شما تیم ملی را با زمانی‌ که ایشان تازه آمده بودند، مقایسه کنید متوجه خواهید شد که چقدر تیم ملی با آقای کی‌روش پیشرفت کرده است

گفتگو از:مهدی زعیم زاده

به گزارش ندای گیلان،یکی از اتفاقات مهم ورزش ایران در سال ١٣٩٤ خداحافظی جواد نکونام از بازی‌های ملی بود. کاپیتان تیم‌ملی در نوروز ٩٤ پس از انجام دو بازی دوستانه مقابل شیلی و سوئد در یک اقدام غیرمنتظره خداحافظی‌اش از بازی‌های ملی را اعلام کرد. رکورددار بازی ملی در تیم ملی فوتبال ایران، هم‌اکنون در لیگ قطر و برای تیم العربی توپ می‌زند. او در ٣٥سالگی همچنان بازیکن باکیفیتی نشان می‌دهد و بعید است با این کیفیت بازی، حالاحالاها کفش‌هایش را بیاویزد. در آخرین روزهای سال، هافبک پیشین تیم‌های پاس، الوحده، شارجه امارات، اوساسونای اسپانیا، الکویت کویت، استقلال و سایپا درباره فوتبالش در سال ١٣٩٤ و حال و روز تیم ملی صحبت کرده است.

 

 در ١١ فروردین ١٣٩٤ شما در یک اقدام غیرمنتظره از تیم ملی خداحافظی کردید، حالا که حدود یک سال از آن روز می‌گذرد، آیا از آن تصمیم‌تان پشیمان نیستید؟

دیر یا زود باید این اتفاق می‌افتاد. چه دو سال بگذرد چه صد سال، دلم هر لحظه و هر روز برای تیم ملی تنگ می‌شود. این حس دلتنگی همیشه با من خواهد بود. تصمیم خیلی سختی بود. خیلی از دوستان می‌گفتند می‌توانی همچنان کنار تیم ملی باشی و به تیم ملی و بازیکنان جوان کمک کنی، اما این کار را کردم تا برای بازیکنان جوان فضا ایجاد شود. تصمیم گرفتم با خاطره‌ای خوب خداحافظی کنم، با اینکه می‌توانستم حداقل در دیدارهای مقدماتی جام جهانی ٢٠١٨ کنار تیم باشم و کمک کنم، اما بهتر دیدم در شرایطی که تیم ملی در حال نسل عوض‌کردن است، من هم خداحافظی کنم. الان که فکر می‌کنم می‌بینم تصمیم درستی بوده، هر چند دوستان، مربیان و پیش‌کسوتان لطف داشتند و می‌گفتند می‌توانی بازی کنی.
 حتما دل‌کندن از تیم ملی که حدود ١٦ سال برایش بازی‌کردی خیلی سخت بود. این تصمیم را به صورت شخصی گرفتی؟
از قبل با چند نفر از دوستانم که همیشه با آنها مشورت می‌کنم، مشورت کرده بودم، اما واقعیت این است در آن مقطع خودم این تصمیم را گرفتم. وقتی تصمیمم را گرفتم به آقای کی‌روش و مسعود شجاعی گفتم، اما حتی خانواده‌ام هم خبر نداشتند.
 بعد که همه مطلع شدند، اصرار کردند که منصرفت کنند...
واقعیت این است که می‌توانستم هنوز بازی کنم. به عنوان کاپیتان تیم می‌توانستم به جوان‌ترها کمک کنم و حداقل در بازی‌های مقدماتی جام جهانی باشم، حداقل روی نیمکت. همه دوستان و پیش‌کسوتان لطف داشتند و اصرار می‌کردند برگردم، ولی به نظرم تصمیمی که گرفتم هم برای تیم ملی درست بود و هم برای خودم.
