گویی دکتر شریعتی این جمله را برای آیت الله گفته بود ؛ کسی که هرگز نه از مرگ ترسید و نه زندگی آنقدر برایش شیرین شد که شرافتش را زیر پا بگذارد.

یادداشت: سیدرحمان موسوی: همیشه نزد خود می گفتم خدا نکند که برای چنین روزی بخواهم چیزی بنویسم ؛ اما گذشت و گذشت و امروز ؛ از کسی خواهم گفت که انسانم آرزوست را همیشه با ایشان می سنجیدم.

روز گذشته بود که آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، دار فانی را وداع گفت ؛ ایشان به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری و در سن ٨٢ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
رییس جمهور محترم به زیبایی گوشه ای از عمق فاجعه را اشاره کرد و گفت: نام هاشمی بزرگتر از آن است که احدی بتواند نقش‌آفرینی و حضور موثر او را در برگ برگِ تاریخ نهضت اسلامی، از ابتدای مبارزات در دهه چهل تا پیروزی انقلاب، و از سابقه بی‌بدیل و درخشان او در مدیریت دفاع مقدس تا همه مقاطع حساس تا واپسین دقائق زندگانی ایشان، و حیات همیشگی او در قلب مردم قدرشناس ایران عزیز را انکار کند. که پیر و مراد همه ما خمینی عزیز قدس الله نفسه الزکیه فرمود: «بدخواهان بدانند که هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.»
همینطور شهریور ماه امسال را به خاطر داریم که آیت‌الله جوادی آملی خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: خداوند عنایتی به شما کرده که چه بخواهید و چه نخواهید، از استوانه‌های این نظام هستید.
ایشان با بیان این جمله که «هر نعمتی با مسئولیتی همراه است»، گفت: یکی از ویژگی‌های شما، صبر است که به قول معروف، کیمیاست و خداوند هم به شما داده است.
خوب می دانیم که عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد می گذارد تا خودش باشد ؛ در عشق اجباری نیست و عشق یعنی امکان انتخاب به معشوق دادن و چه زیبا این مرد بزرگ عاشق بود و صبور ؛ صبور برای سازندگی ؛ صبور برای امام و رهبری  و صبور برای مردم ایران …
” نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی ، پای بر شرافت خود بگذارد! “
گویی دکتر شریعتی این جمله را برای آیت الله گفته بود ؛ کسی که هرگز نه از مرگ ترسید و نه زندگی آنقدر برایش شیرین شد که شرافتش را زیر پا بگذارد.
نمی دانم چرا یک شنبه ها در تاریخ سیاسی کشور اتفاقات ناخوشایندی رخ می دهد ؛ اما از هر یک شنبه ای که بتوان گذشت ؛ از یک شنبه 19 دی ماه 95 نمی توان!
به هرحال امروز اولین دوشنبه ای است که ایران اسلامی ، مظلومی چون بهشتی ندارد.
در پایان سه نکته مهمی که در پیام رهبر معظم انقلاب پیرو درگذشت یار صدیق امام و رهبری و مجاهد انقلاب وجود داشت جلب می کنم.
نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی ، پای بر شرافت خود بگذارد! “
1- اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سال های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره برداری از این تفاوت های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.
2- با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی شناسم که تجربه ای مشترک و چنین دراز مدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ ساز به یاد داشته باشم.
 3- اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ی الهی با پرونده‌ای مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همه‌ ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
تابناک