پرویز ناتل خانلری با طرح سپاه دانش توانست جمعیت زیادی را از گرداب جهل و بی‌سوادی نجات بخشد.

به گزارش ندای گیلان: امروز زادروز پرویز خانلری، مردی تأثیرگذار در ادبیات و زبان و فرهنگ فارسی است. انصاف نیست که از خانلری تنها با نام شاعر، نویسنده و ادیب یاد کرد. فعالیت‌های او در مقام یک مرد سیاسی را نباید نادیده گرفت، مردی که به شدت دغدغهٔ فرهنگ این مملکت را داشت و به راستی برای آن دل می‌سوزاند و این دلسوزی خانلری را تا بدانجا پیش برد که طرح «سپاه دانش» را به مجلس برد، آن را تصویب و اجرا کرد.

شعر عقاب

شعر بلند عقاب یکی از نمونه‌های قوی در مضمون نوین شعر فارسی است. این شعر به تنهایی وسعت تفکر و نو اندیشی او را نشان می‌دهد. داستان روزهای آخر عمر عقابی است که از اندیشیدن به مرگ می‌هراسد و به دنبال کشف راز عمر بلند زاغ از ابر‌ها فرود می‌آید و به دنبال زاغ به خانه‌اش که گندزاری بیش نبود قدم می‌گذارد.

زاغ او را چنین پند می‌دهد: زاغ را میل کند دل به نشیب/ عمر بسیارش از آن گشته نصیب

خانلری با ظرافت و لطافتی خاص داستانی می‌سراید که یکی از ماندگار‌ترین آثار ادبی ایران به شمار می‌آید. عقاب در این شعر نماد انسان‌های آزاده است و زاغ، شخصیت انسان‌هایی را تداعی می‌کند که دل در گرو مال دنیا بسته‌اند و برای به دست آوردن آن از هیچ کار پستی دریغ نمی‌کنند. آنان در لجنزار زندگی خود گرفتار و در پست‌ترین مکان‌ها ساکن‌اند و با همین نیز به دیگران فخر می‌فروشند، چنانکه که وقتی زاغ، عقاب را به خانهٔ خود دعوت می‌کند می‌گوید: خوانی که چنین الوان است/ لایق محضر این مهمان است/ می‌کنم شکر که درویش نیم/ خجل از ماحضر خویش نیم/ گفت و بنشست و بخورد از آن گند/ تا بیاموزد از او مهمان پند

در ابیات بعد شاهدیم که عقاب چه نفرتی از خود و فضایی که در آن است پیدا می‌کند: عمر در اوج فلک برده به سر/ دم زده در نفس باد سحر/ ابر را دیده به زیر پر خویش/ حیوان را همه فرمانبر خویش/سینه کبک و تذور و تیهو/ تازه و گرم شده طعمه او/ اینک افتاده بر این لاشه و گند/ باید از زاغ بیاموزد پند…

در ‌‌نهایت عقاب پرواز می‌کند و به سوی آسمان می‌رود که اگر قرار است بمیرد بهتر است در اوج آسمان باشد تا در گندزار و به زاغ چنین می گوید: آنچه بود از همه سو خواری بود/ وحشت و نفرت و بیزاری بود/ بال بر هم زد و برجست از جای/ گفت‌ای یار ببخشای مرا/ سال‌ها باش و بدین عیش بناز/ تو و مردار تو و عمر دراز/ من نیم در خور این مهمانی/ گند و مردار تو را ارزانی

و در پایان شعر با این ابیات تمام می‌شود: شهپر شاه هوا اوج گرفت/ زاغ را دیده بر او مانده شگفت/ سوی بالا شد و بالا‌تر شد/ راست با مهر فلک همسر شد/ لحظه‌ای چند بر این لوح کبود/ نقطه‌ای بود و سپس هیچ نبود

این شعر در عین قالب کلاسیک، دارای مضمونی نو است که می‌توان گفت تا آن زمان بی‌سابقه بوده است.

