ندای گیلان: شب ۱۱ فروردین ماه حضور محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و سعید خطیب زاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی در شبکه اجتماعی کلاب هاوس و پرسش و پاسخ وی با برخی فعالان رسانه، علاوه بر آنکه حاوی اخبار جدیدی در حوزه سیاست خارجه و مسائل مرتبط با برجام و سند همکاری ایران و چین […]

ندای گیلان: شب ۱۱ فروردین ماه حضور محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و سعید خطیب زاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی در شبکه اجتماعی کلاب هاوس و پرسش و پاسخ وی با برخی فعالان رسانه، علاوه بر آنکه حاوی اخبار جدیدی در حوزه سیاست خارجه و مسائل مرتبط با برجام و سند همکاری ایران و چین داشت، موجب شد تا شبکه اجتماعی کلاب هاوس نیز  بیشتر بر سر زبان‌ها بیفتد.

کلاب هاوس که بیش از یک ماه است تب نصب و حضور در آن در میان مردم به‌ویژه نخبگان در ایران بالا گرفته این‌روزها بیشتر از سایر شبکه‌های اجتماعی محل بحث شده است اگر‌چه هنوز به لحاظ تعداد کاربران اختلاف فاحشی با دیگر پلتفرمها دارد.

کلاب هاوس چیست؟

کلاب هاوس که یک نرم افزار متعلق به شرکت آمریکایی است حدوداً یک سال است راه‌اندازی شده؛ فضای این نرم افزار شبیه به اینستاگرام است با این تفاوت که خبری از عکس و متن نیست و شبکه‌ای صرفاً صوتی است و افراد با حضور در ROOM (اتاق مجازی) یا راه‌اندازی یک اتاق و دعوت از افراد مختلف شروع به بحث و گفت‌وگو می‌کنند.  در حال حاضر برای استفاده از این نرم‌افزار باید از طرف شخص دیگری دعوت‌نامه داشت یا نام خود را در لیست انتظار رزرو کرد.

حضور افراد سرشناس از سراسر جهان و امکان شنیدن صدای این افراد یا گفت‌وگو با آنها موجب جذابیت کلاب هاوس شده است. در ایران نیز در هفته‌های گذشته تشکیل ROOM هایی با حضور برخی سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای کوچ کرده از اینستاگرام و توئیتر به کلاب هاوس، موجب شده تا در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ این شبکه اجتماعی به پدیده این انتخابات تبدیل شود.

حضور برخی شخصیت‌های سیاسی که احتمال کاندیداتوری آنها در انتخابات ریاست جمهوری می‌رود همچون محمدجواد ظریف، محمدجواد آذری جهرمی و رستم قاسمی موجب شد تا این گمانه پیش بیاید که کلاب هاوس هم مانند فیس بوک و توئیتر در سال ۹۲ و تلگرام در سال ۹۶، نقش مهمی در فعالیت‌های انتخاباتی کاندیداها در فضای مجازی داشته باشد.

با توجه به اینکه رئیس ستاد انتخابات ممنوعیت برگزاری هر نوع تجمع و میتینگ انتخاباتی در ۱۴۰۰ سخن گفته و یکی از تخلفات انتخاباتی این دوره را رعایت نکردنِ پروتکل‌های بهداشتی اعلام کرده است و از طرفی ضعف صدا و سیما در برگزاری برنامه های گفتگو محور که نمونه اخیر آن را در اخراج مجری برنامه زاویه شاهد بودیم، احتمال می‌رود میتینگ‌های خیابانی و استادیومی در انتخابات ریاست جمهوری به کلاب هاوس منتقل شود و کاندیداها سخنرانی‌های عمومی خود برای هوادارانشان را در بستر فضای مجازی دنبال کنند.

اما کلاب‌هاوس فعلاً یک محدودیت بسیار جدی دارد و آن اینکه نسخه رسمی آن فقط برای IOS طراحی شده است و گوشی‌های اندرویدی فعلاً نسخه رسمی استفاده از آن را ندارند اگرچه گفته می‌شود حدود ۴۰ روز دیگر احتمالاً نسخه رسمی اندرویدی آن نیز منتشر شود، اما این زمان فاصله بسیار کمی با موعد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران دارد و همین مساله موجب می‌شود که شاید آن‌طور که برخی تصور می‌کنند کلاب‌هاوس پدیده انتخابات ۱۴۰۰ نباشد.

