ندای گیلان/ بررسی عملکرد بنادر انزلی، امیرآباد، نوشهر، ترکمن، و سایر پایگاههای ترانزیتی نشان میدهد که وابستگی به حملونقل جادهای هزینههای لجستیکی را افزایش داده و رقابتپذیری تجاری منطقه را کاهش داده است. محصولات کشاورزی، صنعتی و نفتی که باید بخش عمدهای از ترانزیت منطقه را تشکیل دهند، به دلیل فقدان زیرساختهای مناسب از بازارهای بینالمللی حذف شدهاند. برای رفع این چالشها، توسعهی زیرساختهای ریلی، نوسازی پایانههای بندری، هماهنگی مدیریت ترانزیت و حمایت از تولیدکنندگان داخلی ضروری است. همچنین، سرمایهگذاری خارجی میتواند موتور محرک رشد اقتصادی منطقه باشد، اما محدودیتهای تجاری، نوسانات سیاستهای اقتصادی و موانع بانکی همچنان از جمله ریسکهای ورود سرمایهگذاران خارجی محسوب میشوند. کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه و هند علاقهمند به توسعهی مسیرهای ترانزیتی در شمال ایران هستند، اما برای بهرهبرداری از این فرصتها، نیازمند اصلاحات گسترده در زیرساختهای اجرایی و مدیریتی هستیم.
مسیرهای ترانزیتی استانهای شمالی ایران، بهرغم موقعیت استراتژیک و ظرفیتهای فراوان، همچنان با چالشهای اساسی روبهرو هستند که موجب شدهاند بهرهبرداری کامل از این مناطق ممکن نباشد. مازندران، گیلان و گلستان، با داشتن دسترسی مستقیم به دریای خزر و برخورداری از بنادر مهم، بهطور بالقوه میتوانند نقشی کلیدی در جابهجایی کالاها ایفا کنند، اما ضعف زیرساختهای جادهای، عدم یکپارچگی شبکههای حملونقل، و موانع مدیریتی موجب شده است که سهم این استانها در ترانزیت ملی و بینالمللی محدود بماند. فرسودگی جادهها، نبود مسیرهای ریلی استاندارد، و ناتوانی در استفادهی بهینه از بنادر، موجب شده است که زمان جابهجایی کالا افزایش یابد و هزینههای حملونقل بالا برود. این مشکلات نهتنها بر تجارت داخلی تأثیر گذاشتهاند، بلکه موجب کاهش رقابتپذیری ایران در بازارهای منطقهای نیز شدهاند. بندر انزلی در استان گیلان، بهعنوان یکی از مهمترین پایگاههای ترانزیتی، ظرفیت بالایی برای صادرات و واردات دارد، اما به دلیل مشکلات مدیریتی و نبود زیرساختهای مناسب، نتوانسته است نقش واقعی خود را در حملونقل بینالمللی ایفا کند. بندر امیرآباد در مازندران نیز با وجود اتصال به شبکهی ریلی، با موانع متعددی همچون کمبود امکانات مدرن و ضعف در مدیریت لجستیکی دستوپنجه نرم میکند. بندر نوشهر نیز، که یکی دیگر از پایگاههای مهم تبادلات تجاری است، همچنان نتوانسته است به یک مرکز پویا برای صادرات و واردات کالا تبدیل شود. در این میان، محصولات کشاورزی، صنعتی، و فرآوردههای نفتی، که باید سهم مهمی در چرخهی ترانزیت شمال ایران داشته باشند، به دلیل نبود مسیرهای حملونقل کارآمد، در سطح بینالمللی حضور مؤثری ندارند. تولیدات کشاورزی نظیر برنج، چای، مرکبات، و زیتون، که در استانهای شمالی بهوفور یافت میشوند، به دلیل ضعف در زیرساختهای صادراتی، نتوانستهاند جایگاه مناسبی در بازارهای جهانی پیدا کنند. صنایع منطقهای نیز، که قادر به تولید ماشینآلات صنعتی، مواد شیمیایی، و مصالح ساختمانی هستند، به دلیل مشکلات حملونقل و نبود سیاستهای حمایتی، از فرصتهای تجاری محروم شدهاند. در بخش نفت و پتروشیمی، نزدیکی به بازارهای مصرف کشورهای حوزهی دریای خزر، یک امتیاز بزرگ برای گیلان و مازندران محسوب میشود، اما نبود پایانههای تخصصی و ضعف در سیستمهای لجستیکی باعث شده است که این ظرفیت اقتصادی مغفول بماند. برای حل این مشکلات، چندین راهکار اساسی باید در دستور کار قرار گیرد. اولین اقدام ضروری، ارتقای زیرساختهای جادهای و ریلی است که میتواند هزینههای حملونقل را کاهش دهد و زمان جابهجایی کالا را بهینه کند. توسعهی آزادراههای مدرن، ایجاد مسیرهای ریلی جدید، و بهبود شرایط موجود، گامهای مهمی در این راستا هستند. همچنین، سرمایهگذاری در فناوریهای بندری، شامل تجهیز بنادر به سیستمهای حملونقل هوشمند، افزایش ظرفیت ذخیرهسازی کالا، و بهینهسازی فرآیندهای بارگیری و تخلیه، میتواند عملکرد بنادر شمال ایران را بهبود بخشد. یکی دیگر از اقدامات ضروری، یکپارچهسازی مدیریت حملونقل و تجارت است که میتواند به کاهش موانع اجرایی و افزایش بهرهوری فرآیندهای ترانزیتی منجر شود.
