غلامرضا کیامهر در روزنامه جهان صنعت نوشت: از آغاز فعالیت شورای شهر پنجم و شهردار منتخب آن تا امروز که حدود شش ماه میگذرد، شهروندان تهرانی جز مقداری شعار و افشاگری در خصوص تخلفات مالی شهردار سابق و همکاران وی، هیچ اثر و نشانهای که حاکی از ایجاد تحول در فعالیتهای خدماتی و عمرانی مدیریت […]
غلامرضا کیامهر در روزنامه جهان صنعت نوشت: از آغاز فعالیت شورای شهر پنجم و شهردار منتخب آن تا امروز که حدود شش ماه میگذرد، شهروندان تهرانی جز مقداری شعار و افشاگری در خصوص تخلفات مالی شهردار سابق و همکاران وی، هیچ اثر و نشانهای که حاکی از ایجاد تحول در فعالیتهای خدماتی و عمرانی مدیریت جدید شهری در منطقه محل سکونت خود یا در سطح شهر تهران باشد، مشاهده نکردهاند جز آنکه میبینند برخی از پروژههای نیمهکاره گذشته مانند پروژه خط هفت مترو، پروژه زیرگذر تقاطع بزرگراه چمران و جلال آلاحمد که چهار سال از شروع عملیات اجرایی آن میگذرد و زندگی مردم و ترافیک محلههای پیرامونی آن را مختل کرده است، به بهانههایی چون وجود نواقص فنی یا کمبود منابع مالی نیمهکاره به حال خود رها شده است.
طی این مدت چهره نامطبوع و آزاردهنده کلانشهر تهران به شکل همان حال و روز گذشته باقی مانده، عابران پیاده همچنان با زحمت و مشقت از پیادهروهای ناهموار و فاقد حداقلهای استانداردهای لازم تردد میکنند و موتورسوارها به سهولت و بیهیچ ترس و واهمهای دستهدسته در پیادهروها جولان میدهند، اتوبوسهای کهنه و از رده خارج شده که در آنها کمترین امکانات رفاهی وسرمایشی و گرمایشی برای رانندگان و مسافران وجود ندارد، مانند گذشته در سطح شهر به حملونقل مسافر مشغولند، در وضعیت نامطلوب نظافت پیادهروها و سوارهروها و شیوه حمل زبالههای محلههای مختلف شهر کمترین تغییر و تحولی ایجاد نشده، ترافیک و راهبندانهای گذشته همچنان لحظههای زندگی و اعصاب و روان شهروندان را از بامداد تا شامگاه خرد و خمیر میکند.
به دلیل عدم افزایش و توسعه واگنهای خطوط مترو و اتوبوسهای خطوط بیآرتی و ازدحام مسافر تردد شهروندان با این دو وسیله حملونقل عمومی در سطح شهر همچون گذشته شکنجهای عذابآور است که نه اعضای شورای شهر و نه شهردار محترم حتی برای یک هفته قادر به تحمل آن نیستند، نحوه برخورد ماموران تنومند و درشتاندام سد معبد شهرداری با دستفروشان مستضعف و بیپناه در خیابانهای شهر همانند سالهای گذشته خشونتبار و عاری از جوهر ترحم است و هنوز مدیریت جدید شهری و شورای شهر زحمت پیدا کردن راهحلی اساسی و انسانی برای ساماندهی دستفروشان را که واقعیت وجودی آنها در تمام جوامع بشری و حتی در پیشرفتهترین و مرفهترین شهرهای جهان به رسمیت شناخته شده، به خود ندادهاند. هنوز شهرداریهای مناطق 22 گانه شهرداری تهران برای وصول مطالبات یا به زعم خود مبارزه با تغییر کاربری ساختمانها (که البته بعد از پرداخت وجوه مربوطه به شهرداری منطقه مشکل تغییر کاربری حل میشود) از شیوه بسیار نامطلوب، خشن و پادگانی مدیریت سابق شهری یعنی قرار دادن بلوکهای سیمانی چندتنی و بسیار زشت و نازیبا در برابر در ورودی مغازهها یا ساختمانها استفاده میکنند و کاری هم به تاثیرات روانی نامطلوب کار خود بر روحیه شهروندان و احیانا گردشگرانی که در این سالها متاسفانه به ندرت گذارشان به شهر ما میافتد ندارند.