  خداحافظی به‌موقع از تیم ملی می‌تواند به وجهه یک بازیکن خیلی کمک کند؛ بودند برخی بازیکنان ملی که دراین‌باره انتخاب درستی نداشتند، دیر خداحافظی کردند یا یکی، دوباری رفتند و برگشتند…
من دوست نداشتم زمانی خداحافظی کنم که پشیمان شوم یا بقیه بگویند، باید خداحافظی کنی. باور کنید شب‌ها قبل از خواب تمامی لحظاتم در تیم ملی در تمرین‌ها، بازی‌ها جلوی چشمم می‌آید. حداقل می‌توانستم روی نیمکت تیم ملی باشم و کمک کنم، ولی در کل تصمیم درستی گرفتم و پشیمان نیستم.
 در کل سال ١٣٩٤ برای جواد نکونام چطور بود؟ شما در سال ٩٤ در سه کشور مختلف توپ زدی، از اسپانیا به ایران آمدی و الان هم در قطر هستی…
به نظرم سال خیلی خوبی بود. شروع سال با دو بازی خوب مقابل شیلی و سوئد شروع شد. در ادامه در شرایطی که همه می‌گفتند اوساسونا سقوط می‌کند، موفق شدیم آن را نگه داریم. در لیگ ایران هم تا زمانی‌که عضو سایپا بودم این تیم در جدول سوم بود. خدا را شکر الان در العربی هم شرایطی فوق‌العاده دارم. تنها ایراد کار این است که دیگر کنار تیم ملی نیستم.
  در العربی خیلی زود جاافتادی و عملکرد خوبی داشتی، درباره شرایطتان در لیگ ستارگان قطر توضیح می‌دهی؟
من هنگامی‌که به العربی پیوستم این تیم سه بازی آخرش را باخته بود و کمی در جدول شرایطش نامطلوب شده بود. در ابتدای فصل از یک تیم دسته‌دومی قطر پیشنهاد داشتم. آنها حتی پیشنهاد دادند که مربی-بازیکن باشم، اما قبول آن پیشنهاد برایم خوب نبود. وقتی پیشنهاد العربی آمد با دوستانم و اشکان دژاگه مشورت کردم و دیدم می‌توانم به این تیم کمک کنم. درست است که شرایط العربی مثل تیم‌های درجه یک قطر نیست، اما شرایط خوبی دارد. در این چند هفته هم نتایج خوبی گرفتیم و دنبال این هستم که در چند هفته باقی‌مانده هم نتایج خوبی بگیریم و تیم را بالا بیاوریم.
 به خداحافظی از فوتبال فکر نمی‌کنی؟
فکر نکردم، چون الان وقتش نیست. همین الان بازیکنانی که چهار، پنج سال از من بزرگ‌تر هستند دارند در لیگ ایران بازی می‌کنند. من فعلا شرایط بازی‌کردن را دارم. البته بازیکنی هم نیستم که برای هر تیمی بازی کنم، اما حداقل چند سال دیگر بازی خواهم کرد.
 نکونام در ٣٥سالگی چه آرزویی در فوتبال دارد؟
آرزوی من درحال‌حاضر هر روز برنده‌شدن است، اما آرزویی‌هایی داشتم در این فوتبال که به آن نرسیدم و دیگر هم نمی‌رسم.
 صحبت‌های شما نشان می‌دهد هنوز دغدغه تیم ملی را داری، حتما خودت اخبار تیم ملی را تعقیب می‌کنی و می‌بینی باز همان مشکلات همیشگی پابرجاست؛ تأمین‌نشدن زمین، اردو و البسه مناسب. چرا این مشکلات هیچ گاه حل نمی‌شود؟
به ‌دلیل اینکه برنامه‌ریزی بلندمدت و مدیریت آینده‌نگر نداریم. در همین مدت، چند بار سرمربی تیم ملی با مسئولان دراین‌باره صحبت کرد. در جلسات همه می‌گویند: «چشم، چشم». اما بعدش هیچ اتفاقی نمی‌افتد. به نظر می‌رسد کسانی هستند که دوست ندارند این مشکلات مرتفع شود.
