ارتباطات را می توان فرایند انتقال یامبادله اطلاعات بین موجودات زنده دنیا تفسیر کرد که یکی از نیازهای اساسی و مهم وجود انسانهاست.

ندای گیلان:ارتباطات را می توان فرایند انتقال یامبادله اطلاعات بین موجودات زنده دنیا تفسیر کرد که یکی از نیازهای اساسی و مهم وجود انسانهاست.

این مطلب از پایگاه آوای رشت برداشت شده است. مسئولیت محتوای این مطلب به عهده پایگاه منتشر کننده است و درج آن درندای گیلان صرفا جهت اطلاع‌ رسانی می باشد.

نگاهی به تعاریف ارتباط

پروفسور مولانا در مقدمه کتاب ارتباط شناسی معتقد است که ارتباط از دو عنصر مشارکت و اعتماد درست شده است.(ص۱۶) ارسطو نیز در کتاب ریطوریقا می گوید: «ارتباط عبارت است از جستجوی وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران». ویلبر شرام نیز ارتباطات را این گونه تعریف می کند: «در فراگرد ارتباط به طور کلی ما می‌خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسئله معین همانندی ایجاد کنیم.»(روبرت،۱۹۴۶،ص۱۱)

بعضی از تعاریف بجای اقناع و همانندی از کلمه تاثیر استفاده کرده‌اند. مثلاً تئودور نیوکامب می گوید: «هرگاه شخصی تاثیری را بپذیرد که دیگری در مورد او اراده کرده است. ارتباط برقرار شده است.» (نیوکامب،۱۹۵۰،ص۲۶۹)

«ارتباط عبارتست از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط بر آنکه در گیرنده پیام مشابهت معنا با معنای مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود.» (محسنیان راد،۱۳۶۹، صص۵۷)

اگر ما فراگرد بودن چیزی را بپذیریم یعنی رویدادها و روابط بین عناصر آن چیز، به صورت پویا و بطور مداوم در حال تغییر است. آغاز و پایان ندارد و اجزای یک فراگرد دارای یک فراگرد دارای کنشهای متقابل هستند. برلو: هر رویدادی که یک تغییر ممتد در زمان را نشان دهد یا هر عملی که ممتد باشد.

تجربه نشان داده است که انسانها زمانیکه از هرگونه ارتباط محروم می شوند ، بسرعت افسرده شده و به سرگشتگی و دیوانگی نزدیک تر می شوند.

ما به محض اینکه کلمه ارتباطات را می شنویم ، بلافاصله، تلفن، رادیو، تلویزیون، و یا کتابها و نشریات در ذهنمان مجسم می شوند و همه وسایلی که ما در ارتباطات کلامی با آن سر وکار داریم.

در ارتباطات کلامی ، مابا یک زبان که بتواند معانی و مفاهیم و منظورمان را انتقال دهد ، سروکار داریم. زبانی که باید بتواند با حاملها و اصطلاحات خود،زمان،فضا وشرایط روی دادها و وقایع و چگونگی آن را انتقال دهد.برچسب هایی که بتواند بوسیله معانی مختلف کلمات ، تلفظ ها و شیوه های بیان آنها، موضوعی را از شخصی به شخص دیگر انتقال دهد و در این نقل و انتقال تصّور شنونده از وقایع همانند گوینده باشد.

به راستی آیا ارتباطات کلامی ، تنها راه برقراری ارتباطات فی مابین است ؟

وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺸﻨﺎﺳﻰ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﺯ ﺳﺨﻨﺎﻧﺸﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ  ﺑﺸﻨﺎﺳﻰ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ.
سوره محمد(ص)- آیه(۳۰)

به واقع آیا درک اهمیت ارتباطات تنها بوسیله ابزارهای ساده و ابتدایی آن به ما هدیه شده است ؟

باعنایت به تعریف ارایه شده از ارتباطات کلامی ، ارتباطات غیرکلامی مشمول تمامی حالتهای ارتباطی می شود که بیک زبان رسمی وابسته نیست. ارتباطاتی که به موجب آن ایده ها و مفاهیم بدون اینکه از مفاهیم و اصطلاحات کلامی استفاده شود ، تشریح و تفسیر می شوند.

