دو فرمان اجرايي بازگشت به پيمان آب و هوايي پاريس و همچنين بازگشت به سازمان بهداشت جهاني نشان مي‌دهد كه بايد منتظر نقش‌آفريني هرچه بيشتر امريكا در جهان باشيم، چرا‌كه طي چهار سال گذشته تمام جهان تلاش مي‌كردند تا جلوي اثرات تصميم‌هاي ترامپ را بگيرند، ولي از روز چهارشنبه بايد منتظر همراهي به‌خصوص اروپا با امريكا در تمامي مسائل باشيم.

ندای گیلان-میثم سلیمانی: هنگامی که دونالد ترامپ چند روز از انتخابش در سال ۲۰۱۶ می‌گذشت یک ویدیوی کوتاه چند ثانیه‌ای منتشر کرد و در آن از اولویت‌های صد روز اول ریاست‌جمهوری خود گفت. اولویت‌ها به خوبی نشان می‌داد که دونالد ترامپ تمرکز بسیار جدی به مسائل داخلی امریکا خواهد داشت. تحلیل‌ها در همان روزها این بود که اولویت ترامپ سیاست خارجی نیست و تمرکز بسیار زیادی  روی مسائل داخلی امریکا خواهد داشت. به‌خصوص در بحث ایران؛ بسیاری در آن دوران ایران را اولویت اصلی دولت ترامپ نمی‌دیدند. همان دوره در گفت‌وگویی که با عباس ملکی استاد دانشگاه و دیپلمات سابق کشورمان داشتم، تاکید کرد که اگر هم الان ایران اولویت سیاست‌های ترامپ نیست نباید اجازه دهیم تا ایران تبدیل به اولویت دولت ترامپ شود و بر این عقیده بود که از همان ابتدا باید با اقدامات خود اجازه فضا سازی در دولت ترامپ علیه ایران داده نشود.

اما شد آنچه که نباید می‌شد. ایران نه تنها از اولویت دولت ترامپ خارج نشد، بلکه طی چهار سال یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های دولت ترامپ بود. از همان روزهای اولیه شروع دولت ترامپ، مایکل فیلین، مشاور امنیت ملی وقت امریکا بیانیه‌ای تند علیه ایران ایراد کرد. هرچند او یک ماه بیشتر در این مسند حضور نداشت اما نشان داد که بخش مهمی از بدنه دولت ترامپ از این سیاست پیروی می‌کند. تحلیل اشتباه از قدرت گرفتن افرادی که می‌توانند ایران را تبدیل به اولویت اصلی دولت امریکا کنند باعث شد تا چهار سال تلخ در رابطه میان ایران و امریکا در دوره دونالد ترامپ شکل گیرد  و هر چه سایر کشورها سعی می‌کردند خود را از این جریان خارج کنند اما ایران در راس سیاست‌های امریکا در طول این سال‌ها باقی ماند. محاسبات غلط از سمت کابینه ترامپ و شاید ایران  باعث به وجود آمدن این اتفاق شد و عملا دو کشور در مسیری بی‌بازگشت قدم گذاشتند.
اما حالا در‌خصوص دولت بایدن نیز که از روز چهارشنبه رسما کار خود در امریکا را آغاز کرد نباید یک اشتباه را دوباره تکرار کرد. نباید گفت که اکنون دولت بایدن به حدی با مسائل داخلی دست به گریبان است که به مسائل خارجی توجهی ندارد.
در مورد بایدن باید یک نکته را دقت کرد. جو بایدن به‌ شدت تیم محور است. او کار را به افراد واگذار و اعتماد می‌کند. کاری که در کارزار انتخاباتی بایدن به خوبی نمایان بود. جو بایدن کاملا تابع تیم انتخاباتی خود بود. برعکس دونالد ترامپ که به‌ شدت شخص محور عمل می‌کرد، جو بایدن کاملا سیاست‌های تیم انتخاباتی را دنبال می‌کرد. او کاملا با برنامه تیم انتخاباتی خود ماسک را تبدیل به جریانی علیه ترامپ کرد و قدم به قدم پیش رفت. او کاملا برنامه‌محور عمل می‌کند. بنا نیست جو بایدن را در همه صحنه‌ها ببینیم هر چند که او تصمیم‌گیرنده نهایی است.
