اگر آقایان دادرس و خوشحال با یکدیگر ائتلاف تشکیل می دادند و در نهایت یکی با آقای خسته بند رقابت می کرد ، چنین واقعه ای پیش نمی آمد که از 48 هزار نفر شرکت کننده ، 33 هزار رای بین 11 نفر تقسیم شود و در کمال بهت و ناباوری ایشان با 14 هزار رای از 48 هزار رای پیروز شود . در قضیه خرید آرا نیز متاسفانه برخی از پرده نشین های دارای تمکن مادی و مالی بالا اعم از فرهنگی ، ورزشکار ، بازاری را در سطح شهر مثل آقای ک یا خانم ز با دخترش را مشاهده کردیم که علنا به خرید آرا و شناسنامه ها می پرداختند که با اقدامات به موقع ، برخی از انها بازداشت شدند. ولی باز جلوه (حق الناس) در این انتخابات رنگ باخت و انشالله که با وصول و بررسی شکایات و رصد روند برگزاری انتخابات و حواشی ان ، نتیجه به نفع مردم وفادار و حقمدار بندرانزلی شود.

حسن خسته بند ،قریب 12 سال است که بندرانزلی را که روزی شاهرگ حیاتی کشور و دروازه اروپا و یکی از متمدن ترین و باسوادترین شهرهای ایران بود را بر خاک مذلت و خواری رسانیده است و فقط در یک صحنه در مجلس خوب درخشید و آن هم بحث حقوق مادام العمر نمایندگان بود که ایشان از بانیان و طراحان و امضاکنندگان این طرح بودند که خوشبختانه رای نیاورد. متاسفانه ار 8 اسفند و بعد از اعلام نتایج انتخابات ، بندرانزلی در سکوتی غریب و فضایی غم انگیز فرو رفته است و برای همگان سوالاتی مطرح است که جا دارد مطالبات و شکایات خود را با جدیت بیشتری مطالبه کنند و اگر نتیجه را شورای نگهبان تایید کردسعی کنند نماینده خود را در امورات مختلف به چالش واقعی بکشند و بی تفاوتی را کنار بگذارندو انتظارات خود را از ایشان مطالبه کنندتا مثل 3 دوره گذشته ایشان پشت صندلی های سبز مجلس پنهان نشود و عضو خنثی خانه ملت نباشد. ولی اگر مردم بندرانزلی همین روند احساسی و بی تفاوتی را بدون دور اندیشی و تدبیر دنبال کنند نه تنها تا 4 سال ، بلکه تا 40 سال دیگر هم بندرانزلی از جایگاه واقعی خود دورتر خواهد شد و نتیجه آن بیکاری ومهاجرت جوانان این شهر و استعمار این شهر توسط دیگر افراد و شهرها از موقعیت استراتژیک و خدادادی این شهرستان است و حتی محتمل است که نام و امکانات منطقه آزاد هر روز بیشتر به سمت مرکز استان متمایل تر شود و از بندرانزلی جزئ نامی خالی در نقشه و خاطره ای از روزهای اوجش چیزی باقی نماند .