ظاهرا هدف ترامپ تشکیل یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه بود، اما در حقیقت هدف اصلی وی تشکیل یک جبهه عبری- عربی علیه محور مقاومت است.

سرویس سیاسی ندای گیلان-حسن هانی‌زاده:سفر دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا به ریاض و دیدار وی با برخی سران کشورهای عربی و اسلامی به بهانه تشکیل ائتلاف ضد تروریستی، داستان علی‌بابا و چهل‌دزد بغداد را در اذهان تداعی می‌کند. این دیدار گرچه با اهداف گوناگونی صورت گرفت اما بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک تاریخ ایالات متحده آمریکا تلقی می‌شود که ممکن است بهای سنگینی برای شخص دونالد ترامپ به همراه داشته باشد.

دیدار ترامپ از ریاض در درجه اول برای امضای توافقنامه فروش سلاح پیشرفته به بزرگ‌ترین کشور حامی تروریسم جهانی بود که رئیس‌جمهوری آمریکا این قرارداد صدوده‌میلیارد دلاری را با ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به امضا رساند. رقم نهایی قرارداد فروش سلاح به عربستان طی یک دهه آینده به مبلغ 480‌میلیارد دلار خواهد رسید که این قرارداد نه تنها کمکی به امنیت عربستان و منطقه نخواهد کرد، بلکه بحران‌ها و جنگ‌های طایفه‌ای را در خاورمیانه تشدید خواهد کرد. هنوز جامعه جهانی حادثه 11 سپتامبر 2001 را به‌خوبی به‌یاد دارد که اغلب عاملان این حادثه تروریستی را اتباع عربستان تشکیل می‌دادند که با هدایت جریان‌های وهابیت دست به این عمل تروریستی زدند. بنابراین از نظر افکار عمومی جهان، عربستان بخشی از چالش‌های امنیتی منطقه و جهان به شمار می‌رود، زیرا این کشور در بحران‌سازی‌های سوریه، عراق، یمن و لبنان نقش مستقیمی به‌ عهده دارد. این کشور در طول چند دهه گذشته خاستگاه اصلی تروریست‌های افراطی بوده است، زیرا شکل‌گیری القاعده، جبهه‌النصره، جیش‌الاسلام، داعش و فیلق‌الرحمن که به کشتار مردم سوریه می‌پردازند برآیند کمک‌های مالی و تسلیحاتی این کشور است. بنابراین سفر دونالد ترامپ به عربستان از چند جنبه و منظور قابل تجزیه و تحلیل است که نخستین هدف این سفر، کمک دونالد ترامپ به کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکا بود. ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی خود به صاحبان کارخانه اسلحه‌سازی آمریکا وعده داده بود که آنان را از ورشکستگی نجات دهد، زیرا پیروزی خود را وامدار صاحبان این کارخانه‌ها می‌داند.

فروش این حجم از سلاح‌ها به عربستان که بزرگ‌ترین قرارداد فروش اسلحه در تاریخ ایالات متحده آمریکا تلقی می‌شود در حقیقت در چارچوب وعده ترامپ به صاحبان کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکا تلقی می‌شود. موضوع دیگری که در جریان دیدار ترامپ با رهبران 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در ریاض مطرح شد ضرورت برقراری رابطه سیاسی میان این 6 کشور با رژیم اسرائیل بود. این دیدار موجب خواهد شد تا در آینده نه چندان دور سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی در چند کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس افتتاح شود. در واقع دونالد ترامپ که با امضای قرارداد فروش سلاح به رژیم عربستان خشم لابی صهیونیستی را برانگیخته تلاش خواهد کرد تا از رهگذر برقراری رابطه میان اسرائیل و 6 کشور عرب حوزه خلیج‌فارس رضایت لابی صهیونیستی را نیز جلب کند.

موضوع دیگری که در جریان سفر ترامپ به ریاض مورد توجه قرار گرفت دیدار وی با سران چند کشور اسلامی و عربی بود که اغلب سران این کشورها با کمک دلارهای نفتی عربستان تن به این دیدار دادند. ظاهرا هدف ترامپ تشکیل یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه بود، اما در حقیقت هدف اصلی وی تشکیل یک جبهه عبری- عربی علیه محور مقاومت است.

چگونه می‌توان تصور کرد که عربستان که خود حامی تروریسم و عامل تمام بحران‌های منطقه‌ای است می‌تواند رهبر جریان مبارزه با تروریسم منطقه باشد؟ این ائتلاف که در راس آن آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی قرار دارند با هدف مقابله با محور مقاومت و به‌طور مشخص ‌جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و این بازسازی و تکرار داستان علی‌بابا و چهل دزد بغداد است. بنابراین دونالد ترامپ با امضای این قرارداد با یک چالش سیاسی و اجتماعی بزرگی در مسیر دوره اول ریاست‌جمهوری خود مواجه خواهد شد، زیرا نخبگان جامعه آمریکا هیچ‌گاه نگاه مثبتی به رژیم آل‌سعود ندارند. سوالی که این نخبگان مطرح می‌کنند این است که عربستان به دلیل فقدان یک زیرساختار دموکراتیک ممکن است دچار فروپاشی ناگهانی شود و اگر این سلاح‌ها در اختیار افراطیون وهابی قرار گیرد چه اتفاقی در جهان رخ خواهد داد؟ از سوی دیگر با سفر دونالد ترامپ به عربستان و فلسطین اشغالی که هر دو، دو روی یک سکه هستند موضوع فلسطین برای همیشه به بوته فراموشی سپرده خواهد شد. قطعا بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز از این فرصت برای انتقال سفارتخانه‌های خارجی به بیت‌المقدس استفاده خواهد کرد و مساله تشکیل دولت مستقل فلسطینی برای همیشه به حاشیه رانده می‌شود.

* کارشناس جهان عرب