در روزهایی که کشورهای مختلف از جمله ایران تلاش می کند با طالبان بر سر آتش بس در افغانستان مذاکره کنند،این گروه تروریستی اعلام کرده از برنامه خود برای ایجاد"امارت اسلامی" و انحلال ارتش این کشور عدول نمی کند.

به گزارش ندای گیلان،این روزها بازار مذاکره با طالبان به شدت داغ شده است.پس از مذاکرات قطر که در ظاهر توام با دستاورد بود، البته برای طالبان که از خروج نیروهای آمریکایی اطمینان یافتند،این بار گفت وگوهای مسکو در حالی انجام می گیرد که طالبان اکنون خود را در موضع کاملا برتری احساس می کنند.این مسئله را به وضوح می توان در اظهارات فرماندهان و بیانیه های منتسب به این گروه مشاهده کرد.محمد عباس استانکزی رئیس دفتر سیاسی طالبان برای دستیابی به هر توافقی انحلال ارتش را پیش زمینه اصلی می داند.در بیانیه اخیر منتسب به طالبان هم تاکید شده که طالبان هیچ گاه برپایی امارت اسلامی را فراموش نکرده اند و تن به دموکراسی غربی نخواهند داد.علاوه بر این در این بیانیه یادآوری شده که پس از خروج نظامیان آمریکایی طالبان برای اداره کشور در همه حوزه ها صرفا به قوانین اسلامی مد نظر و تفسیر خود اتکا داشته و کشور را نیز بر همان اساس اداره خواهند کرد.همه این ها در شرایطی است که در مراحل ابتدایی مذاکرات صلح اظهارات متفاوتی از سوی طالبان به گوش می رسید چنان که ذبیح ا… مجاهد در آن هنگام تاکید داشت که طالبان قرار نیست همانند گذشته و با الگوی قبلی حکومت کنند. وی در اظهارات خود حتی به “رای دادن “افغان ها در خصوص نوع ساختار سیاسی آینده افغانستان هم اشاره کرده بود. دریک نگاه کلی شاید بتوان این دگرگونی و چرخش در نظر طالبان را که توام با رشد خواسته های آن ها بوده است،به دو عامل اساسی مرتبط دانست؛ پافشاری ترامپ بر خروج نیروهای آمریکایی را باید نخستین عامل به شمار آورد.در حالی که خلیل زاد،نماینده آمریکا در امور افغانستان ،خروج نیروهای آمریکایی از این کشور را به دستیابی به توافق برای آتش بس و برگزاری مذاکرات میان دولت و طالبان مشروط می داند و تحلیل گران سیاسی ،نظامیان رده بالای ارتش واعضای مجلس سنا هم مخالفت خود را با خروج شتابزده از افغانستان اعلام کرده اند،ترامپ همچنان با استناد به هزینه های سر سام آور جنگ و بازدهی نداشتن آن خواهان بازگشت هر چه سریع تر نیروهای آمریکایی به کشورشان هستند.بدین ترتیب به نظر می رسد که طالبان بدون هیچ پیش شرطی بزرگ ترین خواسته خود را دست یافتنی تلقی کرده و تمرکز خود را بر موضوعات دیگری چون سهم خواهی از قدرت قرار داده اند.اما دومین وشاید مهم ترین عامل را باید در داخل افغانستان و در میان جریان‌های سیاسی این کشور جست وجو کرد. تشتت و پراکندگی که در این اواخر در نتیجه اختلاف نظر میان گروه ها و احزاب سیاسی در درون ساختار سیاسی و دولت این کشور به وجود آمده بود، در فرایند مذاکرات صلح بیش از گذشته جلوه گر شد و اکنون در مذاکرات مسکو به نقطه اوج خود رسیده است . امتناع دولت افغانستان از حضور در مذاکرات در شرایطی به وقوع پیوست که برخی از افرادصاحب نفوذ و سران احزاب و گروه ها که خود در بدنه دولت هم مشارکت داشتند،با حضور در این اجلاس شکاف های عمیق در دولت و تشکیلات سیاسی را به شکلی علنی به نمایش گذاشتند.در چنین موقعیتی طالبان نظام و ساختار جدیدی را متوقع هستند که خود در راس هرم آن قرار گیرند یا حداقل یکی از ارکان اصلی آن باشند.

*میر احمد رضا مشرف