نسلهای گذشته ،انسانهایی که قبل از تاریخ می زیسته اند ، ازطریق ارتباط غیرکلامی باهمدیگر رابطه داشته اند.آنها همانند جانوران ، صداهایی از گلوی خود خارج می کردند.

در واقع علایم، حرکات بدنی ، اشارات ، ترسیم نقشها تا زمانیکه زبانی برای بیان مفاهیم آنها ایجاد شود، نیازهای ارتباطی آنان را برآورده می ساخت.

با نگاهی به اطراف خود ، در می یابیم که امروز هم روشهای متعدد برای ارتباط غیر کلامی ما را احاطه کرده اند . صرف نظر از مفاهیم ارتباطات غیر کلامی ، بیشتر اینگونه ارتباطات با حسهای ارتباط گر مرتبط اند . آخر از همه نیز این ” حسّها ” هستند که می توانند اطلاعات را انتقال دهند.

بشر همیشه فکر می کرد که فقط ۵ نوع حس دارد . بعدها دریافت که حس ششمی نیز وجود دارد . اغلب ارتباطات ما انسانها، با این حسها سر و کار دارد.

ارتباط غیر کلامی مرتبط با حسهای بشری ، با حرکت ، رنگ و شکل توام است. در طبیعت نیز نمونه های بیشماری از این نوع ارتباط وجود دارد . .

رقص یک زنبور عسل ، نمونه بارز این ارتباط است . زنبور عسل کارگر حرکت های پیچیده ای انجام می دهد و این حرکت ها توسط سایر زنبورها بصورت دقیق دیده شده و تفسیر می شوند . پرواز و حرکت این زنبور عسلها ، علامت یا پیام خاص برای زنبورهای دیگر است.اینگونه پیامهای بیشتر درباره محل اعلام شهد برای بقیه زنبورهاست .

سرپایان و هشت پایان که به جانوران شب تاب نیز معروف هستند و فرکانسهای رنگی از خود ساطع می کنند ، برای برقراری ارتباط از اشعه نورانی استفاده می کنند.

استفاده از طیف نور و اشعه رنگی سرپایان بیشتر از سرشیدایی است.

سلولهای رنگی(کروماتوفورها) از طریق رشته های ماهیچه ای با سیستم های عصبی مرکزی مرتبط هستند. کنترل رنگهای متنوع و تغییرات آن حیرت انگیز است.تماشای رنگهای این جانوران یکی از دیدنی ترین مناظر اعماق اقیانوسهاست.

این جانوران می توانند هررنگی رابصورت اشعه نورانی درهرسطحی که بخواهند بتابانند. جانوران شب تاب همانند سرپایان می توانند ترکیبات نورانی را بصورت فعل و انفعالات شیمیایی درونی ، تولید کنند.اما علل تولید این پرتوهای رنگی تاکنون برای انسانها مشخص نشده و همچنان در ابهام است.

ما انسانها هم می توانیم همانند دیگر موجودات نمادهایی را برای برقراری ارتباط با سایرین از خود بروز دهیم.

همانطوری که اظهار شد مردمان اعصار قدیم در زمانهای بسیار دور برای برقراری ارتباطات از تصاویر و طرحها استفاده می کردند. طرحها و شکلهای به جامانده از انسانهای قدیمی در دل غارها که برخی از آنها حتی بیش از 000/20سال قدمت دارند، و در منطقه کانتابریان (جنوب غربی فرانسه و شمال اسپانیا) کشف شده اند ، بقدر کافی جذابیت دارند.

بکارگیری تصاویر بعدها به صورت خط هیرو گلیف در آمد که تقریباً یک نوع خط تصویری بود . از زمان ایجاد خط هیرو گلیف ، که قدیمی ترین آن به مصر (۳۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح) و آخرین آن به قرن ۱۴ نسبت داده شده است و در جزایر فیلایی (Philae)نمونه های آن کشف شده اند ، مشخص شده است که این خط به عنوان اولین خط تصویری،قدیمی ترین ابزارارتباطی بین Hittites و Cretans بوده و در بین آنان کاربرد داشته است.

