شی نورانی رویت شده در تالش موشک شلیک شده روسیه به سمت داعش بود؟!/ هدیه زیبایی که رویای یک فرشته را محقق کرد/نظر شهردار رشت در مورد انتقال داماش به شهرداری/روحانی برجسته کشور در لاهیجان از پیش بینی مرگ حجاج توسط یک فیزیک دان گفت/سخنرانی امام جمعه شفت با اعمال شاقه+تصاویر

ندای گیلان:

شی نورانی رویت شده در تالش موشک شلیک شده روسیه به سمت داعش بود؟!

مریان خبر نوشت:بنا به اظهار شاهدان محلی این شی نورانی که در آسمان سواحل روستاهای شیرآباد و خطبه سرا و برخی از محلات دیگر دیده شده است بیشتر شبیه به یک پهباد بوده که در ارتفاع پایین و با سرعت متوسط در حال حرکت بوده است. همچنین حوالی ساعت ۵صبح نیز صدای انفجاری نیز در همین مناطق برخی از ساکنان منطقه را نگران کرد، که گویی بی ارتباط با همین مسئله نبوده است. حال باید منتظر ماند و در روزهای آتی گزارشات پدافند هوایی را در این خصوص شنید. به گزارش دیارمیرزا گزارش این سایت محلی تالش از رویت شی نورانی در آسمان این شهرستان درحالی است که خبرگزاری فارس نیز به نقل از رسانه های روسی فیلم‌هایی از شلیک موشک‌های کروز این کشور از دریای خزر به سوی مواضع گروه تروریستی داعش پخش کردند که با دیدن فیلم ها به راحتی قابل تشخیص است که موشک ها از آسمان ایران و عراق رد شده و سپس مواضع داعش در خاک سوریه را مورد هدف قرار دادند.

هدیه زیبایی که رویای یک فرشته را محقق کرد

انزلی کلاب نوشت:فرزند طلاق است و از داشتن پدری معتاد رنج می برد، مادربزرگ پیرش با فقر مبارزه ای سخت می کند اما مسئولیت نگهداری او را به عهده گرفته است و با آغاز ماه مهر، او آرزو می کند مانند سایر هم سن و سالهایش به پیش دبستانی برود، رویایی که در اولین روزهای ماه مدرسه محقق نشد و شاید دخترک پشت پنجره با حسرت به بچه مدرسه ای ها نگاه می کرد و معجزه ای را انتظار می کشید، معجزه ای که در عین ناباوری برایش محقق شد. معجزه از آنجایی استارت خورد که خبرنگار انزلی کلاب به صورت اتفاقی پیر مردی را در حال جمع آوری و حمل مقوا دید که با مشقت بسیار زیاد و بدون ارابه مقواها را حمل می کند و به شکلی که چهره پیر مرد مشخص نباشد تصویری از او ثبت کرد و با انتشار آن در صفحه پر مخاطب خود در فیسبوک (انزلی شهر عشقه) نوشت: کاش می شد یک ارابه براش بخریم! باورنکردنی بود، ساعاتی بعد از ارسال این پست انزلیچی ها از همه جای جهان از او طلب شماره حساب کردند و غیرتشان اجازه نداد پیرمردی در شهرشان با این وضعیت و برای یک لقمه نان اینگونه زجر بکشد، از بیست هزار تومان تا حدود نیم میلیون تومان مبالغی بود که به حساب خبرنگارمان واریز می شد و او با هر پیامکی که از طرف بانک برایش می آمد در ذهنش پیر مرد را ارابه به دست تصور می کرد، دیگر پول ارابه جور شده بود و به دنبال جایی بودیم که یک ارابه تمیز تهیه کنیم، سراغ پیرمرد را از یکی از دوستانمان که در آن محل زندگی می کرد گرفتیم و او را پیدا کردیم، اما خیلی عجیب بود! پیر مرد را ارابه به دست در جستجوی مقوا دیدیم، ماجرا را برایش تعریف کردیم و گفت من از اول ارابه داشتم اما آن روزی که شما من را دیدید به طور اتفاقی مقواها را روی شانه ام گذاشتم و ضمنا از نظر مالی خدا را شکر دستم توی جیبم می رود، اما در این شهر خیلی ها هستند که به این پول نیاز دارند، بگردید پیدایشان می کنید! غافل از معجزه ای که برای دختر بچه رقم می خورد، به دنبال کسی می گشتیم که نیازمند باشد و با پول جمع آوری شده برایش کسب و کاری راه بیاندازیم، ناگهان تلنگری در ذهنمان باعث شد به یاد کودکان محصلی که از فقر رنج می برند بیافتیم و سراغ یکی از خانم معلم های دبستانی رفتیم، بعد از تعریف کردن داستان، خانم معلم از معجزه دختر بچه مطلع شد و گفت اتفاقا دختر بچه ای را می شناسم که در حسرت مدرسه این روزها بسیار غمگین است و تلاش می کردم برایش کاری انجام بدهم، انگار خدا شما را فرستاد!!! امروز پانزدهم مهرماه رویای دخترک تبدیل به واقعیت می شود، دخترک با کمی تاخیر پشت میز مدرسه می نشیند و انگار همه دنیای را به او داده اند، و همانطور که در عکس مشاهده می کنید به لطف اهالی بندرانزلی که دلهایشان دریایی است او چیزی از همکلاسی هایش کمتر نخواهد داشت. یکی از دوستانمان قول داده تا پایان سال بدون دریافت هزینه سرویس او باشد، اداره آموزش و پرورش نیز برای دریافت شهریه تخفیفی را برایش در نظر گرفت که گویا آن مبلغ نیز توسط یک خیر مدرسه ساز تامین می شود، و مبلغی باقی مانده است که برای تهیه لباس زمستانی استفاده خواهد شد. این ماجرای ساده معجزه ای بزرگ برای کودکی بود که شاید امروز خوشحالترین کودک دنیا باشد…