 این کسانی که دوست ندارند امکانات مطلوب برای تیم‌ملی تأمین شود، چه کسانی هستند؟
به‌هرحال شاید در هر تشکیلاتی عده‌ای به خاطر منافعشان دلشان نخواهد آن مجموعه بهتر شود و با شما زاویه پیدا کنند.
  در واقع می‌خواهی بگویی منفعت‌طلبی برخی اشخاص مانع رسیدگی به تیم ملی شده است؟
متأسفانه همین‌طور است. وقتی فوتبال نتیجه بگیرد، مردم خوشحال می‌شوند. شما نگاه کنید، وقتی تیم به جام جهانی صعود می‌کند، چه خوشحالی زایدالوصفی در جامعه ایجاد می‌شود. آیا این خوشحالی ارزش این را ندارد که امکانات مطلوب برای تیم ملی فراهم شود؟
 در این شرایط دولت چه کمکی می‌تواند به تیم ملی و فوتبال کند؟
مسئولان دولتی همه به فوتبال و ورزش علاقه‌مندند. شما نگاه کنید که مسئولان همیشه با علاقه به باشگاه‌ها و تیم‌های شهرشان کمک می‌کنند. خود آقای رئیس‌جمهور در این روزها صراحتا حمایتشان را از ورزش اعلام کردند. من می‌خواهم بگویم در بین مسئولان کشوری علاقه به کمک و حمایت وجود دارد، اما ایراد اینجاست که در ورزش کشور به‌ویژه در فوتبال، برنامه‌ریزی و سازو‌کاری برای استفاده از این حمایت‌ها و ساماندهی این کمک‌ها وجود ندارد.

 باید سازوکاری برای جذب این کمک‌ها و حمایت‌ها تعریف شود تا این صحبت‌ها به عمل تبدیل شود. بدون برنامه‌ریزی نمی‌توان از این کمک‌ها حمایت کرد. فرضا اگر مسئولی بگوید می‌خواهد زمین چمن درست کند، ما اگر از امروز بذر بکاریم، شش تا یک سال طول می‌کشد تا زمین آماده شود. این مثل را زدم تا مشخص شود که برای استفاده از این کمک‌ها و حمایت باید برنامه داشت که متأسفانه نداشتیم. همین تعلل‌ها باعث شده ژاپن، کره‌جنوبی و استرالیا از ما جلو بیفتند. قطر هم از نظر امکانات و زیرساخت‌ها از ما سبقت گرفته است؛ میزبان جام جهانی شده و در حال ساخت این همه ورزشگاه مدرن است. ما زمانی با تیم منتخب لیگمان می‌رفتیم و امارات را می‌بردیم اما الان آنها هم به ما رسیده‌اند.
 همین نبود امکانات باعث شده کارلوس کی‌روش چندین بار صحبت از رفتن کند که آخرین بار هم همین امسال بوده… .
من یک سؤال دارم؛ ما اگر یک کمپ و زمین تمرین خوب داشته باشیم، تیم‌های ملی‌مان البسه خوب داشته باشند، اینها برای چه کسی می‌ماند؟ برای من و کی‌روش؟ اینها برای فوتبال ایران خواهد بود. یک زمانی همین کمپ تیم ملی در اطرافش خاک بود اما به‌مرور تکمیل و به دستاوردی ماندگار برای فوتبال ملی تبدیل شده است. کی‌روش این چیزها را برای خودش نمی‌خواهد، برای تیم ملی می‌خواهد. شما فکر می‌کنید اگر فردا کی‌روش برود و گواردیولا بیاید، او چه می‌خواهد؟ این یک استاندارد در دنیا است. مثل اینکه بگوییم چرا فوتبال را با ١١ نفر بازی می‌کنند؟ آنهایی که از فوتبال دنیا شناخت ندارند می‌آیند با تنگ‌نظری این حرف‌ها را می‌زنند. اگر با یک برند معتبر البسه قرارداد امضا شود، تیم‌های پایه و حتی تیم‌های دختران استفاده می‌کنند. از کمپ همه استفاده می‌کنند. آیا این امکانات به شخص کی‌روش می‌رسد؟
 برخی از علاقه‌مندان به تیم ملی می‌گویند عده‌ای که با کی‌روش مشکل دارند نمی‌خواهند امکانات مهیا شود تا کی‌روش قید حضور در تیم ملی را بزند؟
به‌هرحال موافق و مخالف همه جا هست. مردم کی‌روش و تیم ملی‌شان را دوست دارند، بازیکنان هم با این مربی با کمترین مشکل کار می‌کنند. حال اگر کسی در این شرایط برای مخالفت با کی‌روش به دلیل منافع شخصی‌اش چوب لای چرخ تیم ملی می‌گذارد، خیانت می‌کند.