در ادامه با تعدادی از فعالان فضای مجازی که در محیط کلاب‌هاوس نیز حضور جدی دارند به گفتگو نشسته است. از آنها دو سوال را پرسیده‌ایم:

الف- آیا کلاب‌هاوس ظرفیت این را دارد که پدیده انتخابات ۱۴۰۰ ایران شود؟ این نرم‌افزار  چه امتیازات و چه محدودیت‌هایی برای تبدیل شدن به چنین پدیده‌ای دارد؟

ب- کم‌کاری و ضعف صداوسیما در تبدیل شدن به رسانه مرجع (به دلیل گستره و امکاناتش) چه نقشی در پررنگ شدن کلاب هاوس دارد و اپلیکیشنهای دیگر مجازی دارد؟

در ادامه پاسخ فعالان رسانه که برخی از آنها در نشست آقای ظریف در کلاب هاوس نیز حضور داشتند را می خوانید:

 

** فرید مدرسی روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای اصلاح‌طلب: کلاب هوس نرم افزاری است در حد ظرفیت خودش؛ نه آنقدر بزرگ است که فکر کنیم تحول بنیادین ایجاد می‌کند و نه آنقدر کوچک است که بی‌تاثیر باشد!

من از سوال دوم شما شروع می‌کنم بنده معتقدم صداسیما اولاً برای حضور حداکثری  و ایجاد فضای مناظره،  دیالوگ و بیان دیدگاه‌های مختلف سیاسی برای همه کسانی که به هرحال در ساختار جمهوری اسلامی به عنوان گروه‌های قانونی مورد تایید هستند، دچار کم کاری شده است. ثانیاً این سازمان  از نظر فنی به شدت کلاسیک است و بازی‌های جدید را بلد نیست و ایجاد فضای جدید و پلتفرم‌های جدید و مناظرات با شیوه‌های جدید در درون آن مرده است که علت آن نیز حضور مدیران سنتی و نیروی انسانی با روحیات کارمندی است که انگیزه‌ای برای کار بیرونی ندارند.

ما در مجموعه‌های پیشرو نیازمند افراد خلاق هستیم که بتوانند بر اساس فضای موجود بستری ایجاد کنند که تا فضا شکسته شود و جریان‌سازی صورت گیرد. البته این جریان سازی حتما با در نظر گرفتن همه اِلِمان‌هایی است که همه قبول داریم. بنده معتقد به این نیستم که گفت‌وگوها چارچوب نداشته باشد ولی مشکل این است که مدیران و دست‌اندرکاران صداوسیما کم کاری خودشان اینگونه توجیه می‌کنند که علت جذابیت بستر فضای مجازی رعایت نکردن چارچوب‌های نظام است در حالی که پلتفرم و نوع مناظرات و استفاده از نیروهای مختلف سیاسی در بیان اظهارنظر نه تنها به هیچ وجه تضادی با خطوط قرمز نظام  ندارد بلکه به نوعی تقویت کننده سیاست کلان نظام و شخص رهبر انقلاب است.

تنها ویژگی نرم افزار کلاب هوس این است که انحصار در بیان نظرات را از رسانه‌های تصویری  چون صداوسیما و ماهواره‌های منوتو و ایران‌اینتر‌نشنال گرفته است. بنابراین این نرم‌افزار تا این حد که انحصارشکنی کند، می‌تواند ظرفیت پدیده شدن را داشته باشد؛ اما محدودیت‌هایی چون ظرفیت محدود ۸ هزار نفری برای حضور مخاطبان در اتاق‌های گفت‌وگوی آن مانع تبدیل شدن این نرم‌افزار  به عنوان پدیده انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد. از سوی دیگر از آنجا که کلاب هوس یک نرم افزار انحصاری برای سیستم عامل گوشی‌های آیفون است، بنابراین امکان فراگیری در میان تمامی کاربران فضای مجازی را ندارد.