از کودکی تا وزارت

خانلری در اسفند ۱۲۹۲ در تهران از پدر و مادری مازندرانی متولد شد. او پس از اتمام تحصیلات عالیه و کسب درجهٔ دکتری ادبیات فارسی در گیلان و بعد در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. در سال ۱۳۲۷ با حفظ سمت استادی در دانشگاه تهران، به دانشگاه سوربن پاریس رفت و همزمان سرگرم مطالعات زبان‌شناسی شد و در بازگشت، طی دو دهه ۴۰ و ۵۰ پست‌های مختلف دولتی را به عهده گرفت و از این طریق زمینه فعالیت‌های وسیع فرهنگی را فراهم کرد.

او در سال ۱۳۲۲جزء اولین گروه دریافت‌کنندگان دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. ذهن و تفکری نو گرایانه داشت. زبان‌شناس و ادیبی دل‌بسته به ادبیات کلاسیک بود اما مجله سخن را به یکی از معتبر‌ترین فضاهای ادبی ایران برای معرفی ادبیات و هنر آوانگارد زمانه خود بدل کرد. استاد راهنمای رساله دکتری او ملک‌الشعراء بهار و عنوان رساله او «تحول غزل در شعر فارسی» بود. این رساله بعد‌ها با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» منتشر شد.

نام خانوادگی خانلری از لقب جد او «خانلرخان» گرفته شد. خانلری واژه «ناتل»، نام قدیمی شهری در مازندران، را به پیشنهاد پسرخاله مادر خود، نیما یوشیج، به نام خانوادگی خود اضافه کرد.

خانلری در سال ۱۳۲۷ به پاریس رفت و مدت دو سال در «انستیتو دو فونتیک»، که وابسته به دانشگاه سوربن بود، به مطالعه و تحقیق مشغول شد. او اولین ایرانی‌ای بود که با رشتهٔ فونتیک (آوا‌شناسی) در این مؤسسه آشنا شد و رساله‌ای نیز در این باره به زبان فرانسوی نوشت.

از دیگر خدمات این مرد بزرگ، تأسیس بنیاد فرهنگ ایران با جلب همکاری عده‌ای از پژوهشگران بود که در سال ۱۳۴۴ آغاز به کار کرد. بنیاد فرهنگ ایران در مدت فعالیت خود بیش از سیصد عنوان کتاب را منتشر کرد که غالب آن‌ها متون و تحقیقات مهمی در جنبه‌های مختلف ادبی و تاریخی و علمی بود. ریاست بنیاد فرهنگ از ابتدای تأسیس تا سال ۱۳۵۷ برعهدهٔ خانلری بود.

در سال ۱۳۴۲ در مقام وزیر فرهنگ، تلاش‌های زیادی در جهت پیشرفت فرهنگی جامعه انجام داد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها سروسامان دادن به وضع کتاب‌های درسی بود که در آن سال‌ها آشفتگی در آن بیداد می‌کرد.

پرویز ناتل خانلری در شهریور ۱۳۶۹، پس از یک دوره بیماری طولانی، در ۷۷سالگی در تهران درگذشت.

خانلری، صاحب بی‌بدیل‌ترین روایت منظوم دوران جدید

عبدلجبار کاکایی درباره این ادیب و مرد سیاسی بزرگ می‌گوید: خانلری متاثر از جریان فکری فلاسفه وجودی با گرایش سیاسی و اعتنا به ادبیات اجتماعی، یکی از شاخص‌ترین افراد تاثیرگذار در ادبیات مدرن ایران است.