نظر شهردار رشت در مورد انتقال داماش به شهرداری

۸ دی نوشت:ثابت قدم در مورد وضعیت تیم داماش اظهار کرد: باید این تیم از وضعیت بلاتکلیفی دربیاید و برای خلاصی از این وضعیت برای شخص من فرقی نمی کند که توسط چه شخصی باشد.وی در مورد وضعیت مالی داماش گفت: هویت و اعتبار تیم داماش باید حفظ شود و با برنامه و مدیریت می توان هزینه های این تیم را تامین کرد. خبرنگار ۸دی سوال نمود که نکند که سرنوشت تیم داماش هم مانند تیم استقلال شهرداری رشت شود و پس از انتقال به شهرداری رشت این تیم رشتی نیز منحل گردد، که شهردار رشت جواب داد: به نظر بنده شرایط انتقال این تیم  فعلا در شهرداری شهر رشت چندان فراهم نیست و باشگاه داری هزینه های فراوانی دارد و منابع مانیز محدود است و اینکار از لحاظ عقلانی صحیح نیست ولی از لحاظ احساسی و موقتی شاید صحیح باشد.

روحانی برجسته کشور در لاهیجان از پیش بینی مرگ حجاج توسط یک فیزیک دان گفت

لاهیجان نوشت:حجت الاسلام و المسلمین علی ابراهیمی معاون امور استان‌های شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور در مراسم بزرگداشت دو تن از جانباختگان فاجعه منا در لاهیجان با اشاره به جان باختن پروفسور حاتمی فیزیک دان ایرانی در حادثه سقوط جرثقیل در مکه با بیان اینکه این دانشمند ایرانی روز قبل از این حادثه نکات حیرت آوری به همسرش گفت افزود: این پروفسور به همسرش گفت که سعودی ها مسجد الحرام را به قتلگاه حجاج تبدیل کرده اند و زمینه ای را فراهم کردند که با کوچکترین حادثه همه حجاج به قربانگاه خواهند رفت. وی با بیان اینکه مفتی مزدور خبیث وهابی گفته بود که تا زنده هستم میخواهم مدینه و مسجد النبی را با خاک یکسان شده ببینم افزود: رژیم آل سعود به دنبال این است تا اثری از توحید، نبوت ،اسلام و تشیع وجود نداشته باشد تا با نیرنگ بازی و حقه بازی بر مسلمانان حکومت کنند.