از طرف دیگر بحث انتخابات ۱۴۰۰ به شخصه پدیده پیچیده‌ای است و با یک یا دو اِلِمان  امکان بروز و ظهور یک پدیده را مهیا نمی‌کند. به همین خاطر به عقیده من بعید است که نه تنها نرم افزار کلاب هوس بلکه هیچ یک از کاندیداهای این دوره بتوانند به شخصه به عنوان پدیده سال ۱۴۰۰ مطرح شوند چراکه آرایش و معادلات سیاسی و انتخاباتی کشور پیچیدگی‌های زیادی دارد و نمی‌توان انتظار داشت که از دل انتخابات ۱۴۰۰ فردی چون احمدی‌نژاد ۸۴ بیرون بیاید.

 

** محمدصالح مفتاح فعال توئیتری و معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور: صدا و سیما عدالت رسانه‌ای را  محقق نکرده؛ گفت‌وگوهای نخبگانی در فضای کلاب هوس انتخابات را تحت تاثیر قرار میدهد

گفت‌وگو کردن آنهم بدون ملاحظه و بدون پیش‌فرض‌هایی که ناشی از مشکلات ابزارهای رسانه‌ای فعلی چون توییتر و اینستاگرام باشد،‌ یک نیاز ملی است. پیش از این  ابزاری‌هایی که برای اینگونه گفت‌وگوها در بستر فضای مجازی در اختیار مخاطب قرار داشت،  موجب سو‌ءتفاهم‌های زیادی می‌شد. چراکه  از یک سو  متن نمی‌تواند لحن را منتقل کند و از سوی دیگر خود آن ابزار ممکن است بگونه‌ای باشد که فضایی خاص را به مخاطب تحمیل کند مثلا اگر شما بخواهید در توییتر از فضای روزمره یا از شادی‌ها و حرف‌های امیدوارانه و مثبت حرف بزنید کمتر مورد اقبال قرار می‌گیرد و بالعکس در بستر اینستاگرام مسائل شخصی، خانوادگی،‌ مثبت و دوستانه است که بیشتر جذابیت دارد.

این ویژگی‌ها در مورد کلاب هوس تصحیح شده است و این اپلیکشن هم نیاز به گفت‌وگو را بدون غلبه ابزار به مخاطب فراهم می‌کند و هم لحن را می‌تواند به درستی منتقل کند. این یک نکته مثبتی است که کلاب هوس را از دیگر ابزارها متفاوت می‌‌کند.

اما در پاسخ به این سوال که آیا کلاب هوس می‌تواند در ۱۴۰۰ تبدیل به یک پدیده انتخاباتی شود؟ باید گفت که  با توجه به اینکه ورود به  این اپلیکشن با دعوت نامه است و نسخه اصلی آن روی گوشی‌های آیفون نصب می‌شود، علی رغم اینکه نسخه‌های غیررسمی دارد اما همین مسئله انحصاری بودن آن تا حد زیادی مانع از گسترش و عمومی شدنش برای انتخابات ۱۴۰۰ می‌شود و در این مدت کوتاه امکان اینکه توده مردم بتوانند در این نرم‌افزار عضویت پیدا کرده و از بستر آن استفاده کنند، وجود ندارد.

از ویژگی‌های دیگر این اپلیکشن نیز این است که با توجه به اینکه قابلیت آرشیوی در این نرم‌افزار وجود ندارد، گفت‌‌وگوها صرفا باید به شکل همزمان باشد. همین مسئله موجب می‌شود تا بحث درباره یک مسئله زمان زیادی از مخاطب بگیرد که همین موضوع به مرور زمان از جذابیت آن برای مخاطب می‌کاهد.

البته به نظر می‌رسد با تمامی این تفاسیر گفت‌وگوهای نخبگانی در فضای کلاب هوس تا حدی فضای انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد ولی با این حال به نظر نمی‌رسد که بتواند جای رسانه‌های فراگیرتری چون اینستاگرام را بگیرد. چرا که از یک سو اینستاگرام چند سالی است که به واسطه ویژگی‌هایی که دارد، توانسته در میان اقشار مختلف مردم با سلیقه‌های گوناگون جای خود را باز کند و مخاطب با این اپلیکشن انس و الفت دارد که به طبع همین عامل موجب می‌شود تا تاثیرگذاری بر روی توده مردم از طریق اینستاگرام صورت گیرد.