بشر به غیر از ابزار تصویری که با حس بینایی وی ارتباط داشت ، ابزارهای دیگری همچون ارتباطات چهره ای و حرکتی را نیز داشته است . نمادهای چهره ا ی همانند اخم کردن ، خندیدن ، عصبانی شدن، گریه کردن و … حالت های مختلفی هستند که بصورت مؤثر در موقعیتهای مختلف و در ارتباطات رو در رو انتقال دهنده حالات و پیام آنها بوده است .

حالت های حرکتی نیز در ارتباطات کاربرد دارند که می توانند مبهم یا روشن باشند.

اگر شخصی به یک تنگ آب و سپس به دهان خود اشاره کند ، این شاید نمونه ای ازیک ارتباط حرکتی روشن و بدون ابهام باشد . یعنی آشکار است که وی تشنه است و در خواست آب می کند از طرف دیگر دراغلب موارد موقعیت های غیرقابل تفسیری نیز وجود دارند که در شرایط متفاوت معانی مختلفی را انتقال می دهندوبرداشت دقیق و صحیح آن ها به عوامل مختلفی از قبیل عوامل فرهنگی ، جغرافیایی ، اجتماعی و غیره مربوط می شود.

در هندوستان ، استرالیا و برخی از کشور های غربی ، چنانچه کسی سرش را بالا و سپس پایین بیاورد، به معنی تأیید است اما همین حرکت در کویت دقیقاً معنی برعکس دارد و مفهوم (نه) را القاء می کند. در شبه قاره هند چنانچه یک زن با انگشت نشانه دماغ خود را لمس نماید ، این حرکت نشاندهنده تعجب و شگفتی وی است. درخاورمیانه همین حرکت به معنی خدمتگزاری بوده و فرد نیت و آمادگی خود را برای انجام کار حتی تحت سرپرستی یک شخص دیگر اعلام می کند والبته این نوع حرکت ها بیشتر از سوی مردان انجام می شود. در ایران نیز اگر شخص بخواهد بگوید که من با کمال میل در خدمت شما هستم وازدستورات شمااطاعت می کنیم،دست راست خودراروی چشم راست خود می گذارد.

ما درزندگی روزمره، بطور مداوم ترکیبی ازکلمات وحرکات راجهت بیان منظورمان بکارمی گیریم. صدا زدن کسی همراه با لبخند و گفتگو باوی ، باصدا کردن وی بدون لبخند متفاوت است .

ارتباطات غیرکلامی ناخود آگاه ، آنچه که ما آن را زبان بدنی و یا درست بگوییم زبان حرکتی (حالت اندامی)می نامیم ، یک اصطلاح علمی است.

حالات بدن ما گاهی بیانگر حالات روحی روانی ما بوده بطوریکه شاید ما قادر نباشیم آن را با کلمات بیان نماییم.کاربردزبان حرکتی می تواند بازتابی یا غیربازتابی بوده و حالت بدنی ، یا وضعیت وشرایط روحی ماهمراه پیام به شخصی که منتظردریافت پیام است،منتقل شود.

آقای جولیوس فست (Julius Fast) درکتاب معروف خود به نام (زبان حرکت بدنی) که درسال ۱۹۸۴ منتشر شد ، بیان کرده است که زبان بدنی حاصل نفوذ فرهنگی و محیطی است. شخصی که درآمریکای شمالی زندگی می کند و به زبان حرکات بدنی آشنایی دارد ممکن است به سادگی در درک حس و قصد شخص دیگری که در اسپانیا زندگی می کند ، دچار اشتباه گردد.

به هر حال طبقه بندی زبان بدنی به دو بخش وابسته به فرهنگ و عدم وابسته به آن ، در مرحله شکوفایی است .