هنوز نه آقای شهردار و نه شورای شهر پنجم که عنوان شورای شهر اصلاحطلب را یدک میکشد و میلیونها شهروند تهرانی که زیر ستیغ آفتاب اردیبهشتماه گرم امسال با هزاران امید، برای انتخاب اعضای آن ساعتهای طولانی در برابر حوزههای رایگیری در صف ایستادند، هیچ گزارش شفاف و قابل درک و فهمی از عملکرد خود در شش ماهی که گذشته به شهروندان تهرانی ندادهاند و هیچ تابلوی شفافی هم در خصوص آنچه تصمیم دارند در آینده برای رفاه حال شهروندان و رفع و اصلاح نابسامانیهای بیحد و اندازه آن انجام دهند، برای شهروندان ترسیم نکردهاند و نگفتهاند از چه فلسفه و سیاستهایی در خصوص امر مهم توسعه شهری و قابل تحمل کردن زندگی در کلانشهر تهران برای ساکنان این شهر پیروی میکنند.
شعار دادنها و افشاگری در خصوص تخلفات مالی و اداری دوره شهردار سابق بدون رویکردهای عملگرایانه، به تنهایی نمیتواند برآورنده انبوه مطالبات بر زمین مانده شهروندان تهرانی در حوزه خدمات شهری و پروژههای عمرانی ضروری باشد و ادامه وضعیت موجود جز آنکه سلب اعتماد شهروندان نسبت به شورای شهر پنجم و شهردار منتخب آنرا به همراه داشته باشد، نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد. بیان دردها و مشکلات به جا مانده از گذشته زمانی برای شهروندان ارزش خواهد داشت که راه درمان آنها نیز برای مردم بازگو شود که به قول معروف با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.
عنصر غافلگیری هم که همچنان مانند گذشته بر فضای مدیریت جدید شهری ما حاکم است که یک نمونه آن را به تازگی بعد از بارش یک برف نسبتا سنگین که شهرداری را غافلگیر کرد و به فلج شدن جریان زندگی در اغلب نقاط سطح شهر منجر شد، شاهد بودیم. اگر مدیریت شهری سابق در حادثه آتشسوزی ساختمان فولادی پلاسکو غافل شد و سازمان آتشنشانی آن به دلیل نداشتن تجهیزات لازم نتوانست آن آتشسوزی مهیب را مدیریت و مهار کند حالا در دوره مدیریت جدید شهری کلانشهر تهران یک رخداد طبیعی در فصل زمستان به عاملی برای غافلگیر کردن مجموعه شهرداری تبدیل میشود.
با این حساب آیا این غافلگیر شدنها در آینده باز هم تکرار خواهد شد و مدیریت جدید شهر و شورای شهر پنجم چه طرح و برنامهای برای جلوگیری از تکرار این پدیده در دست اجرا دارد؟ چه تعداد دیگر از ساختمانهای بلند در سطح کلانشهر تهران که یقینا به استحکام و استواری ساختمان پلاسکو ساخته نشدهاند، احتمال دارد به سرنوشت ساختمان پلاسکو دچار شوند؟ برای غافلگیر نشدن شهرداری در قبال سایر حوادث و سایر بلایای طبیعی مانند سیل و زمین لرزه تا چه میزان آمادگی دارد و سوالهای بسیاری دیگری از این دست در ذهن شهروندان تهرانی جاری است که متاسفانه شهرداری و شورای شهر تاکنون پاسخی به آنها ندادهاند…
[ad_2]
Source link
Wednesday, 14 May , 2025