اما در ارتباط با نقش عملکرد صداوسیما در پررنگ شدن اپلیکشن‌هایی چون کلاب هوس باید گفت که ‌ یکی از شئونی که قانون اساسی برای صداوسیما قائل شده، این است که این سازمان بستری برای طرح نقطه‌نظرات مختلف از سوی افراد با همه سلایق سیاسی باشد. مسئله‌ای که در ابتدای انقلاب به خوبی متجلی شد و گروه‌های مختلف سیاسی در بستر صداوسیما به مناظره با یکدیگر در حوزه‌های مختلف می‌پرداختند. اما در طول سالها به واسطه شرایط مختلفی که در کشور حاکم شد و حساسیت‌هایی که نسبت به عملکرد صداوسما ایجاد شد و بحث وابستگی بودجه این سازمان به دولت، موجب شده تا مواضعی که از طریق صداوسیما منعکس می‌شود،‌ بعضا به عنوان مواضع حاکمیت تلقی  شود که همین عامل  منجر به این شده که مدیران این سازمان کم کم فضا را محدود کرده و خیلی از افراد احساس می‌کنند که صدای آنها از این بستر شنیده نمی‌شود و به نوعی ما نتوانستیم عدالت رسانه‌ای را از طریق صداوسیما محقق کنیم چرا که از یک سو رسانه‌ ملی ما تهرانیزه شده و از سوی دیگر تنها از طیف‌های محدودی اجازه گفت‌وگو می‌دهد و تعدد شبکه‌های سیما نیز منجر به حضور طیف گسترده‌ای از تفکرات در این بستر نشده است.

در عرصه سیاسی  نیز همین رویه حاکم است و همه گروه‌های سیاسی احساس نمی‌کنند که تلویزیون ملی تفکرات آنها را نمایندگی می‌‌کند به همین خاطر بسیاری از این گروه‌ها، اپلیکشن‌های موجود در بستر فضای مجازی را به عنوان آلترناتیوی در برابر صداوسیما قلمداد می‌کنند.

یکی از نکات جالب گفت‌وگوی کلاب هوس که با حضور آقایان ظریف و آذری جهرمی برگزار شد این بود که آقای رنجبران به عنوان روابط عمومی صداوسیما بحث سعی کرد تا نقطه نظرات خود را بیان کند ولی مدیر اتاقِ گفت‌وگو که آقای فرید مدرسی بود،‌ اجازه پاسخگویی به او را نداد. نکته جالب توجه دیگر این بود که این فضا به قدری کشش پیدا کرده که مسئول روابط عمومی رسانه ملی نیز لازم می‌داند در آن عضویت پیدا کرده و فعالیت کند.

ضمن اینکه آقای عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی نیز که در این اتاق گفت‌وگو حضور  داشت، وقتی با درخواست اظهارنظر اعضای اتاق روبرو شد، اعلام کرد که نظرات خود را در برنامه تلویزیونی «پرونده ویژه» شبکه سه بیان کرده و کسانی که این گفت‌وگو را ندیده‌اند خود را از تلویزیون محروم کرده‌اند. این مسئله نشان می‌دهد که متاسفانه نوعی مرزی بندی واضح و آشکاری میان مخاطبان تلویزیون و مخاطبان فضای مجازی شکل گرفته است و این قطبی شدن جامعه در عرصه رسانه‌ای اتفاق خوبی نیست.

 

** سعید آجورلو مدیر مسئول صبح نو: کلاب هاوس؛ بهار معنا و روشنفکری و محتوا/ این نرم افزار  ستاد انتخاباتی نامزدهای سال ۱۴۰۰ خواهد شد

نکته اول: من گمان می‌کنم کلاب هاوس ستاد انتخاباتی نامزدهای سال ۱۴۰۰ خواهد شد. چرا که اکثریت سیاسیون و رسانه‌ها در این پلتفرم حضور دارند. گرچه تعداد افراد حاضر درصد خیلی کمی از جامعه را تشکیل می‌دهند، اما از حیث تأثیرگذاری در فضای سیاسی و اجتماعی محیط کم‌نظیری تشکیل شده به همین واسطه مرکز اصلی فعالیت نامزدها به نظر در کلاب هاوس خواهد بود. یا به عبارتی دیگر اگر یک نامزد به انتخابات بدون این پلتفرم فکر کند شانس چندانی برای برد نخواهد داشت چرا که منبع خبر و تحلیل و نظر این پلتفرم است. با این توضیح کلاب هاوس پدیده این انتخابات است و نقش فراوانی در تولید قدرت اجتماعی خواهد داشت.