جو بایدن حتی برای کابینه نیز برنامه داشت. افراد به نحوی چیده شدند که برمبنای اعتماد کامل به آنهاست. اگر به تیم سیاست خارجی جو بایدن نگاه کنیم، مشخص می‌شود که جو بایدن قصد ندارد در همه موارد دخالت کند بلکه کار را به متخصصینی که به آنها اعتماد دارد سپرده است. اما کلیت سیاست بایدن واضح و روشن است. این سیاست در زمان سخنرانی بایدن در روز سوگند ریاست‌جمهوری روشن و مشخص بود. «امریکا برگشته است.» این پیغامی برای تمام جهان است که نشان می‌دهد بار دیگر امریکا قصد دارد در بحران‌های جهانی ورود پیدا کند. پس از آن دو فرمان اجرایی بازگشت به پیمان آب و هوایی پاریس و همچنین بازگشت به سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که باید منتظر نقش‌آفرینی هرچه بیشتر امریکا در جهان باشیم، چرا‌که طی چهار سال گذشته تمام جهان تلاش می‌کردند تا جلوی اثرات تصمیم‌های ترامپ را بگیرند، ولی از روز چهارشنبه باید منتظر همراهی به‌خصوص اروپا با امریکا در تمامی مسائل باشیم. دوران دفع اثر سیاست‌های امریکا گذشته است.
تیم جو بایدن قطعا از روز اول درگیر سیاست خارجی است. سیاست خارجی اولویت اصلی تیم بایدن است. تیم بایدن حتی روی جزییات نیز با دقت عمل می‌کند. تغییر نام سفارت امریکا در سرزمین‌های اشغالی خود نمایانگر همین موضوع است.
اما در‌خصوص ایران نیز باید گفت که نیازی به گذشت ۱۰۰ روز نیست قطعا در آینده‌ای نزدیک اثرات حضور بایدن در روابط ایران و امریکا نمایان خواهد شد. تیم بایدن فرصت را از دست نخواهد داد بلکه قصد دارد هرچه سریع‌تر بتواند به نتیجه برسد. سیاست خارجی دولت امریکا بر‌عکس دولت گذشته بی‌تجربه نیست بلکه تجربه‌های گذشته آنها و چهار سال فرصت و برنامه‌ریزی برای چنین روزی همه ‌چیز آماده تغییر شده است. تیم جدید سیاست خارجی امریکا به دنبال آزمون و خطا نیست بلکه به دنبال نتیجه است.
آنها سیاست چرخش به شرق را قصد دارند هرچه سریع‌تر به مسیر خود برگردانند، ولی نکته اینجاست مانند همان سیاست دولت اوباما، به دنبال کاهش چالش‌ها در خاورمیانه هستند تا بتوانند به ادامه سیاست‌های خود در شرق آسیا بپردازند و این موضوع بدون حل کردن چالش با ایران از بین نخواهد رفت. امریکا به خوبی می‌داند دروازه سیاست گردش به شرق عبور از خاورمیانه است. برجام این فرصت را به امریکا داد تا بتواند تمرکز بیشتری بر بحران‌های شرق آسیا داشته باشد ولی چهار سال دولت ترامپ چیزی جز یک بازی فرسایشی و سیاست‌های غیرهدفمند در پی نداشت.  سیاست در امریکا برعکس چهار سال گذشته هدفمند دنبال خواهد شد، چرا‌که قطعا سیاست خارجی حداقل در این چهار سال با برنامه پیش خواهد رفت و دوره بحران‌های بیهوده و غیرهدفمند به پایان خود رسیده است.