینکه ایشان در اذهان عمومی شخصی بوده که می گویند عملکرد خوبی داشته؟
من به ایشان خسته نباشید می گویم
تدبیر شرق : چه نمره ای؟
من معلم نیستم که نمره بدهم، به ایشان خسته نباشید می گویم! (با خنده)
تدبیر شرق : خودتان از خط مشی سیاسی خاصی تبعیت می کنید؟ اصول گرا، اصلاح طلب و اخیراً هم اعتدال گرا؟ و یا اینکه خودتان را سیاسی نمی دانید؟
من شهردار لاهیجان هستم و توی لاهیجان هیچ خط سیاسی خاصی ندارم! یعنی شهرداری را با خط سیاسی اداره نمی کنم. چون شهرداری کاملا آزادانه باید اداره شود و مهمترین خصلت شهردار این است که آزاده باشد، چون اگر وابستگی داشته باشد، نه شهر که خانه خودش را هم نمی تواند اداره کند.
تدبیر شرق :راجع به آینده تیم فوتبال لاهیجان توضیحی بدهید
ما امتیاز لیگ 3 را از آقای کفاشیان گرفتیم و منتظر مصوبه شورا هستیم.

تدبیر شرق : در پاسخی کوتاه نظرتان راجع به اسامی که خدمت شما عنوان می کنیم بفرمایید:
مقام معظم رهبری: پیشوا
دکتر روحانی : سیاستمدار
خاتمی: فیلسوف
هاشمی: پایه
دکتر ظریف: دوست داشتنی
احمدی نژاد:کاش رئیس جمهور نمی شد
نوبخت:از کسانی که گیلان باید از فرصت داشتنش استفاده کنند
نجفی (استاندارگیلان):جزو مدیران خوش فکر که باید از فرصت داشتنش استفاده کرد
ندیمی(نماینده لاهیجان و سیاهکل) : کاربلد
مهربان(رییس شورای شهر لاهیجان) : بامعرفت
کحالی(شهردار سابق لاهیجان): “خنده آقای شهردار”
کسرائی (فرماندار لاهیجان ): مدیر
عبدالله زاده(امام جمعه لاهیجان) : امام جمعه
حسین شریعتمداری : کاتولیک تر از پاپ
کفاشیان : مردی که باید تجدیدنظر کند
تدبیر شرق :در پایان اگر برای مردم لاهیجان پیامی دارید بفرمایید
اسلام وقتی دیوارهای شهرها را برداشت، بر محله و مسجد تاکید کرد هر چقدر خانه ها به مسجد نزدیک تر بودند گرانتر هم بودند و معمولا 2 مسجد بود که بازاری آنها را به هم وصل می کرد، مثل مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع در اصفهان.در آن زمان هر ملکی که به مسجد نزدیکتر بود ارزش بیشتری داشت، ولی حالا چه اتفاقی افتاد؟ کاملا برعکس شده! نمی شود ادعای مسلمانی داشته باشیم ولی رفتار غیراسلامی انجام دهیم. ما امکاناتی در شهرداریم اگر همه آن ها در یک جا متمرکز کنیم، این مردم هستند که ضربه می خورند. من به توزیع امکانات برابر اعتقاد دارم. نظر به گفته حضرت علی (ع) که عدالت را قرار دادن هر چیزی سرجای خودش می دانستند من معتقدم اگر کاری برای مناطق بالای شهر انجام شود، در عوض برای مناطق پایین تر هم باید کار انجام شود. سوال من این است که توریسم چقدر برای این شهر درآمدزایی داشته است؟ ترافیک، آلودگی، زباله و … ایجاد می شود ولی خریدی که باید توسط توریسم در این شهر انجام شود نمی شود؟ باید برایش فکری کرد.!
حرف من این است: مدیریت شهری نیازمند زمان است نتیجه گیری در کوتاه مدت امکان پذیر نیست، همانطور که عملکردهای بدهم خودشان را در درازمدت نشان می دهند، کار خوب هم به همین شکل است. بنابراین زمان لازم است، باید در یک زمان مناسب پروژه ها به بهره برداری برسد و در نهایت: «من با این شهر غریبه نیستم»