نکته دوم: این یک سؤال جدی است که کلاب هاوس یک رسانه دموکرات است یا دیکتاتور؟ پاسخ‌ها تا آنجا که من شنیدم دوگانه بوده. آنهایی که نمی‌توانند صدای خود را روی استیج بیاورند، کلوب هاوس را ادامه تک‌صدایی رسانه‌های رسمی و یک‌طرفه بودن آنها می‌دانند. از نظر آنها طیف زیادی از جامعه صدایی در رسانه‌ها ندارند و کلوب هاوس هم رسانه سرمایه‌داری چپ و راست و بورژوازی و یا حتی طبقه متوسط جدید است. گمان می‌کنم این خطر وجود دارد که هیئت مدیره پنهانی این رسانه را از صدای همه مردم خالی کند و جنبه دموکراتیک این رسانه را از بین ببرد. بهتر اگر بخواهم منظورم را بگویم کلوب هاوس فعلاً نمادی از “دموکراسی پولیارشی” و “نخبگانی” است نه دیکتاتوری. اینکه  می‌توان از دموکراسی نخبگانی به سمت دموکراسی توده‌ای یا ژاکوبنی حرکت کرد کمی پیچیده است. چراکه درون حتی یک “دموکراسی آتنی” و “روسویی”  هم نخبگان که توانایی اقناع و جذب بیشتری دارند و این دموکراسی را نهایتاً جهت‌دهی و هدایت می‌کنند. در غیر این صورت این دموکراسی مضمحل می‌شود. راه‌حل بهتر تبدیل کردن دموکراسی پولیارشی به “دموکراسی قانونی” است که هر “روم” عقیده مخالف خود را بپذیرد و در چارچوب تفکرش حق اقلیت را به رسمیت بشناسد.

نکته سوم: کلوب هاوس تقاطع جامعه‌شناسی و سیاست است و شاید بهترین تعبیر برای آن رسانه “جامعه‌شناسی سیاسی” است. به همین واسطه می‌تواند بازتاب دقیقی از خواسته‌ها و تمایلات جامعه را به گوش سیاست‌مداران برساند. همان‌گونه که می‌تواند در جهت تبیین و توضیح و اقناع مورد استفاده سیاسیون قرار گیرد. ازاین‌جهت حتماً می‌تواند جای خالی صداوسیما را پر کند و به‌جای نگاه  روابط عمومی گونه به جامعه و سیاست، نگاه واقعی و نقادانه و تعاملی را حاکم کند. درعین‌حال می‌تواند تبدیل به صدای گروه‌های غیررسمی جامعه و سیاست هم شود و آنان را از حاشیه به متن بیاورد. شنیده نشدن صدای حاشیه در بلندمدت چون موریانه متن را می‌خورد.

صدایی که برخی رسانه‌های خارج کشور تلاش برای انعکاس اش دارند، می‌تواند در این پلتفرم در چارچوب قواعد کشور شنیده شود و دکان‌رسانه‌های‌ سلطنت‌طلب و معاند را ببندد من کلوب هاوس را در بلندمدت به ضرر این‌گونه رسانه‌ها می‌دانم و درعین‌حال امیدوارم صداوسیما را به تحرک و تغییر و اصلاح وادارد امیدوارم به‌جای تهدید پنداشتن این رسانه -که همچون رادیوی ۲۴ ساعته کار می‌کند- و فیلتر کردن آن، از فرصت‌های کلوب هاوس استفاده شود با توجه به اهمیت یافتن شئون جدید اجتماعی و تأثیر نخبگان بر طبقات مختلف سوای از هم‌طبقه بودن که تحت عنوان “تمایز” قابل بحث است، نمی‌توان معدود بودن افراد این پلتفرم را غیرعمومی و غیر توده‌ای دانست و طبیعتاً قابل چشم‌پوشی نخواهد بود همانند تأثیری که توییتر بر فضای تلگرامی و حتی رسانه‌های رسمی دارد.