سخنرانی امام جمعه شفت با اعمال شاقه+تصاویر

ورس نوشت:سید عبدالله هاشمی امام جمعه شفت در مراسم گرامیداشت قربانیان فاجعه منا ، سخنرانی خود را سخنرانی با اعمال شاقه دانست.  موضوع به حواشی این سخنرانی باز می گردد ؛ جایی که همه عوامل طبیعی و غیر طبیعی دست در دست هم دادند تا صدای امام جمعه شفت را این بار بطوری متفاوت درآورند. ماجرا از قطع شدن برق مسجد آغاز شد و هاشمی را مجبور کرد بدون بلندگو به ایراد سخن بپردازد. همه منتظر روشن شدن مولد برق و رفع مشکل بودند اما با سپری شدن زمان ، مشخص شد دیگر خبری از مولد نیست! با قطع شدن بلندگوها صدای شرشر باران به غرش های آسمان اضافه شد تا کار سخنران برای رساندن صدای خود به حضار سخت تر شود . وقتی برق رفت مدیر برق مراسم سخنرانی را ترک کرد تا موضوع را پیگیری کند اما تاخیر او نشان می داد که وی نیز مانند برق تا پایان مراسم نخواهد آمد! بیشتر مدیران شهرستان آمده و پای سخنان امام جمعه نشسته بودند. شهردار دار شفت نیز در گوشه ای نشسته و غرق در تفکر بود ؛ غافل از آنکه خیابان های شهر در اثر بارش شدید باران به رودخانه تبدیل شده است و اگر همینگونه ادامه یابد ممکن است مردم در کوچه و خیابان غرق شوند! باران مسجد را نیز بی نصیب نگذاشت و از چند نقطه ی سقف و پنجره خود را به داخل مسجد رساند. با تدبیری که اندیشیده شد چند دیگ و یک لگن آوردند تا آب فرش ها را با خود نبرد! امام جمعه شفت یک نگاه به مردم می کرد و یک نگاه به بارانی که از پنجره وارد مسجد می شد. یک نگاه به سقف سوراخ و نگاه دیگر به آسمان و غرش های اعتراضش! وی بهت زده شده بود و بغض در گلویش اما و همچنان ادامه می داد . در مسجد باز شد ، چند نفرآمدند که در دست جعبه ای داشتند که چند رشته سیم به آن متصل بود. از ظاهر جعبه و سیم ها چنان پیدا بود که این جعبه جادویی(!) بلندگوی قوه ای است! بلند گو را وصل کردند و پس از آن صدای امام جمعه نیز بالا رفت. همه فکر می کردند که این مشکل حل شده است اما امروز روز وی نبود! قطع و وصل سیم ها مدام صدای امام جمعه را بالا و پایین می برد و این روند آنقدر ادامه داشت تا یکی از متولیان به بالای طاقچه مسجد رفت تا سیم های پشت بلندگو را امتحان کند. بله ! مشکل همان جا بود و این همه قطع و وصل ها از همان جا آب می خورد. اما داستان بلندگو پایان نداشت زیرا با برداشتن دست متولی بلندگو دوباره قطع می شد. او این عمل را چند بار تکرار کرد اما نتیجه نگرفت و همین امر سبب شد تا وی مجبور شود برای حفظ آبرو همان جا بالای طاقچه مسجد بماند تا سخنرانی پایان یابد! امام جمعه که تا کنون درباره حواشی سکوت کرده بود ، سکوتش را شکست و با اشاره به ورود آب از پنجره و سقف مسجد و دیگر مشکلات ، منتقدان ساخت مصلی شفت را به چالش کشید و گفت : فضای مناسبی برای برگزاری چنین مراسمی در شفت وجود ندارد و منتقدان ساخت مصلی باید این صحنه ها را از نظر بگذرانند. وی در ادامه با جمله ای( طنزآمیز) سخنرانی امروز خود را سخنرانی با اعمال شاقه دانست! ادامه در : دیارمیرزا