ایجاد یک مرکز واحد برای هماهنگی میان بنادر، گمرکها، و پایانههای حملونقل، از تأخیرهای اجرایی جلوگیری میکند و باعث میشود که کالاها با سرعت بیشتری به مقصد برسند. حمایت از تولیدکنندگان داخلی نیز یکی دیگر از اقدامات کلیدی است. ایجاد مشوقهای مالی و تجاری برای کشاورزان و صاحبان صنایع، آنها را قادر میسازد که محصولات خود را در سطح منطقهای و بینالمللی عرضه کنند. توسعهی همکاریهای تجاری با کشورهای همسایه نیز میتواند فرصتهای جدیدی برای ترانزیت کالا فراهم کند. بهرهگیری از پیمانهای اقتصادی، ایجاد مسیرهای ترانزیتی مشترک، و توسعهی حملونقل ترکیبی، شامل زمینی، ریلی، و دریایی، موجب افزایش نقش ایران در شبکهی تجاری بینالمللی میشود. اگر اصلاحات جدی در این حوزهها انجام نشود، استانهای شمالی بیش از پیش درگیر رکود اقتصادی خواهند شد و فرصتهای بالقوهی آنها از دست خواهد رفت. تنها با اجرای سیاستهای صحیح، بهینهسازی زیرساختها، و بهبود مدیریت اجرایی، میتوان انتظار داشت که این مناطق جایگاه واقعی خود را در حملونقل داخلی و بینالمللی به دست آورند. ظرفیتهای ترانزیتی شمال ایران، بهرغم چالشهای متعدد، همچنان قابل احیا هستند و در صورت انجام اصلاحات لازم، این مناطق میتوانند به قطبهای مهم حملونقل کالا تبدیل شوند.
استانهای شمالی ایران شامل گیلان، مازندران و گلستان دارای بنادر کلیدی هستند که هرکدام ظرفیتهای ترانزیتی خاص خود را دارند و میتوانند نقش مهمی در اقتصاد منطقه و ارتباطات تجاری ایفا کنند. بندر انزلی در گیلان با موقعیت استراتژیک خود یکی از اصلیترین مراکز تجاری دریای خزر است که ظرفیت بالایی برای صادرات و واردات کالاها دارد. این بندر بهواسطهی دسترسی به شبکهی حملونقل جادهای، امکان انتقال سریع کالاها به مناطق مرکزی و جنوبی کشور را فراهم میسازد، اما یکی از ضعفهای آن عدم اتصال مستقیم به شبکهی ریلی است که موجب افزایش هزینههای حملونقل شده است. بندر کاسپین که در منطقهی آزاد انزلی واقع شده است نیز یکی دیگر از پایگاههای مهم ترانزیتی محسوب میشود، اما به دلیل تازهتأسیس بودن، هنوز از نظر زیرساختی نیازمند توسعهی گسترده برای رقابت با سایر بنادر منطقهای است. بندر امیرآباد در مازندران، بزرگترین بندر حاشیهی دریای خزر در ایران، به لطف اتصال مستقیم به شبکهی ریلی کشور، میتواند نقش مهمی در جابهجایی کالاها ایفا کند. این بندر یکی از معدود پایگاههای ترانزیتی شمالی است که دارای پایانهی ریلی بوده و امکان انتقال مستقیم کالا از طریق راهآهن را فراهم میسازد، اما یکی از چالشهای آن کمبود امکانات مدرن بارگیری و تخلیهی کالا است که موجب کاهش بهرهوری عملیاتی شده است. بندر نوشهر نیز یکی دیگر از بنادر مهم مازندران محسوب میشود که بهرغم پتانسیل بالا، همچنان نتوانسته است در حملونقل بینالمللی تأثیرگذاری مناسبی داشته باشد. یکی از نقاط ضعف این بندر عدم دسترسی به شبکهی ریلی است که موجب شده است حجم عمدهی حملونقل کالا از طریق جادههای استان صورت گیرد و هزینههای لجستیکی افزایش یابد. بندر فریدونکنار به عنوان یک بندر کوچکتر در مازندران، عمدتاً بر صادرات محصولات کشاورزی و واردات کالاهای مصرفی متمرکز است، اما نبود مسیرهای حملونقل گسترده موجب شده است که این بندر نتواند جایگاه ویژهای در ترانزیت داشته باشد. در استان گلستان، بندر گز یکی از پایگاههای تجاری مهم این منطقه محسوب میشود، اما زیرساختهای محدود موجب شده است که