  این حواشی همیشه در فوتبال ایران بوده، بحث امروز و کی‌روش هم نیست، کمتر دیده شده تیم ملی با آرامش کار کند. دلیلش را چه می‌بینید؟
به دلیل اینکه کار دست کاردان نیست. کسانی‌که مسئول ورزش و فوتبال هستند باید دلشان بسوزد، تمرکزشان روی کارشان باشد اما آنها هم به دنبال حاشیه هستند. در یک مصاحبه می‌خواندم یکی از مسئولان می‌گفت چون حاشیه فوتبال زیاد است، نامزد فدراسیون فوتبال نمی‌شوم، اتفاقا من می‌خواهم بگویم چون حاشیه فوتبال زیاد است، این افراد به سراغ فوتبال می‌آیند تا موردتوجه قرار بگیرند. نگاه کنید یک برنامه تلویزیونی وقتی می‌خواهد بیننده‌اش زیاد شود، به سراغ فوتبال و حاشیه‌هایش می‌رود. مسئولان ما در ایجاد حاشیه‌ها نقش داشتند؛ چوبش را هم تیم ملی خورده است. مثل دیدارهای انتخابی جام جهانی ٢٠١٠ که آقای دایی را برداشتند و در نهایت تیم به جام جهانی صعود نکرد. چرا ما باید یک ‌دوره در میان به جام جهانی صعود کنیم. چرا نباید مسئولان زمینه‌ای را ایجاد کنند که ما دو بار پشت سر هم به جام جهانی صعود کنیم و مردم لذت ببرند؟
  این بار هم آقای کی‌روش استعفا داده و احتمال جدایی‌اش در اردیبهشت‌ماه وجود دارد، نظر شما دراین‌باره چیست؟
من با ایشان سال‌ها کار کردم. صددرصد ایشان باید حفظ شود. ایشان به‌خوبی در حال انجام کارهایش در تیم ملی است. شما تیم ملی را با زمانی‌ که ایشان تازه آمده بودند، مقایسه کنید متوجه خواهید شد که چقدر تیم ملی با آقای کی‌روش پیشرفت کرده است. حال اگر یک مربی جدید، حتی بهترین مربی جهان بیاید، باید دوباره از ابتدا شروع کند. در شرایطی که در وسط بازی‌های انتخابی جام جهانی باشیم. اصولا در ورزش ایران مشخص نیست چرا این‌قدر تغییر صورت می‌گیرد. مدام سرمربی، مدیر، هیأت‌مدیره و قائم مقام تغییر می‌کند و همین باعث افت تیم‌ها می‌شود.مردم از این تیم لذت می‌برند و ما نباید مانع لذت‌بردن مردم شویم. ما مربی کاربلدی داریم و نباید کارش را خراب کنیم.
 و حرف پایانی؟
سال نو را به تمامی هم‌وطنان تبریک می‌گویم. ضمن اینکه برای خانواده‌های نوروزی، بهزادی، احدی و لارستانی که در سال ٩٤ عزیزانشان را از دست دادند، صبر آرزو می‌کنم.شرق