از بین حسهای پنج گانه خودمان ، حس شنوایی اساساً به ارتباطات کلامی متکی است اما می تواند در ارتباطات غیر کلامی نیز کاربرد داشته باشد . به تجربه ثابت شده است که حس متانت و آرامش ، عصبانیت ، بشاشیت و خوشرویی ، افسردگی و امثال آن می تواند از طریق آواهای هماهنگ و موزون به دیگری منتقل شود. از آوا شناسی در درمان و بهبود افسردگی نیزاستفاده می شود (کاسیلیت ۱۹۹۹)

آینده ممکن است روشهای دیگری رابرای برقراری ارتباطات به ارمغان بیاورد. یکی از روشهایی که اخیراً بشر به آن دست یافته است ، امواج مغزی است .تجربه ثابت کرده است که تمام فرایندهای مغزی که هم در حیوانات و هم در مغز انسانها جریان دارد ، حاصل یک الگوی پیچیده ای از جریان الکتریکی لحظه ای است (Bazier 1961) هر فرایند مغزی با نمونه نوسان الکتریکی فردی تلفیق می شود . تجربه گرایان توانسته اند این نوسانات الکتریکی مغزی را ثبت کنند. همچنین آنان دریافته اند که با برگشت دادن جریان الکتریکی در مسیر طی شده ، امکان اعمال تغییر و اصلاح در ذهن دریافت کننده پیام با یک مجموعه از نمونه های خاص وجود دارد(Delgado 1967).

به منظور درک بهتر حسهای درونی به عنوان مثال زمانیکه گرسنه ایم ، چگونه این گرسنگی را درک می کنیم؟ پاسخ بسیار ساده است . از طریق درک حسهایی که منشاء گرسنگی به آنها مرتبط است و دربخش هوشیار مغزمان فعال اند . این همان ارتباط با خود است.

پیام‌های غیرکلامی هم ارادی هستند و هم غیرارادی. مهمترین مثال برای ارتباط غیرکلامی، بنیان چهره‌ای و اشاراتی بدنی، تن صدا و سکوت‌های بین کلمات است. (یعنی در صحبت هم از ارتباط کلامی استفاده می‌کنیم و هم از ارتباط غیرکلامی) و بیشتر، فرمشان تمثیلی analoge است تا رقمی digital

تفاوت‌های دو نوع فرم تمثیلی analoge و رقمی digital عبارتند از:

  1. در فرم رقمی نیاز به شباهت بین عناصر کد و معنی باطنی آن نیست در حالیکه در فرم تمثیلی مقداری از صفات اختصاصی مربوط به معنی عناصر در آن وجود دارد.
  2. کدهای رقمی از واحدهای مجزائی تشکیل می‌شوند اما کدهای تمثیلی مانند خنده مستمر و تجزیه‌ناپذیر است.
  3. بعضی مواقع تبدیل این دو نوع ارتباط به یکدیگر بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است مثلاً کلمه فلسفه را نمی‌توان با اشاره فهماند. مگر از اشارات قراردادی استفاده کنیم. یادگیری ارتباط غیرکلامی آسان است ولی همراه با ابهام است. مثلاً هدیه دادن می‌تواند نشانه محبت یا رشوه و یا جبران هدیه دیگر باشد.

مادامی که رفتار ما با سایرین عادی است معنای رفتار کلامی در احساس شخصی ماست. در هر پیام دو معنا وجود دارد. معنی فرستنده، معنی گیرنده، هر چه انطباق این دو بیشتر باشد ارتباط بهتری صورت می‌گیرد. معمولاً در ارتباطات غیرکلامی چهار کانال وجود دارد: چهره، چشمها، نمود بدن، صدا، لمس بدن.

شولمن معتقد است که ارتباط کلامی دو ویژگی دارد: ۱٫ شکل آنالوگی ۲٫ پیچیدگی. (شولمن، ۱۹۸۱، ص۵۸) برای تحقیق در زمینه ارتباطات غیرکلامی هم اکنون از روش سیستم رمزگذاری اعمال چهره‌ای FACSI که سیستم پیچیده و جامعی است استفاده می‌کنند در این روش از همه حرکات چهره که قابل تشیخص باشد یادداشت‌برداری می‌کنند. مثلاً با تجزیه و تحلیل این حرکات در بین صحبتها ناآرامی‌های شخصی را تشخیص می‌دهند. هر عملی و حالتی از چهره یک کد خاص دارد و این کدگذاری بر طبق یک جدول طبقه‌بندی شده انجام می‌شود که استاندارد است.