توانایی رقابت با سایر بنادر بزرگتر را نداشته باشد. بندر ترکمن نیز یکی دیگر از پایگاههای ترانزیتی گلستان است که میتواند در صادرات محصولات کشاورزی نقش ایفا کند، اما ضعف مدیریتی و نبود راههای ارتباطی گسترده باعث شده است که سهم این بندر در جابهجایی کالاها همچنان محدود باقی بماند. بررسی دقیق این بنادر نشان میدهد که برای افزایش بهرهوری و رقابتپذیری منطقه، توسعهی زیرساختهای حملونقل زمینی و ریلی امری ضروری است. بندر امیرآباد تنها بندری است که مستقیماً به شبکهی ریلی کشور متصل است و همین امر یکی از مزیتهای کلیدی آن محسوب میشود، در حالی که سایر بنادر عمدتاً وابسته به حملونقل جادهای هستند. این وابستگی باعث شده است که هزینههای لجستیکی بالا برود و فرصتهای اقتصادی برای رشد صادرات و واردات کاهش یابد. سرمایهگذاری در توسعهی مسیرهای ریلی جدید، اتصال سایر بنادر مهم به شبکهی ریلی، و بهینهسازی مسیرهای جادهای میتواند نقش اساسی در ارتقای عملکرد ترانزیتی استانهای شمالی داشته باشد و جایگاه آنها را در شبکهی تجاری بینالمللی تقویت کند.
توسعهی پایانههای بندری، تجهیز بنادر به سیستمهای هوشمند حملونقل، افزایش ظرفیت انبارداری، و هماهنگی میان مدیریت بندری و پایانههای حملونقل نیز از جمله اقداماتی است که میتواند موجب افزایش بهرهوری عملیاتی این بنادر شود و اقتصاد منطقهای را به سمت رونق بیشتر هدایت کند.
سرمایهگذاری خارجی بهعنوان موتور محرک توسعهی ترانزیت در شمال ایران، هم فرصتهای چشمگیری را ارائه میدهد و هم با مخاطرات خاصی همراه است. ریسکهای اصلی شامل عدم ثبات اقتصادی، نوسانات سیاستهای تجاری، محدودیتهای بانکی و تحریمهای بینالمللی است که میتواند روند جذب سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال، ظرفیتهای ترانزیتی شمال کشور، بهویژه در حوزهی بنادر و شبکههای حملونقل، همچنان جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران خارجی دارد. برای ورود به این بازار و بهرهبرداری از فرصتهای تجاری، سرمایهگذاران نیازمند تخصیص منابع مالی قابل توجهی برای توسعهی زیرساختها، از جمله ارتقای پایانههای بندری، نوسازی ناوگان حملونقل، و ایجاد مسیرهای ریلی و جادهای جدید هستند، که مجموع هزینههای آن در سالهای اخیر با توجه به نرخ تورم و تحولات اقتصادی افزایش یافته است. کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه، هند و کشورهای حوزهی دریای خزر، به دلیل نیاز به مسیرهای ترانزیتی پایدار و تقاضای فزاینده برای تجارت منطقهای، تمایل بالایی به سرمایهگذاری در حملونقل شمال ایران نشان دادهاند. چین در چارچوب طرح «یک کمربند، یک راه»، به دنبال توسعهی کریدورهای حملونقل منطقهای است، در حالی که روسیه به دلیل نیاز به مسیرهای جایگزین برای صادرات کالاهای خود، علاقهی ویژهای به بهبود زیرساختهای بندری ایران دارد. ترکیه نیز با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و نقش استراتژیک خود در تبادلات تجاری، میتواند یکی از سرمایهگذاران کلیدی در این حوزه باشد. در نهایت، با جذب سرمایهگذاری خارجی و مدیریت صحیح ریسکها، امکان تبدیل استانهای شمالی ایران به یکی از محورهای اصلی ترانزیت منطقهای فراهم خواهد شد که نهتنها موجب رونق اقتصادی داخلی، بلکه موجب تقویت موقعیت ایران در تجارت بینالمللی خواهد شد.
مدرس دانشگاه و فعال اقتصادی
- نویسنده : مسعود تقی پورکندسر
Thursday, 22 May , 2025