تنها چند روز از انتشار خبر دردناک تجاوز به کودک 2.5 ساله در رشت می گذرد؛اما شاید مهم ترین نکته ای که در ماجرای اهورا به چشم نیامد این بود که اهورا فرزند طلاق بود و مجتبی بزهکاری نبود که از سیاره ای دیگر آمده باشد!

به گزارش سرویس اجتماعی ندای گیلان،طلاق یکی از شاخصه هایی هست که میزان آسیب پذیری یک اجتماع را می توان با آن ارزیابی کرد.در گیلان اما به نظر می رسد با افزایش آسیب های اجتماعی وضعیت طلاق شکل نگران کننده ای به خود گرفته است.

عصر امروز یک مقام مسئول در سازمان بهزیستی از قرار گرفتن گیلان در رتبه دوم کشور از لحاظ میزان طلاق زوجین خبر داد.

مهدی جوهری در سومین کارگروه طلاق  استان البرز اظهار کرد: در حال حاضر استان‌های تهران، گیلان، قم و کرمانشاه در رتبه‌های اول تا چهارم کشور در طلاق قرار دارند.

طبق آمار بهزیستی گیلان از هر چهار ازدواج، یک ازدواج به طلاق ختم می‌شود و سالانه 8 هزار زوج گیلانی از یکدیگر جدا می شوند

همچنین بنا بر آمار ثبت احوال استان در 4 ماه اول امسال هزار و 947 زوج گیلانی طلاق گرفته اند درحالی که 30 درصد این زوج ها کمتر از 5 سال از زندگی مشترکشان می گذشت.

عروس و دامادهای پیرتر از نرم جهانی

طبق آمار سال گذشته ثبت احوال  در حالیکه رشد جمعیت در ایران 1.34 درصد  است رشد جمعیت گیلان 0.4 درصد است و از لحاظ رشد جمعیت از آخرین استان‌های کشور هستیم.

در همچنین در حالی که شاخص باروری در دنیا 2.5 درصد و در ایران 2 درصد است این شاخص در استان گیلان  عدد 1.39 درصد را نشان می دهد.

در شاخص دیگر ازدواج یعنی میانگین سن ازدواج برای  مردان دنیا  این شاخص میانگین 29 سال  را نشان می دهد در حالیکه  میانگین سنی ازدواج مردان در گیلان 29.4 است.

همچنین  با توجه به اینکه میانگین سنی ازدواج زنان در ایران 24 سال است این آمار برای استان گیلان 25.3 را نشان می دهد.

طلاق پیامدها و عواقب سوء فراوانی دارد که از آن جمله می توان بزه کاری کودکان و نوجوانان، فحشا، اعتیاد، فرار و ولگردی کودکان، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان، کاهش به میل ازدواج و کم شدن شانس ازدواج در خانواده و در اطرافیان به خصوص بچه های طلاق، افسردگی، مشکلات شخصیتی و سایر بیماری های روانی و… اشاره کرد.

طلاق ؛ازدواج سفید؛خیانت

رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی پیشتر از وجود بیش از ۲.۷ میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور خبر داده و گفته بود: هر دقیقه ۹ طلاق در کشور ثبت می شود!

این آمار تنها تعداد زن های مطلقه ای که بعد از طلاق اقدام به ازدواج نکرده اند را در کشور نشان می دهد و اگر به میزان طلاق عاطفی در خانواده ها نگاهی داشته باشیم متوجه یک تراژدی وحشتناک در کشور و گیلان می شویم.

به گفته معاون امور اجتماعی بهزیستی گیلان امروزه در خانواده‌ها شاهد 50 درصد طلاق عاطفی و 25 درصد طلاق کامل هستیم و تنها 25 درصد از خانواده‌ها در شرایط مساعد و خوشبختی زندگی می‌کنند.

در حال حاضر آماری از میزان وقوع خیانت در بین زوج های ایرانی وجود ندارد اما تنها با نگاه به پرونده های رسیدگی شده در قوه قضائیه در این خصوص به واقعیت دردناک افزایش چند برابری این پدیده شوم اجتماعی در کشور می شویم.

پدیده ای که در بی توجهی مسئولین و نهاد های ذیربط به سرعت در حال افزایش و برهم ریختن بنیان خانواده های ایران است.

همه ما مستقیما شاهد  افزایش دوستی های نامشروع و وقوع پدیده هایی همچون  “ازواج سفید” یا “هم باشی” در جامعه هستیم در حالیکه بجز گوشه و کنار روزنامه ها هیچوقت در مورد آن بحث و تبادل نظر نشده و اساسا پرداختن به این موضوع را زشت طلقی می کنیم!

این جمله که “نیروی انسانی مهم ترین سرمایه هر کشور است ” بارها  و بارها از زبان مسئولین شنیده شده اما کسی به این فکر نکرده که اگر وضعیت اسفناک اجتماعی و فرهنگی جامعه که حالا از رابطه نامتعارف پیش از ازدواج به سطح خانواده ها کشیده شده است چه تبعاتی را برای کشور به دنبال خواهد داشت.

تنها چند روز از انتشار خبر دردناک تجاوز به کودک 2.5 ساله در رشت می گذرد؛اما شاید مهم ترین نکته ای که در ماجرای اهورا به چشم نیامد این بود که اهورا فرزند طلاق بود و مجتبی بزهکاری نبود که از سیاره ای دیگر آمده باشد!

شاید اگر با واقعیت وضعیت بحرانی اجتماع روبرو می شدیم و آن را درک می کردیم از شنیدن ماجراهای پر تکرار این روزها یعنی کودک آزاری ، قتل های خانوادگی و…متعجب نمی شدیم.

به نظر می رسد اگر فکری برای مقابله با سست شدن بنیان های خانواده  صورت نگیرد شنیدن اخبار این چنینی هم به فهرست تراژدی هایی که گوشمان به شنیدن آن عادت دارد بدل خواهد شد.

چه باید کرد؟

آن چیز که واضح است در کشور ما فرهنگ متولی مشخصی ندارد!و شاید همین امر و البته عملکرد ضعیف دستگاهای تاثیرگذار موجب شد تا مقام معظم رهبری فرمان”آتش به اختیار”را در قبال مسائل فرهنگی به جوانان انقلابی صادر کنند.

برای مقابله با هر آسیبی ابتدا باید عامل آن شناسایی شود و در حال حاضر عواملی چون:تنوع طلبی،مسائل جنسی،نگاه اقتصادی به ازدواج،عدم مسئولیت پذیری زوجین،شرایط اقتصادی ،شبکه های مجازی و رابطه های پس از ازدواج،سوءظن و… از عوامل اصلی طلاق در ایران عنوان می شود.

با این وجود به گفته کارشناسان با آموزش های پیش از ازدواج،ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی،رواج ازدواج های آسان،کاهش فاصله طبقاتی،جلوگیری از در دسترس قرار گرفتن محتوای مسموم ماهواره ای و فضای مجازی،افزایش دین پذیری در بین نوجوانان و جوانان و… تا حد زیادی می توان با آسیب های اجتماعی همچون طلاق و خیانت در جامعه مقابله کرد.

اما اگر امروز به فکر مقابله با این آسیب های مخفی در بطن جامعه نباشیم فردا به سوگ از هم پاشیدن بنیان خانواده در ایران خواهیم نشست.

هرکس که باد بکارد؛طوفان درو می کند.