به گزارش ندای گیلان، در صف مرغفروشی، مردی میانسال روبهروی یخچال ایستاده است. نگاهی به قیمتها میاندازد، بعد زیر لب چیزی میگوید و آرام از فروشنده میپرسد: «پا مرغ چند درمیاد؟»
فروشنده با بیحوصلهگی جواب میدهد: «کیلویی چهل تومن.»
مرد لحظهای مکث میکند، کارت بانکش را از جیب درمیآورد و میگوید: «نصفِ یه کیلو بده.»
فروشنده لبخند میزند، اما لبخندش از جنس ترحم است، نه احترام. مرد، کیسهی کوچک را میگیرد و بیصدا بیرون میرود. پشت سرش سکوتی میماند — از جنس شرم، از جنس ترسِ دیده شدنِ فقر.
ما این روزها زیاد چنین صحنههایی میبینیم، اما کمتر درنگ میکنیم. تورم، تنها عددی در گزارشهای اقتصادی نیست؛ آسیبی است که بر روان جامعه وارد میشود، بر عزتِ نفسِ مردمی که روزگاری با کار خود زندگی میساختند و امروز برای حفظ آبرو، ناچارند کمتر بخرند، کمتر بگویند و کمتر بخواهند تا کمتر قضاوت شوند.
آنچه از میان رفته، فقط قدرت خرید نیست؛ احساسِ کرامتِ انسانی است. جامعهای که در آن پدر از خرید میوه برای فرزندش خجالت میکشد، یا مادری شرمگین از خالی بودن کیف مدرسهی کودک است. کودکی که ناتوانی پدرش را میبیند، نخستین درس زندگیاش نه ریاضی و علوم، که احساسِ کمارزشی است. این زخم روانی، سالها در ذهن او باقی میماند.
چرا این اتفاق افتاد؟
افزایش بیرویهی قیمتها، ریشه در سیاستهای پولی نادرست، تحریمهای اقتصادی و ضعف مدیریت دارد. وقتی نرخ تورم از درآمد مردم پیشی میگیرد و دولت بهجای حمایت هدفمند، یارانههای ناکارآمد پرداخت میکند، نتیجه همین است: فقرِ نمایان و شرمِ عمومی.
اما فراتر از سیاستگذاری اقتصادی، مسئلهای اجتماعی نیز وجود دارد. فقر در ایران هنوز تابو است. خانوادهها ترجیح میدهند قرض کنند تا همسایه متوجه نشود که توان خرید ندارند؛ و این پنهانکاری، بار روانی را دوچندان میکند.
چه باید کرد؟
در سطح سیاستگذاری: دولت باید از پرداخت یارانههای همگانی دست بردارد و حمایتهای هدفمند را به دهکهای پایین درآمدی معطوف کند. کنترل تورم نیازمند شفافیت در سیاستهای پولی و مهار هزینههای بیرویه است، نه شعار.
در سطح اجتماعی: باید فرهنگِ همدلی را جایگزین قضاوت کنیم. نگاه تحقیرآمیز ما — چه فروشنده باشیم، چه تماشاگر — تنها بر عمق زخم میافزاید. مراقبت از کرامت یکدیگر، پیش از آنکه وظیفهای دولتی باشد، مسئولیتی جمعی است.
در سطح فردی: باید از سکوت در برابر فقر بیرون بیاییم. خانوادههایی که توان مالی ندارند، نباید احساس انزوا کنند. تشکیل شبکههای حمایت محلی، کمکهای غیررسمی میان همسایگان و گفتوگوی صادقانه دربارهی مشکلات مالی، میتواند بخشی از راهحل باشد.
نان اگر گران شود، شاید بتوان تاب آورد؛ اما وقتی کرامت از سفرهها میرود، دیگر چیزی برای تاب آوردن باقی نمیماند. هیچ شاخص اقتصادی، ارزشمندتر از عزتِ انسان نیست.






Wednesday, 29 October , 2025