مسیر ظریف دیپلماسی محمدرضا ستاریسال قبل در چنین روزهایی، زمانی که تنور تبلیغات نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داغ بود، حسن روحانی پیروز نهایی این انتخابات در یکی از مناظرات تلویزیونی به مردم گفت در دولت قبل همانطور که قول دادم، تحریم‌های هسته‌ای را لغو کردم و در این دوره اگر شما مردم باز […]

مسیر ظریف دیپلماسی
محمدرضا ستاری
سال قبل در چنین روزهایی، زمانی که تنور تبلیغات نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داغ بود، حسن روحانی پیروز نهایی این انتخابات در یکی از مناظرات تلویزیونی به مردم گفت در دولت قبل همانطور که قول دادم، تحریم‌های هسته‌ای را لغو کردم و در این دوره اگر شما مردم باز هم به من اعتماد کنید، قول می‌دهم که تحریم‌های غیر هسته‌ای را نیز رفع کنم.
هنوز یک سال از این گفته‌ها نمی‌گذرد که نه تنها این مهم محقق نشده، بلکه برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که با خروج احتمالی آمریکا از برجام، تحریم‌های هسته‌ای این کشور که به تحریم‌های ثانویه مشهور است باز خواهند گشت هر چند به طور منطقی یک سال زمان بسیار کمی برای تحقق چنین وعده مهمی است و این را هر کارشناس و مخاطبی به خوبی درک می‌کند، اما سوال این است که اقدامات اولیه برای برداشتن گامی چنین بلند توسط دستگاه سیاست خارجی کشورمان تا چه میزان عملی شده است؟
گزینه‌های ایران برای خروج احتمالی آمریکا از برجام چیست؟
فارغ از تحلیل‌های مختلف ارائه شده از برجام که عده‌ای آن را فتح الفتوح و برخی دیگر آن را سند خیانت عنوان می‌کنند، حد وسط و نگاه واقع‌بینانه به این توافق روی این محور تمرکز دارد که برجام در قالب و چارچوب مذاکرات میان ایران و 6 قدرت جهانی، آن هم در فضایی کاملاً نابرابر شکل گرفت و بنا بر ماهیت مذاکره و بازی برد- برد، ایران امتیازاتی داد تا امتیازاتی را از طرف مقابل بگیرد. برخی از این امتیازات مانند حق غنی سازی اورانیوم، خروج از فصل هفتم منشور ملل متحد، رفع تحریم‌های هسته‌ای و بسته شدن پرونده PMD (ابعاد احتمالی فعالیت‌های هسته‌ای نظامی) از جمله موارد چشمگیری بودند که در فضای جدید روابط بین‌الملل که در آن واژه معامله از اقتصاد به سیاست آمده و بازی برد- برد را شکل داده است، به ثمر نشست.
اما در این میان سوالاتی نیز وجود دارد. آیا تیم کارشناسی ایران این روند را بررسی کرده بود که با روی کار آمدن فردی در کاخ سفید مانند ترامپ احتمال دارد این توافق بین‌المللی با خطراتی که امروز با آن مواجه است روبه رو شود؟
در این راستا برخی از کارشناسان معتقدند که بنا بر ماهیت بین‌المللی بودن برجام و تائید آن توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد در چارچوب قطعنامه 2231، آمریکا توان خارج شدن از برجام را نخواهد داشت چرا که تبعات حقوقی و بین‌المللی چنین اقدامی برای این کشور بسیار گران تمام می‌شود. از سوی دیگر برخی دیگر از کارشناسان با برجسته کردن این سیاست دولت یازدهم مبنی بر گره زدن برجام به توافقات اقتصادی با سایر شرکای آن، خاطرنشان می‌کردند که این اقدام باعث مستحکم‌تر شدن برجام برای اقدامات کارشکنانه علیه آن در آینده خواهد
بود.
حال در چنین فضایی و کمتر از سه هفته مانده به پایان ضرب الاجل آمریکا برای ماندن یا خارج شدن از برجام، فعلاً تنها اقدامی که از سوی دولتمردان کشورمان برای مقابله با این چالش مشاهده می‌شود، گفتن جملاتی از قبیل پاسخ کوبنده ایران، آمادگی برای تمامی شرایط، بازگشت دو روزه یا چهار روزه به غنی سازی 20 درصد، حیرت جهانیان از اقدام متقابل ایران است. در همین رابطه در تازه‌ترین اظهار نظرهای صورت گرفته، وزیر خارجه کشورمان در نیویورک اعلام کرده است که اقدام ایران و جامعه جهانی برای آمریکا ناخوشایند خواهد بود. علی‌اکبر ولایتی نیز تصریح می‌کند که هیچ گونه تغییری را در برجام قبول نکرده و اگر آمریکایی‌ها قصد داشته باشند که برجام را بی محتوا سازند، فکر نکنند که ما به آن پایبند خواهیم بود. عباس عراقچی معاون وزارت خارجه هم که در این شرایط حساس برای رایزنی به اروپا سفر کرده است، در دیدار با وزیر خارجه نروژ در اواخر هفته گذشته اظهار داشت که تصور اینکه ایران در هر شرایطی به برجام پایبند می‌ماند، اشتباهی بسیار بزرگ است.