در هر ارتباط کلامی سه موقعیت وجود دارد. موقعیت فرستنده، گیرنده، موقعیت مشاهده‌گر. فرستنده پیام معمولاً بر رفتارهای خود کمتر از گفتارهای خود آگاهی و کنترل دارد به همین جهت بعضی‌ها قائلند که رفتار غیرکلامی ما دلالت بر احساسات حقیقی ما دارد. با زبان وگفتار می‌توان دروغ گفت و یا اشتباه کرد ولی در رفتار این گونه نیست. با آزمایش اکمن روی حرکات چهره آمریکائیها و ژاپنیها دریافتند که این حرکات یکسان و تابع احساسات واقعی است. (اکمن، ۱۹۷۵)

هونرگاردت و فیناندو: «حرکات چهره‌ای دائماً در حال تغییر و بسیار سریع است و بعضی اوقات غیرقابل نظارت.» (هونرگاردت و فیناندو، ۱۹۶۹(

در هنگام دروغ گفتن حرکات دست و پا متفاوت است و چیز دیگری می‌گوید که به این حرکات روزنه غیرکلامی گویند. معمولاً حرکات بدن از حرکات چهره واقعی‌تر است.

یک محدودیت مطالعات بررسی پیام، فرضیه‌های از پیش تعیین شده پژوهشگران است. پیام‌های غیرکلامی به دو دسته قراردادی (پائین آوردن سر برای تائید) و طبیعی (گرد شدن چشم در حالت تعجب) تقسیم می شوند.

وجود فاصله فیزیکی بین فرستنده و گیرنده در ارتباطات غیرکلامی مهم است. چهار نوع فاصله وجود دارد:

فاصله صمیمی (۱۵ تا ۵۰ سانتی‌متر)- فاصله شخصی (تا ۱۲۰ سانتی‌متر)- فاصله اجتماعی (۱۲۰-۲۲۰) فاصله عمومی (۳ الی ۷ متر(

میشل آرگیل و همکارانش معتقدند که یکی از نیازهای بزرگ برای ادامه تبادل در میان شرکت‌کنندگان در یک ارتباط، ایجاد یک سطح راحتی از محرم بودن است آنها محرم بودن را به عنوان محصول نگاه خیره، فاصله فیزیکی و حضور لبخند در رفتارهای یکدیگر تعریف می‌کنند مثلاً هر چه فاصله نزدیکتر باشد کمتر به چهره نگاه می‌کنند. (آرگیل، ۱۹۷۵(

در پایان باید پذیرفت که توجه به ارتباطات غیر کلامی تاثیر بسزایی در تاثیرگزاری و کیفیت روابط ما، هم در زندگی و هم در جامعه و کسب و کارمان دارد.

بنابراین داشتن جذابیت و قدرت نفوذ در دیگران منوط به داشتن چهره و یا استایل تراشیده شده نیست.اگرچه این عوامل در جایگاه خود بصورت مقطعی میتواند تا حدی نقش ایفا کند اما تداوم یک ارتباط سالم و سازنده، توجه به مهارتهای غیر کلامی در هنگام ارتباط با دیگران است.قدرت و جادوی کلام و ارتباط موثر زمانی نمود پیدا میکند که فرد در هنگام گفتگو به عنوان یک مخاطب، همسر، پدر یا مادر، فروشنده یا خریدار و غیره به المانهای کلامی و غیرکلامی خویش توجه ویژه داشته باشد .

به جای چند نقش بازی کردن، بازیگر نقش خویش بوده و در مقام انسان آیینه ای باشیم صاف و صیقلی.

از دو صد رنگی به بیرنگی رهیست

رنگ چون ابرست و بی رنگی مهیست

سجاد قاضی، کارشناس روابط عمومی و مدرس فن بیان و سخنوری