در گذرگاه پرپیچ و خم تحولات منطقه‌ای و جهانی، گاه رخدادهایی پیش می‌آیند که مرزهای فهم رایج ما را می‌آزمایند و نظم‌های متعارف امنیتی را به چالش می‌کشند.
سید کامران یگانگی- جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، نمونه‌ای بارز از چنین چالش‌هایی است؛ نبردی پیچیده که نه تنها خطوط مقدم جبهه‌های نظامی، بلکه ساختارهای پنهان قدرت، هوش سیاسی و نقش نخبگان علمی را نیز به صحنه آورده است.

در این هندسه نوین امنیت، پرسش بنیادین این است که دانشگاه و نخبگان علمی در کجای این معادله قرار دارند؟ چگونه می‌توان از ظرفیت آنان برای مدیریت بهتر بحران‌ها بهره برد؟ و مهم‌تر آن‌که، در شرایطی که خطوط تقابل آشکار و پنهان هم‌زمان فعال است، نقش راهبری و مدیریت راهبردی چگونه می‌تواند ثبات و قدرت ملی را تضمین کند؟

قدرت سخت، محصول حکمت راهبردی

جمهوری اسلامی ایران در جریان نبردهای اخیر، برای نخستین‌بار در تاریخ رویارویی مستقیم منطقه‌ای، از قدرت سخت خود به‌گونه‌ای هدفمند و مهندسی‌شده استفاده کرد. پرتاب انبوه موشک‌ها و پهپادها به سمت اهداف نظامیِ صهیونیست‌ها، نه صرفاً یک عملیات نظامی، بلکه تجلی نوعی بازدارندگی بومی در میدان نبردهای آینده بود. این عملیات با مهار دقیق پیامدها، از جمله کنترل افکار عمومی و رعایت خطوط قرمز منطقه‌ای، نشان داد که سیاست‌گذاری دفاعی ایران، بر مدیریت عقلانی بحران تکیه دارد.

بی‌شک، راهبری این وضعیت پیچیده، مرهون تدبیر عالی و تسلط راهبردی مقام معظم رهبری بود؛ رهبری‌ای که در عین برخورد قاطع با تهدید، بر اصل «ضربه متوازن و هدفمند» پای فشرد. این همان هندسه‌ای است که در آن، امنیت صرفاً بر تفنگ بنا نمی‌شود، بلکه بر عقلانیت و اشراف بر صحنه خواهد بود.

دانشگاه، در افق دید رهبری

مقام معظم رهبری، از نخستین سال‌های رهبری خود، دانشگاه را نه صرفاً کانون علم، بلکه منبع قدرت ملی دانسته‌اند.در سال‌های اخیر، این نگاه راهبردی، با ابلاغ سیاست‌های کلی علم و فناوری، بارها تأکید شد که «دانشگاه‌ها باید در خط مقدم حل مسائل اساسی کشور» قرار گیرند. در اغلب بیانات ایشان، نخبگان دانشگاهی، جزئی از ساختار امنیت، اقتصاد، فرهنگ و رسانه معرفی شده‌اند، نه بیرون از آن.

ترور دانشمندان و اساتید دانشگاه ایران، از شهیددکتر علی‌محمدی تا دکترفخری‌زاده و دکتر طهرانچی ، نشان داد که دشمن، دانشگاه را خوب می‌فهمد. این ترورها نه تنها ضربه به فرد، بلکه ضربه به ستون فقرات دانش و قدرت نرم کشور است. پرسش این‌جاست: ما چقدر این اهمیت را درک کرده‌ایم و برای آن چه کرده‌ایم؟

مهندسی جنگ با مهندسان دانشگاهی

درک اهمیت دانشگاه در امنیت ملی، بدون ارجاع به خاطره هشت سال دفاع مقدس ناقص خواهد ماند. کافی‌ست به سال‌های دهه شصت بازگردیم؛ زمانی که دانشگاهیان، مهندسان و دانشجویان بسیجی، در قالب «جهاد دانشگاهی» و تیم‌های طراحی، نخستین پل‌های شناور، تانک‌های دست‌ساز، راکت‌ها و سامانه‌های مهندسی معکوس را تولید کردند. جهاد سازندگی، لشکر فنی‌ـ‌مهندسی‌ای بود که زیر نظر نخبگان دانشگاهی، در میدان جنگ می‌جنگید.

امروز، پس از چهار دهه، زیرساخت‌های صنعت دفاعی کشور، عمدتاً بر پایه همین سنت ساخته شده‌اند. این همان الگویی‌ست که در جنگ اخیر نیز خود را نشان داد: دانشگاه پشتِ جبهه را نساخت؛ بلکه در میدان فناوری، نبرد را مدیریت کرد.

راهبرد عالی رهبر انقلاب

مقام معظم رهبری، توجه ویژه‌ای به جایگاه دانشگاه‌ها و نخبگان علمی در مدیریت بحران‌ها داشته اند . ایشان همواره تأکید فرموده اند که «دانشگاه‌ها باید موتور محرکه تحول علمی و فناوری کشور باشند و در پشتیبانی از امنیت ملی نقش کلیدی ایفا کنند.»

رهبر انقلاب با شناخت دقیق از اهمیت ترکیب قدرت سخت و نرم، نظام تصمیم‌سازی را به نحوی هدایت فرمودند که دانشگاه‌ها نه فقط محل آموزش، بلکه به میدان عمل و ابتکار تبدیل شوند. این رویکرد، پیوند عمیق میان علم، امنیت و سیاست را به نمایش گذاشت و مسیر توسعه دانش‌بنیان را هموار ساخت.

فرجام راهبردی: دانشگاه، امنیت و عقلانیت ملی

در نبردهای بدون قطعنامه، آن‌که صاحب قدرت نرم و سخت همزمان باشد، آینده را می‌نویسد. اگر دانشگاه امروز در صحنه نباشد، فردا از متن تاریخ حذف خواهد شد.
این‌که رهبری کشور با نگاه راهبردی خود، هم میدان را کنترل می‌کند و هم بر علم تکیه دارد، خود الگویی‌ست برای آنکه بدانیم در هندسه امنیت ملی آینده، تلفیق عقلانیت علمی با حکمرانی راهبردی، مهم‌ترین سرمایه ماست.

و اگر دانشگاه، این دعوت و فرصت را جدی بگیرد، می‌تواند همان قطعنامه‌ای باشد که آینده ایران را نه با امضای دیگران، که با قلم نخبگان خود، تضمین کند.

* عضو هیات علمی دانشگاه