‌‌‌‌‌ندای گیلان:به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از فرهنگ رضوی، سردار حسن در شهر «نوگانوان سادات» در شمال هند زندگی می‌کند. شهری که همه ساکنان آن سادات و از نسل امام چهارم(ع) هستند. او بنیان گذار جشنواره امام رضا(ع) در منطقه «نوگانوان سادات» است و سالهاست که در ایام دهه کرامت برای امام رضا(ع) و […]

‌‌‌‌‌ندای گیلان:به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از فرهنگ رضوی، سردار حسن در شهر «نوگانوان سادات» در شمال هند زندگی می‌کند. شهری که همه ساکنان آن سادات و از نسل امام چهارم(ع) هستند. او بنیان گذار جشنواره امام رضا(ع) در منطقه «نوگانوان سادات» است و سالهاست که در ایام دهه کرامت برای امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) برنامه برگزار می‌کند. او همچنین کتابی درباره امام به زبان هندو نوشته است.«نیران کرامت»  اسم کتاب اوست که شرح  زندگی امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سردار حسن به پاس تلاش‌هایش در عرصه ترویج فرهنگ رضوی به عنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی تقدیر کرد. آنچه در ادامه میخوانید گفت‌وگوی ما با این مرد دوست داشتنی است.چون ادیان و مذاهب مختلف در این کشور زندگی می‌کنند.                       در یک روستای سرسبز و کوهستانی به نام «سانکهنی»، در «بلند شهر». دلیل اینکه «بلند شهر» نامیده شده این است که بر روی یک کوه بلند قرار گرفته. این شهر در 100 کیلومتری دهلی نو و در شمال هند قرار دارد. شغل مردم روستایی که در آن به دنیا آمده‌ام کشاورزی است و گندم، ذرت، انبه و… محصولاتشان است. هم اکنون هم در شهر نوگانوان سادات زندگی می کنم.همان طور که گفتم؛ محل فعالیت من شهر نوگانوان سادات در شمال هند است. شش سال است که در حوزه علمیه این شهر تدریس می کنم و از همان زمان فعالیت های فرهنگی و مذهبی در منطقه انجام می دهم. یک وب سایت و ده وبلاگ دارم، مدیر موسسه فضائل هستم و تاکنون شش عنوان کتاب تالیف و منتشر کرده ام.بله کتاب«راهنمای حق» که به زبان هندی است و امسال رونمایی شد. در زمان رونمایی یک مسابقه کتابخوانی از این کتاب برگزار شد که بیش از 600 دانشجو از سه دانشگاه و 16کالج در آن شرکت داشتند.هم چنین کتاب «نیران کرامت» که شرح  زندگی امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه(س) است. از دیگر فعالیت های ما برگزاری مراسم عزاداری حضرت فاطمه(س) در ایام فاطمیه است که 5 روز مراسم مخصوص مردان و 5 روز هم مخصوص بانوان برگزار می شود.یکسال. من با امام رضا(ع) عهد کردم تا زنده ام هر سال و به هر طریقی شده خودم را به مشهدشان برسانم.ائمه(علیهم السلام) نور واحدند ولی زندگی هر یک از ما شیعیان با یکی از ائمه (علیهم السلام) گره بیشتری خورده که درباره من امام رضا(ع)، نقش بسیار تاثیرگذاری داشته اند. امام رضا (ع) لطفشان به من خیلی زیاد بوده است. من وقتی طلبه شدم و برای تحصیل در حوزه علمیه قم، به ایران آمدم حسم می گفت به دعوت امام رضا(ع) آمده ام تا در کشورشان معارف دینی را یاد بگیرم. هرجای زندگی ام را  هم نگاه می کنم جلوه ی کرامت های امام رضا(ع) را می بینم. به دلیل عشق به ساحت امام رضا(ع) اسم تنها پسرم را رضا گذاشتم.بخاطر اینکه پسرم را  با توسل به امام رضا(ع) از ایشان گرفتم.بله! حتما! من مجرد بودم که برای طلبگی به قم آمدم، بعد ازدواج کردم و همسرم را آوردم تا در قم زندگی کنیم. چند وقت بعد، خانمم بیمار شدند، با یکی از دوستانم ایشان را به درمانگاه اهل بیت(علیهم السلام) قم بردیم و متوجه شدیم، او باردار است. چند ماه یعد دوباره حال ایشان بد شد، وقتی به درمانگاه مراجعه کردیم پزشک تشخیص داد که بچه در شکم مادرش مرده است. داروهایی هم دادند تا بچه مرده، کامل از بدن خارج شود. بعد این اتفاق من و خانم برای زیارت به مشهد آمدیم. بعد از زیارت ایشان را به هتل رساندم و دوباره خودم به حرم برگشتم. دوستی داشتم که همان موقع به من زنگ زد و از حال همسرم پرسید. گفتم یک مقدار کسالت دارند. او گفت: تو نزد کسی هستی که رئوف است و خیلی از گره ها را باز می کند. برو و کنارضریح امام رضا(ع)، به حضرت زهرا(س) توسل کن. من هم آن شب حرم ماندم و هزار بار سوره کوثر را کنار ضریح خواندم. وقتی صبح برگشتم هتل. خدمه هتل که یک خانم مسن بود به من گفت: پسرم خانمتان حامله است، چرا تنهایش گذاشتید؟ گفتم نه باردار نیستند. قبلا حامله بودند که مشکلی پیش آمد و بچه نماند. او گفت بنظر من یک بار دیگر همسرتان را دکتر ببرید. گفتم من در مشهد دکتری را نمی شناسم ایشان آدرس خانم دکتری را به من دادند به نام خانم بهلول و گفتند که به مطب او بروید، من هم با همسرم پیش خانم دکتر رفتیم. ایشان سونوگرافی کردند و گفتند: فرزند شما سالم است! ما که خیلی تعجب کرده بودیم، داروهایی که دکتر قبلی در قم به همسرم داده بود را به او نشان دادیم. ایشان گفت امکان ندارد کسی با خوردن این دارو ها بچه اش زنده بماند. وقتی من یک ذره آرامشم را بدست آوردم یاد ماجرای توسل دیشب افتادم و یادم آمد پیش کسی بودم که به امام الرئوف در بین ائمه شهره هستند. بخاطر همین وقتی پسرم به دنیا آمد اسمش را رضا گذاشتیم.بله مهریه خانم 107روپیه و یک زیارت حرم امام رضا(ع) است.بله! قبلاچند نفر از اقوام ما زیارت حرم امام رضا(ع) را مهریه گذاشته بودند.اول اینکه امام رضا(ع) بسیار رئوف هستند حتی با گنهکاران با مهربانی و رافت برخورد می کنند. ولی یک ویژگی دیگر حضرت که خیلی در ذهن من جا گرفته، حدیث خود ایشان است که می فرمایند: هر کس به زیارت من بیاید در سه جا او را ملاقات می کنم….من این نکته را درباره هیچ امام دیگری نخواندم و از این جهت جایگاه امام رضا(ع) را خیلی ویژه می‌دانم.همه حرف ها را نمی شود گفت. من به امام رضا(ع) حرف هایی را می گویم که به هیچ کس دیگر نمی توانم بگویم به هیچ انسان دیگری نمی شود آن حرف ها را گفت ولی به امام رضا(ع) می شود چون امام از  ته قلب ما باخبرند.وقتی خدمت امام رضا(ع) می رسم احساس قدرت می کنم. احساس اینکه در این دنیا حامی و پشتیبان بزرگ و بی نظیری دارم که همیشه هوای من را دارد. انگار مراقب من و همه علاقمندان و ارادتمندانش است و من مطمئنم چون او جلوه مهر و رأفت است هرچه بخواهم، به من می‌بخشد.معلوم نیست فشاری که در این دوره بر ایران وارد شد اگر بر کشور دیگری وارد می شد چه بر سر آن کشور می آمد. ولی دیدیم به لطف امام هشتم(ع) ایران تحریم ها و فشارهای سختی را تحمل کرد و این دوران را پشت سر گذاشت. این ها همه از امام رضا(ع) و پشتیبانی ها و حمایت های ایشان است.بله!حتما ما و شما پیروزیم. ما مثل بقیه زندگی نمی کنیم. فرزندان ما مثل دیگران زندگی نمی‌کنند. رهبران ما را ببینید چطور جان می‌بازند؛ در میدان جنگ، جهاد و در دفاع از اسلام به شهادت می رسند. ما وارث راهی هستیم که آنها برایمان به ارث گذاشتند.ما می‌ایستیم حتی اگر فقط جانمان برایمان مانده باشد آن وقت همان جان را هم می دهیم. ما از حق نمی گذریم حتی اگر مثل زینب(ع) در کاخ یزید تنها باشیم، ما فریاد خواهیم زد. حتی اگر حنجره هایمان از این فریاد زدن پاره شود. ما به راحتی از کنار این دین و مذهب نخواهیم گذشت. مدافعان حرم شعاری دارند که «کلنا عباسک یا زینب(س)». ما در هر لحظه زندگی این جمله را برای خودمان و فرزندانمان تکرار خواهیم کرد. ما از چیزی نمی‌ترسیم، در برابر ظلم سکوت نمی کنیم و تا پای جان ایستاده‌ایم.بله! شیعیان هند وقتی درباره ایران حرف می زنند، ایران را کشور امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) و امام زمان(ع) می دانند.آن شب حرمی را دیدم که میزبان خیل عظیم عاشقان رضوی بود. عاشقان امام هشتم(ع) همه صحن ها را پر کرده بودند. من می دانستم امام رضا(ع) آنقدر رئوفند که همه را می پذیرند. اولین بار بود در میلاد امام رضا(ع) مشهد بودم. در عمرم این همه شور و نشاط ندیده بودم. قبلا یکبار در شب میلاد حضرت زهرا(س) مشهد بودم ولی این طور نبود.همین قدر بدانید افتخاری بالاتر و بزرگ تر از دریافت عنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی در زندگی نصیبم نشده و نخواهد شد. جشنواره امام رضا(ع) بزرگ ترین افتخار زندگی را نصیبم کرد. هر چه فکر می کنم هرگز خودم را مستحق این لطف نمی‌دانم. کارهایی که من انجام داده‌ام خیلی ناچیز است. راستش تا وقتی دعوتنامه نیامده بود، نمی‌دانستم از فعالان فرهنگ رضوی در سراسرجهان برای اختتامیه جشنواره دعوت می‌کنند و برنامه اینگونه است. از امام رضا(ع) بابت این لطف و افتخاری که نصیبم کردند، خیلی تشکر کردم.بله! شما امام رضا(ع) را دارید که هیچ کس ندارد و به خاطر همین به شما غبطه می‌خورم.انتهای پیام/