او ادامه می‌دهد: تنها منظومهٔ عقاب ایشان کافی ست تا خانلری را صاحب بی‌بدیل‌ترین روایت منظوم دوران جدید بدانیم. مجلهٔ سخن در طرح شخصیت نیما و هدایت با چاپ آثارشان نقش بسزایی داشت. قطعه مانلی نیما متاثر از ترجمه منظومه‌ای ژاپنی‌ست که توسط خانلری در مجلهٔ سخن چاپ شد. اگر چه خانلری در اسلوب سخن تابع سنت شعر فارسی است اما در محتوا و نگاه کاملا امروزی و مدرن می‌اندیشد.

این شاعر؛ مجلهٔ سخن را یکی از تأثیر گذار‌ترین مجله‌های ادبی می‌داند و معتقد است: یکی از مهم‌ترین کارهای او، انتشار مجلهٔ سخن بود که جلال آل احمد اولین اثر خود را در آن منتشر کرد. سخن را می‌توان اولین مجلهٔ ادبی آن دوره به شمار آورد که افکار نوگرایانه را در میان نویسندگان پدید آورد و تاثیر بسیاری بر جریان ادبی فارسی داشت. خانلری در شمار معدود نویسندگان معاصر است که فرهنگ و فرهیختگی را با هم داشت.

کاکایی ادامه می‌دهد: پرویز خانلری مشکل اساسی جامعهٔ ایران را، مشکل فرهنگی و خصوصاً بی‌سوادی عموم مردم می‌دانست. هم از این رو بود که با ارائهٔ طرح مبارزه با بی‌سوادی و تأسیس «سپاه دانش» و اعزام معلمان به دورافتاده‌ترین روستاهای ایران، ساختار فرهنگی و اجتماعی روستاهای ایران را تغییر داد.

پرویز خانلری، روشنفکری خوش فکر و متعهد

این ادیب بزرگ در نقد و نظریهٔ ادبی به نوآوری پرداخت و این نوآوری را با زبان و ادبیات فارسی تطبیق داد. اما در اسلوب شاعری، خود از نئوکلاسیک‌هایی بود که زبان و مسائل و موقعیت انسان معاصر را با چارچوب‌های قدیمی شعر کلاسیک تلفیق می‌کردند.

محققی بزرگ بود که معتبر‌ترین نسخه دیوان حافظ، ویراسته‌ترین نسخه «سمک عیار»، فاخر‌ترین نمونه ادبیات داستانی مردمی و غیرکلاسیک، را تصحیح، شرح و منتشر کرد.

انتشار مجلهٔ ادبی سخن یکی از بزرگ‌ترین کارهای او بود که تا آن زمان سابقه نداشت. مجله‌ای که بسیاری از ادیبان و نویسندگان مطرح جامعهٔ ادبیات معاصر ما از آن برخواسته‌اند.

او در عرصه‌هایی چون تاریخ زبان فارسی و وزن در شعر فارسی آثاری مرجع تالیف کرد و شعر زیبای «عقاب» او در حافظه فرهنگی زبان فارسی ثبت شده است. چنانچه کتاب‌های تاریخ زبان فارسی و وزن شعر فارسی خانلری هنوز از جمله مهم‌ترین آثار در این حوزه به شمار می‌روند.

او شاعر و ادیب و زبان‌شناس بود، اما مدیریت عقلانی او در عرصه‌های فرهنگی نیز زبانزد بود و در سمت‌هایش از وزارت فرهنگ و ریاست بنیاد فرهنگ ایران تا سازمان پیکار با بی‌سوادی و در فرهنگستان ادب و هنر، آثاری باقی و مانا از خود به یادگار گذاشت.

خانلری اعتقاد به تغییر و تحول اساسی؛ به جهت گسترده بودن عروض فارسی، اعتقاد داشت و کارهای اساسی او در حوزهٔ دستور زبان فارسی است.

تصحیح و شرح کتاب «سمک عیار» از ارزنده‌ترین گام‌ها در ادبیات داستانی مردمی است، و او مجموعه‌ای شعر با عنوان «ماه در مرداب» نیز منتشر کرد.

