"هنر و هوش مصنوعی در دنیای امروز در هم آمیخته‌اند، اما آیا این ترکیب به خلق اثر واقعی منجر می‌شود یا فقط یک بازی دیجیتال است؟ در این یادداشت به دنبال کشف پاسخ این سوال می‌گردیم."

ندای گیلان/ در دنیای امروز، تولیدات هنری که توسط هوش مصنوعی خلق می‌شوند، در فضایی دیجیتال و پر از هیاهو به نمایش درمی‌آیند. تصاویری که از مرزهای واقعی و غیرواقعی عبور کرده‌اند، و صداهایی که به‌دقت هر زاویه‌ای از احساسات انسانی را شبیه‌سازی می‌کنند، توجه‌ها را به خود جلب می‌کنند. این تولیدات به نظر می‌رسد جلب‌کننده و جذاب باشند، اما در پشت این جلوه‌های چشمگیر، معضلی وجود دارد که باید به آن پرداخته شود.

این آثار به‌عنوان جواهرات جدید دنیای هنر از سوی ماشین‌ها، صرفاً نمونه‌هایی از توانمندی الگوریتم‌ها هستند یا در حال تحول هنر و خلاقیت انسانی قرار داریم؟ آیا این تنها یک نمایش تئاتری از تکنولوژی است که به‌عنوان یک سرگرمی مصرفی در دنیای مجازی گنجانده می‌شود یا در حقیقت به ما فرصتی جدید می‌دهد تا هنری تازه را تعریف کنیم؟

فاطمه صدرا

فاطمه صدرا

تحلیل

در عصری که هر فرد قادر است در لحظاتی کوتاه از ابزارهای دیجیتال برای خلق اثر استفاده کند، ارزش اصالت، نگاه هنری و روح انسان در فرآیند تولید هنر کجاست؟ و آیا مخاطب امروز، که در دنیای به‌شدت دیجیتال‌شده زندگی می‌کند، قادر است تفاوت میان خلق انسانی و تولیدات ماشین‌محور را درک کند؟

هوش مصنوعی به‌عنوان یک ابزار، قادر است در کوتاه‌ترین زمان، بهترین و دقیق‌ترین نسخه از یک اثر هنری را تولید کند این امر می‌تواند به هنرمندان این امکان را بدهد که تمرکز خود را بر روی جزئیات، پیام و معنای آثارشان بگذارند. اما در همین حال، این مسئله نیز مطرح است که تولیدات هوش مصنوعی به‌طور مستقیم و بدون مداخله انسان، به چه میزان می‌توانند ارتباط احساسی و عاطفی را که همواره جزو ویژگی‌های برجسته هنر بوده، منتقل کنند؟

تولیدات هوش مصنوعی، علی‌رغم جذابیت‌های ظاهری، معمولاً فاقد عمق انسانی و تجارب فردی هنرمند هستند. این آثار می‌توانند تصاویری زیبا و خیره‌کننده ایجاد کنند، اما اگر تنها به‌عنوان ابزاری برای سرگرمی و نمایش تکنولوژیک در نظر گرفته شوند، احتمالاً از ماهیت اصلی هنر دور خواهند بود. هنر باید بتواند یک ارتباط عمیق‌تر و معنادارتر با مخاطب برقرار کند، چیزی که تنها از دل یک تجربه انسانی، با تمامی احساسات و پیچیدگی‌هایش، بیرون می‌آید.

این دقیقاً جایی است که تفکر استراتژیک به‌عنوان یک هنرمند مطرح می‌شود. به‌جای این‌که فقط به استفاده از هوش مصنوعی برای تولید آثار سطحی و فاقد عمق بسنده کنیم، باید به‌دنبال راهی باشیم که این ابزارهای نوین بتوانند به فرآیند خلاقیت انسانی کمک کنند و هنری را خلق کنند که همچنان محتوای غنی و ارتباط واقعی با مخاطب را حفظ کند. در حقیقت، هوش مصنوعی باید به‌عنوان یک ابزار مکمل، نه جایگزین، در خدمت هنرمندان قرار گیرد.

نسل جوان امروزی به‌طور طبیعی تجربه کار با هوش مصنوعی را در سنین پایین‌تر به‌دست می‌آورد و برای آن، به‌ویژه در ابتدابا دیدگاهی سرگرم‌کننده و فان وارد می‌شود. این نسل هوش مصنوعی را به‌عنوان یک ابزار برای خلق سرگرمی یا حتی درآمدزایی از تبلیغات می‌شناسد و اغلب به دلیل فشار اجتماعی یا احساس عقب‌ماندن از روندهای نوین، تمایل دارد تا از امکانات آن استفاده کند. با این حال، آینده‌ای که برای این نسل از هوش مصنوعی قابل تصور است همچنان مبهم و در حال تکامل است.

در مقابل، نسل بزرگتر و جامعه‌ای که هم‌اکنون در موقعیت‌های مدیریتی قرار دارد، نگرش متفاوتی به هوش مصنوعی دارد. آنها همچنان در حال بررسی و تحلیل این پدیده به‌عنوان یک تهدید یا فرصت هستند، اما به‌طور همزمان توانسته‌اند آثاری خلق کنند که در آنها، علاوه‌بر نمایش تصویری از گذشته، جنبه‌های سرگرم‌کننده و فان نیز وجود دارد. این تضاد دیدگاه‌ها بین نسل‌های مختلف، نشان‌دهنده‌ی روند پیچیده و دگرگون‌کننده‌ای است که هوش مصنوعی به آن وارد می‌شود.

نمونه طراحی با هوش مصنوعی

نمونه طراحی با هوش مصنوعی

 

نتیجه

هوش مصنوعی، همان‌طور که در طول تاریخ تکنولوژی‌های نوظهور مسیر هنر را تحت تأثیر قرار داده‌اند، می‌تواند دروازه‌ای نو به سوی شکل‌های تازه‌ی بیان هنری بگشاید. این ابزار اگر با نگاهی استراتژیک و آگاهانه در خدمت خلاقیت انسان قرار گیرد، نه تنها تهدید نیست، بلکه فرصتی‌ست برای جهش در درک زیبایی، معنا و تجربه هنری.

نقش انسان در این مسیر حذف‌ناشدنی‌ست؛ زیرا آن‌چه هنر را از «نمایش تکنولوژی» متمایز می‌کند، روح، نیت، تجربه زیسته و دغدغه‌های انسانی در پس آن است. هنر، حتی در همراهی با هوش مصنوعی، باید همچنان روایتگر احساس، زمان، اجتماع و تفکر انسانی باشد.

آینده‌ی هنر نه در کنار زدن انسان، بلکه در هم‌افزایی میان ذهن خلاق انسان و هوش دیجیتال رقم خواهد خورد. بنابراین، پرسش اساسی دیگر این نیست که آیا هوش مصنوعی جای هنرمند را می‌گیرد یا نه، بلکه این است که ما به‌عنوان هنرمندان و فعالان رسانه‌ای، چگونه این ابزار را در خدمت معنا، تأثیر و مسئولیت فرهنگی به‌کار می‌گیریم؟

فاطمه صدرا
سازنده روایت‌های تصویری با رویکرد استراتژی رسانه‌ای

  • نویسنده : فاطمه صدرا