نکته چهارم: خصومت و تنش‌های موجود در جامعه که بخش زیادی از آن به‌واسطه مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت به وجود آمده اگر در جهت صحیح هدایت نشود، از بین نمی‌رود بلکه خود را در قالب خشونت بازتولید می‌کند. در مقابل گفت‌وگو و معجزه زبان می‌تواند حتی کینه و نفرت را رقیق کند چه رسد به خصومت و تضاد که ممکن است حاصل سوءتفاهم باشند. شنیدن سخن یکدیگر، تلاش برای رعایت آداب گفت‌وگو و اقناع‌سازی موجب افزایش مودت و سرمایه اجتماعی خواهد شد. بالا رفتن تحمل اجتماعی و مداراجویی، زیست جهان متفاوتی از سیستم یکطرفه و هژمون خواه سرمایه‌داری ایجاد خواهد کرد.

نکته پنجم: کلوب هاوس بهار معنا و روشنفکری و محتوا خواهد بود. چرا که راه برای سخن گفتن و نوشتن با نقاب از بین رفته و بدون تجهیز به استدلال و هنر و مغز نمی‌توان میدان‌داری کرد از همین رو هوچی گری و تخریب و کمپین منفی چون کف روی آب نابود می‌شود و معنا و محتوا باقی می‌ماند. به همین واسطه کلوب هاوس فرصتی بی‌نظیر برای روشنفکران و اهل نظر و اندیشه است که سخن بگویند و بشنوند. خطر بزرگ این پلتفرم، هجوم ابتذال و سطحی‌نگری است که البته شاید قابل حذف نباشد اما رقابت معنا با ابتذال کار سختی نیست و بزرگ‌ترین وظیفه روشنفکران است.

 

** محمود رضوی تهیه کننده سینما و مشاور فرهنگی و هنری رئیس مجلس شورای اسلامی: صدا وسیما در به‌روزرسانی خود بسیار متأخر عمل می‌کند

در پاسخ به پرسش اول لازم است بگویم، غرب‌گراها از زمان انتخابات ۸۸، در هر انتخابات از یک چرخه چند پلتفرمی برای بر هم زدن نظم ذهنی طبقه متوسط اجتماعی بهره برده‌اند. در ابتدا چرخه‌ی شبکه‌های معاند مانند فیس‌بوک و توئیتر پلتفرم‌های موج‌آفرین آنها بود. بعدها شبکه‌های معاند و شبکه‌های اجتماعی نوظهور همانند وایبر چرخه آنها را تکمیل کرد و در مقطعی تلگرام جایگزین شبکه‌های اجتماعی سابق شد و در این انتخابات با عبور مخاطب از شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای برودکست آنها، به سراغ پلتفرم جدیدی رفته‌اند تا از آن طریق بتوانند چرخه اطلاع‌رسانی و اَبَر رسانه‌ای خود را شکل دهند.

یقیناً ترکیب کلاب هوس به‌عنوان حوزه نخبگانی، توئیتر به‌عنوان شبکه طرفداری و اینستاگرام به‌عنوان شبکه انتشار، چرخه آنها را تکمیل و موج‌آفرینی آنها را کامل می‌کند. مهم‌ترین ویژگی این پلتفرم امکان ارتباط صوتی و گفتگو  بدون هرگونه مداخله و جذابیت‌های بصری است که به‌طور مشخص صرفاً در آن محتوا و گفتگو عامل جذابیت است و هر فرد یا جریانی که منطق درست و اقناع‌کننده داشته باشد می‌تواند در این پلتفرم نقش‌آفرین و تأثیرگذار باشد و در صورت در اختیار داشتن دیگر پلتفرم‌ها، می‌توانند مطالب مطرح شده در آن پلتفرم را تبدیل به موج در دیگر پلتفرم‌ها کنند.

اما درباره سؤال دوم: متأسفانه صداوسیما در به‌روزرسانی خود بسیار متأخر عمل می‌کند و دائم در حال باختن از  پلتفرم‌های جدید است. در تولید فیلم و سریال به VOD ها باخته است، تازگی انتشار خبر را به توییتر و تلگرام و  حالا هم بحث گفتگو را به کلاب هاوس واگذار کرده؛ البته مخاطبان کماکان اخبار رسمی و معتبر خود را از صداوسیما دریافت می‌کنند اما خبر اول را مخاطب از محیط‌های دیگر می گیرد و با پدیده کلاب هاوس حوزه تحلیل خود را نیز از این پلتفرم‌ خواهد گرفت. راه‌حل این مسئله هم به‌هیچ‌عنوان فیلترینگ و محدودیت نیست، به‌روزرسانی و ایجاد فرصت برای گفتگو تنها راه عبور از این مرحله است.