حریم شخصی، زندگی خصوصی و صاحب اختیار بودن آدم‌ها همه موضوعاتی بود که به نظر منتقدان مهناز افشار محلی از اعراب نداشت.

افرا امیری: همه چیز از شایعهای شروع شد که در شبکههای مجازی دهان به دهان میچرخید: ازدواج مهناز افشار با پسر محمدعلی رامین.  شایعهای که البته چندی بعد به واقعیت پیوست و موجی بلند از اعتراض و اظهارنظر درباره این اتفاق به سوی مهناز افشار روانه شد. موجی که رفته رفته به یک سونامی بزرگ تبدیل شد.

اگرچه افشار از همان آغاز در صدد آن برآمد که این وضعیت را مدیریت کند، اما کاربران شبکههای مجازی و مردمی که در جریان این ازدواج قرار میگرفتند، کاری به دلایل این بازیگر برای انتخابش نداشتند. حریم شخصی، زندگی خصوصی و صاحب اختیار بودن آدمها همه موضوعاتی بود که به نظر منتقدان مهناز افشار محلی از اعراب نداشت. استدلال هم شهرت و حرفه افشار بود.

بازار شایعات داغ بود. از مهریه کلان و قباله میلیاردی گرفته تا ازدواج پیشین یاسین رامین که میگفتند علت بر هم خوردنش مهناز افشار بوده است. ماجرا همین طور ادامه داشت و در این میان حرفهای مرضیه برومند درباره قباله میلیاردی یک بازیگر که مهناز افشار بود، آتش ماجرا را تیزتر کرد.

محمدعلی رامین، پدر یاسین رامین، در میان مدیران دولت احمدینژاد، چهره شناختهشدهای بود. مدیری که به روزنامهنگاران زیادی سخت گرفت و با طرح موضوع انکار هولوکاست، حاشیههای زیادی برای کشور درست کرد. همین سابقه کافی بود تا مردم از ازدواج مهناز افشار با پسر او به شدت آزرده شوند. هر چقدر هم که این وسط مهناز افشار گفت که اعتقادات پسر و پدر ربط چندانی به هم ندارند، کسی به خرجش نرفت.

بعد از انتشار خبر ازدواج این دو و خواندن خطبه عقد توسط رئیس دولت هفتم و هشتم، حتی او هم از انتقادها دور نماند. در این میان رسانههایی به سراغ محمدعلی رامین رفتند تا نظر او را درباره این اتفاق بپرسند. او یک بار در حاشیه بازدید از نمایشگاه رسانههای دیجیتال وقتی خبرنگاری از او پرسید واکنشش نسبت به ازدواج پسرش با مهناز افشار چیست گفت:‌ «شما اگر جای من بودی چه کاری میکردی؟ من سکوت را جواب بسیاری از پردهدریها، بیحیاییها و سرک کشیدن در زندگی خصوصی خودم انتخاب کردم.»

اما سکوت آقای رامین چندان طول نکشید. او در مصاحبهای با مجله «صدا» گفت که نه از آشنایی پسرش با این بازیگر خبر داشته و نه پسرش از او مشورتی خواسته است. در نتیجه درست یک روز قبل از مراسم از این اتفاق خبر داشته است و ترجیح داد «نوح»‌وار با این موضوع برخورد کند: «حرف تازهای جز تذکر نداشتم. چونپسرم باورهای پدرش را خوب میشناسد اما به عنوان یک پدر مسلمان حق دخالت نداشتم. پسرم برای لحظاتی پدرش را در وضعیت حضرت نوح میدید اما من هرگز پسرم را در وضعیت پسر نوح ندیدم…»

چند وقتی گذشت تا دوباره این ازدواج و این بازیگر به سرخط خبرهای جنجالی بازگشت. این بار خبر باردار شدن او بود که ماجرا آفرید. ماجرایی که با انتشار یک خبر دیگر به اوج رسید: «مهناز افشار برای به دنیا آوردن فرزندش ایران را ترک کرد». اینجا بود که انگار داغ دل مردم و آنهایی که نسبت به ازدواج این بازیگر با پسر محمدعلی رامین انتقاد داشتند را تازه کرد.

آنها نسبت به این کار مهناز افشار واکنش شدیدتری نشان دادند. این که چرا او کشور را ترک کرده و برای گرفتن پاسپورت یک کشور دیگر ــ که میگفتند امریکاست ــ به آنجا سفر کرده است. بحث آقازاده و آقازادگی و پرسش «از کجا آوردهای» بالا گرفت.

مگر بیمارستانهای ایران چه چیزی کم دارند؟ یا چرا ملیت و هویت خود را فراموش کردی؟ و … همه سئوالهایی بود که بیوقفه در فضای مجازی پرسیده میشد.

با انتشار نخستین تصویر از کودک این بازیگر ابعاد تازهتری به خو دگرفت.