خانلری در سال ۱۳۱۰ کتاب دختر سروان پوشکین را به فارسی ترجمه کرد. همچنین داستانی در این کتاب به دستمایه شعر «عقاب» خانلری بدل شد که معروف‌ترین شعر اوست.

طرح سپاه دانش

خانلری همواره به سواد آموزی و پیکار با بی‌سوادی می‌پرداخت. در سال‌هایی که مملکت دچار کمبود بودجه بود و بیش از نیمی از مردم ایران، به خصص روستاییان، از بی‌سوادی رنج می‌بردند، محمدرضا شاه در یکی از سخنرانی‌های خود تأکید بر افزایش تعداد دانشگاه‌های کشور کرده بود؛ خانلری در سرمقالهٔ مجله سخن با انتقاد از برنامهٔ شاه نوشت که بودجه اندک آن روزگار را باید بیشتر به سوادآموزی عمومی و تأسیس مدرسه در روستا‌ها و شهرستان‌های کوچک اختصاص داده شود و بتوان کمبود معلم را با طرحی ابتکاری جبران کرد، چرا که ارتقاء فرهنگی و توسعه سیاسی و اقتصادی در جامعه‌ای با اکثریت بی‌سواد ممکن نیست.

پس از انتشار این شماره از مجله، اسدالله علم یا کسی از جانب او به خانه خانلری می‌رود و از طرح ابتکاری او می‌پرسد. خانلری طرح سپاه دانش را می‌نویسد. جوانان دیپلمه که دو سال از فعال‌ترین سال‌های عمر خود را باید در سربازی اجباری تلف می‌کردند پس از آموزش به عنوان معلم به روستا‌ها فرستاده می‌شدند تا به جای اتلاف زندگی در پادگان‌ها به پسران و دختران فقیر‌ترین و محروم‌ترین لایه‌های جامعه خواندن و نوشتن بیاموزند. البته بعد‌ها شاه طرح سپاه دانش را به نام خود مصادره و در برنامه اصلاحی خود می‌گنجاند، اما از خانلری می‌خواهد تا برای اجرای این طرح وزارت فرهنگ را بپذیرد.

این طرح به راستی یکی از نجات دهنده‌ترین طرح‌ها و یکی از اساسی‌ترین راه‌ها برای مبارزه با بی‌سوادی در آن دوران بود که باعث شد بسیاری از روستاییان سواد بیاموزند و با فرهنگ روز آشنا شوند.

آثار پرویز ناتل خانلری

روان‌شناسی و تطبیق آن با اصول پرورش ۱۳۱۶

تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی (تألیف) ۱۳۲۷

مخارج‌الحروف، ابن سینا (ترجمه) ۱۳۳۳

تریستان و ایزوت (ترجمه) ۱۳۳۴

وزن شعر فارسی (تألیف) ۱۳۳۷

غزل‌های حافظ ۱۳۳۷

سمک عیار (تصحیح) ۱۳۳۸

چند نکته در تصحیح دیوان حافظ ۱۳۳۸

شاهکارهای هنر ایران، آرتور اپهام پوپ (ترجمه) ۱۳۳۸

زبان‌شناسی و زبان فارسی (تألیف) ۱۳۴۳

زبان‌شناسی و زبان فارسی (مجموعه مقالات) ۱۳۴۳

ماه در مرداب (مجموعه شعر) ۱۳۴۳

شعر و هنر (مجموعه شعر) ۱۳۴۵

تاریخ زبان فارسی (تألیف) ۱۳۴۸

دستور زبان فارسی (تألیف) ۱۳۵۱

فرهنگ تاریخی زبان فارسی (تألیف مقدمه) ۱۳۵۷

دیوان حافظ (تصحیح) ۱۳۵۹

داستان‌های بیدپای (تصحیح) با همکاری محمد روشن ۱۳۶۱

هفتاد سخن (مجموعه مقالات) ۱۳۶۸