ابهامات در پاسخ ایران
در چنین وضعیتی چند سوال و ابهام وجود دارد. نخست اینکه پاسخ ایران چه بوده و با چه سازوکاری عملیاتی خواهد شد؟ البته تشریح راهبردهای کلان در این خصوص برای افکار عمومی و به قول معروف باز کردن مشت ایران برای طرف مقابل عملاً ضد راهبرد محسوب شده و با هیچ عقل سلیم و منطقی همخوانی ندارد.
به همین دلیل کسی نیز چنین انتظاری ندارد که کاملاً و شفاف بیان شود که ایران چه خواهد کرد، اما مساله‌ای که وجود دارد این است که از میان کارشناسان و منابع مطلع داخلی هیچگونه همصدایی در این خصوص وجود دارد. برخی به صراحت معتقدند که ایران هیچ اقدام خاصی را نمی‌تواند صورت دهد و برخی دیگر آنچنان بر این پاسخ‌گویی اغراق می‌کنند که گویی جامعه جهانی قرار است با یک حرکت ایرانی مقهور و وادار به عقب‌نشینی شود. از سوی دیگر این مساله میان افکار عمومی مردم مطرح است که چرا برخی مواقع موضع‌گیری‌ها در خصوص برجام و آینده آن در صورت ادامه چنین روند تهدیدزایی متفاوت و گاهاً متضاد است؟ در حالی که حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان، محمدجواد ظریف وزیر خارجه و برخی دیگر از مقامات در دیدارها و سخنرانی‌های خود مصرانه تاکید دارند که تا زمانی که طرف مقابل به برجام پایبند باشد ما نیز به آن پایبند خواهیم بود، بعضی دیگر تصریح می‌کنند که در صورت تامین نشدن منافع ایران لزومی به ماندن در توافق هسته‌ای احساس نمی‌کنند.
این امر زمانی پررنگ‌تر می‌شود که اکنون افکار عمومی همچنین روی این قضیه بسیار حساس شده که دیگر آن تحرک سابق از سوی دستگاه سیاست خارجی و به خصوص شخص وزیر مانند سابق دیده نمی‌شود. هر چند که دیپلماسی عمومی ایران در طول سال‌ها با انتقادات زیادی مواجه بوده، اما بسیاری از تحلیل‌گران به درستی روی این موضوع صحه گذاشته‌اند که در دوران وزارت محمدجواد ظریف، وی به صورت یکجانبه در ارتقاء و پیشبرد این مهم بسیار فعال و مثمر ثمر عمل کرده
است. در چنین وضعیتی، هر چند تلاش و تکاپوی انفرادی آن هم از سوی شخصی که دارای وجهه خاص بین‌المللی است، امری مهم تلقی می‌شود، اما واقعیت این است که در عرصه کنونی روابط بین‌الملل و تحولات پرشتاب آن که توان طراحی و اجرا یک راهبرد را برای بازیگران به تنهایی غیر ممکن می‌سازد، این دیپلماسی عمومی باید در یک قالب و چارچوب سیستماتیک عملیاتی شود.
مساله‌ای که هم اکنون خلاء آن به خصوص در فضای فعلی سیاست خارجی کشور به خوبی لمس می‌شود.
اصول ثابت و متغیر در سیاست خارجی
هر چند می‌توان به درستی مدعی شد که نگرش حقوقی و دیپلماتیک دولت یازدهم نسبت به مسائل بین‌المللی، سبب تغییر قابل ملاحظه فضای جهانی و رسیدن به چارچوبی برای درک مساله هسته‌ای ایران به عنوان یک موضوع مهم حقوق بین‌الملل شد، اما صبر استراتژیک تنها نیز نمی‌تواند تضمین کننده ادامه این روند همسویی با نظام بین‌الملل باشد. همگان به خوبی واقفند که دیپلماسی هر کشوری متشکل از دو بخش ثابت یعنی چارچوب کلی سیاست‌گذاری و بخش متغیر یعنی توجه به استراتژی و تاکتیک‌های متناسب به اوضاع و شرایط مختلف است. رفتار آمریکا و اروپا در قالب غرب در قبال سایر بازیگران به خوبی نشان دهنده ضرورت توجه به ابعاد متغیر سیاست خارجی برای سایر کشورها به خصوص ایران است. رئیس جمهوری آمریکا با خارج شدن از پیمان آب و هوایی پاریس به عنوان تهدید جدی علیه تمدن انسانی، بازنگری در نفتا، جنگ تجاری با متحدان سنتی خود و همچنین نمونه آخر یعنی فسق قرارداد تجاری با کره‌جنوبی در بحبوحه بحران اتمی شبه جزیره کره نشان داده است که در محیط رئالیسم کنونی نظام بین‌الملل، صحبت کردن از انزوای آمریکا و نیز متضرر شدن صرف سایر شرکای برجام، بیشتر به نوعی شعارزدگی پهلو می‌زند تا واقعیت. در این صورت است که با توجه به اصول ثابت سیاست خارجی کشور، اتخاذ نوعی رویکرد آرمان‌گرایی واقع‌بیانه بیش از گذشته اهمیت می‌یابد تا همانطور که مقامات کشورمان تاکید دارند، ایران به صورت ملموس و واقعی راهبردهای خاص خود را برای هر شرایطی روی میز داشته باشد.