چند روز بعد این بازیگر در صفحه شخصیاش نسبت به انتشار عکسهای شخصی و خانوادگیاش در فضای مجازی انتقاد کرد: «کودکان فرشتگان زمینی هستند… پس به حرمت آنها کمی انصاف داشته باشیم… به غیر از عکس آخر که توسط من در اینستاگرام و فیس بوک گذاشته شده دو عکس دیگر در صفحات و سایتها بدون اجازه من و از وایبر خانوادگی من برداشته شده و متاسفانه پخش شده… متاسفم که به هر دلیل حاضر میشویم عکسهایی را منتشر کنیم که رضایت صاحبش را ندارد که اگر داشت خود صاحب عکس آنها را در اختیار قرار میداد…»

این اعتراض هم مقبول طبع منتقدان افشار قرار نگرفت. آنها نوشتند این بازیگر به جای اعتراض و اعلام عمومی باید به کسانی که در وایبر خانوادگیاش عضو هستند اعتراض کند.

بالاخره این اعتراضات و حرف و حدیثها صدای یاسین رامین را هم درآورد. او که تا این مدت سکوت کرده بود و ترجیح داده بود پشت پرده بماند. او با اشاره به سایتهایی مثل مشرق و الف در سایت پارسینه نوشت:‌ «خوشحال هستم که بالاخره برای گردانندگان سایتهای مشرق و الف این فرصت را فراهم کردم که با کینهورزی نسبت به همسرم و جامعه هنرمندان، رویای قلبی خودشان را در قالب تیتر «شناسنامه آمریکایی حق مسلم فرزندان ماست» منتشر کنند و به تبلیغ گسترده آن بپردازند.»

او به «همسر صبور» و «فرزند نازنین»ش وعده داد که اجازه سلب هویت ایرانیشان را به هیچ بنیالبشری نخواهم داد و گفت:‌ «مهناز افشار نه به امریکا مهاجرت کرده است و نه اساسا فرزندی در امریکا به دنیا آورده و نه هرگز برای خود یا فرزندش شناسنامه امریکایی درخواست کرده است.»

اما اظهار نظر یاسین رامین، نه تنها منتقدان آنها را آرام نکرد که عصبانیتر هم کرد و دست آخر کار به جایی رسید که مهناز افشار در توئیتر خود نسبت به همه حرف و حدیث ها دوباره واکنش نشان داد.

او رسما اعلام کرد که مخالف ایدئولوژی محمدعلی رامین است و از این که برای دخترش آرزوی مرگ کردند اظها تاسف کرد. با این حال باز هم منتقدان حرف خود را میزنند. به دوره تحریمها و وارادات دارو که میگویند زیر نظر یاسین رامین بوده اعتراض میکنند.

شاید همین اتفاقات بود که باعث شد مرضیه برومند در مراسم افتتاح نمایش «اسم» شاید برای کمک به مهناز افشار دوباره موضوع حرفهایی که درباره قباله مهناز افشار را زده بود پیش بکشد و از او عذرخواهی کند. او همچنین از دوستدارانش خواست که مهناز افشار را هم دوست داشته باشند: «یک حرفی مدت‌هاست روی دلم مانده، در نشست مطبوعاتی مدیر سابق مرکز هنرهای نمایشی که درباره وضعیت تئاتر برآشفته بودم به همه انتقاد کرم از رئیس جمهور و وزیر ارشاد گرفته تا مدیر مرکز و در پایان از یک بازیگر سخن گفتم و متاسفانه تنها چیزی که از آن مطلب پررنگ شد، این بخش بازیگر بود.»

او گفته نمی‌داند چرا دیواری کوتاه‌تر از مهناز افشار پیدا نکرده است:‌«به هر حال چند روز بعد از آن ماجرا در نشست دیگر در حضور خبرنگاران از مهناز افشار عذرخواهی کردم و نمی‌دانم چرا دیواری کوتاه‌تر از ایشان پیدا نکرده بودم اما این مساله آنقدر که صحبت‌های قبلی‌ام بازتاب داشت، انعکاس نداشت.» 

از نظر مرضیه برومند حالا همه چیز تغییر کرده است:‌«الان مهناز افشار بچه‌دار شده است. من برای او و دخترش آرزوی خوشبختی و سلامتی می‌کنم. به هر حال یک بچه به دنیا آمده است و همه ما باید دعای خیرمان بدرقه راه این کودک باشد.» 

او از دوستدارانش خواسته که دعای خیرشان را از مهناز افشار دریغ نکنند:‌ «از همه کسانی که به من لطف دارند، می‌خواهم دعای خیرشان و همچنین لطف‌شان را از مهناز افشار دریغ نکنند. امیدوارم همه کودکانی که به دنیا می‌آیند، دنیایی بدون جنگ و خشونت داشته باشند.»

اما وقتی مهناز افشار باز هم در صفحه شخصی‌اش این مطلب را با عنوان تکذیبیه مرضیه برومند منتشر کرد هم منتقدان با او بر سر مهر نیامدند. آنها همچنان بر مواضع خود پافشاری کرده و می‌کنند و خیال فراموش کردن ماجرا را ندارند.

باران اتهام و اعتراض بر سر مهناز افشار و همسرش باریدن گرفته است. بارانی که انگار خیال تمام شدن ندارد و معلوم نیست این بازیگر و خانواده‌اش کی می‌توانند از این شرایط بیرون بیایند. 

شرایطی که در به وجود آوردنش شاید بیش از هر چیز کسی مقصر باشد که خود را کنار کشیده و ترجیح می‌دهد پسر و عروسش به تنهایی بار سنگین انتقادها و اعتراض‌ها نسبت به عملکرد او را به دوش بکشند.