مدير اين مرکز از ارسال دختر کم‌توان ذهني به پزشکي قانوني و اطلاع‌رساني درباره اين تجاوزها سر باز زده و «مصمم است صورت‌مسئله را پاک کند

به گزارش سرویس اجتماعی ندای گیلان،روز گذشته خبر تجاوز به دختران کم‌توان ذهني در يکي از مراکز نگهداري بهزيستي روي خروجي خبرگزاري‌ها قرار گرفت؛ خبري که خبرگزاري مهر منتشر کرد و دراين‌باره با جزئيات توضيح داده شده بود. خبري که حسين نحوي‌نژاد، معاون امور توانبخشي سازمان بهزيستي کشور، درباره آن اين‌طور مي‌گويد: «وجود آزار و اذيت سازمان‌يافته را در مراکز بهزيستي تکذيب مي‌کنم؛ اما معتقدم نمي‌شود گفت اين مسئله به صورت کلي در مراکزي از اين دست وجود ندارد و نخواهد داشت».

يکي از مددکاران يک مرکز نمونه بهزيستي که نخواسته نامش فاش شود، گفت بارها به مديريت درباره آزار و اذيت جنسي يکي از دختران کم‌توان ذهني اين مرکز از سوي يک «نيروي تأسيساتي» تذکر داده است؛ اما مدير مرکز «هيچ اقدامي براي دفاع از اين دختر» انجام نداده و صرفا قرار است «براي حل‌وفصل ماجرا»، اين دختر را به مرکزي ديگر منتقل کند.

به گفته نويسنده اين گزارش، بازرسي سازمان بهزيستي از ماجراي آخرين تجاوز آگاهي يافته و از مسئولان مرکز خواسته گزارش پزشکي قانوني را دراين باره ارسال کنند؛ اما مدير اين مرکز از ارسال دختر کم‌توان ذهني به پزشکي قانوني و اطلاع‌رساني درباره اين تجاوزها سر باز زده و «مصمم است صورت‌مسئله را پاک کند» و البته تجاوزگر نیز به سر کار بازگردانده شد که اين کارمند تأسيساتي، خود پدر يک کودک کم‌توان ذهني است. در يکي ديگر از مراکز نگهداري از افراد کم‌توان ذهني و جسمي که از زنان جوان ۳۰ تا ۳۵ سال نيز نگهداري مي‌کند، مواردي از تجاوز به‌طور مرتب رخ مي‌دهد. انتشار اين گزارش واکنش‌هاي متفاوتي را در پي داشته است. نگاهي که به مراکز بهزيستي وجود دارد، در تمام اين سال‌ها مثبت نبوده؛ نوع نگهداري کودکان و همچنين رهاکردن يکباره آنها در ١٨سالگي آن‌هم بدون پشتوانه، هميشه محل اعتراض بوده است. در گفت‌وگويي که روزنامه «شرق» با پسران ترخيصي از بهزيستي در سال گذشته انجام داد، آنها مدعي بودند برخي مددکاران حاضر در مراکز اعتياد دارند؛ اما نمي‌شود اين مسئله را به همه کارمندان سازمان و البته تمام مراکز بهزيستي تعيمم داد. هرچند نمي‌توان تکذيب کرد که در برخي مراکز بهزيستي کودکان سالم و معلول آزار و اذيت‌هايي را تجربه کرده‌اند. بلافاصله پس از انتشار گزارش یادشده، سازمان بهزيستي بيانيه خود را نيز در اختيار رسانه‌ها قرار داد. در بخش‌هايي از اين بيانيه آمده است: «نظارت بر عملكرد مراكز فوق از محورهاي اساسي برنامه‌هاي سازمان بوده و خواهد بود و بازرسي‌ها از سوي كارشناسان تخصصي توانبخشي شهرستان، استان‌ها، ‌دفاتر تخصصي ستاد، ‌دفاتر بازرسي، حراست و تشكل‌هاي خانواد‌ه‌اي افراد داراي معلوليت صورت مي‌پذيرد و دستورالعمل‌هاي جامع عمومي و تخصصي مراكز مذكور، راهنما و ملاك عمل كارشناسان در بازديد‌ها مي‌باشد. بر اساس آنچه كه از خبر مذکور استنباط مي‌شود، نگارنده بر اساس گفتار و نقل‌قول‌هاي شنيده‌شده، اقدام به درج خبر كرده كه گاها مشخص نيست آيا اين نقل‌قول‌ها از سوي اشخاص معتبر بيان شده باشد و حتي در صورت صحت خبر، نبايد زحمات خيل عظيم افراد خدمت‌رساننده و داراي انگيزه به معلولان را در بخش‌هاي دولتي و غيردولتي زير سؤال برده و همه را با يك نگاه انتقادي برنده، از دمِ تيغ گذراند و آينده شوم و سياهي را در مقابل حداقل ٥٠ هزار ساكن مراكز نگهداري تحت نظارت سازمان ترسيم كرد.

خاطرنشان مي‌سازد سازمان بهزيستي علي‌رغم ادعاي اثبات‌نشده در‌اين‌باره، به‌جد پيگير موضوع بوده و در صورت اثبات با متخلفان از طريق مراجع قضائي برخورد كرده و مدافع احقاق حقوق معلولان در همه امور مربوطه خواهد بود». حسين نحوي‌نژاد در گفت‌وگو با «شرق»، درباره جزئيات نگهداري کودکان معلول و گزارش منتشرشده، توضيحاتي ارائه مي‌کند که در ادامه خواهيد خواند.
‌آيا وجود آزار و اذيت را در مراکز نگهداري سازمان بهزيستي مي‌توان به صورت کامل رد کرد؟
انسان تا زماني که در زمين وجود دارد، جرم و جنايت و انحراف از قانون هم وجود دارد. وجود اين‌همه پرونده جنايي و مشکلاتي از اين قبيل، شاهدي بر اين ادعاست؛ بنابراين هيچ مديري در هيچ‌کجاي جهان نمي‌تواند بگويد دستگاه تحت نظارت من بري از هر خطا و اشتباه است. حتي دادگاهي تحت عنوان دادگاه کارکنان دولت داريم يا مثلا کميته تخلفات اداري يا کميته انظباطي در دانشگاه‌ها را داريم که اين نشان مي‌دهد همه‌جا ممکن است انحراف‌هایی صورت بگيرد؛ اما نکته مهم اين است که مسئولان در حوزه کاري خود، به نحوي فعاليت کنند که اولا قوانين، قواعد و مقرراتي را داشته باشند که تا حد امکان مسائل انحراف از معيار را پيش‌بيني کند و هم تا حد امکان، زمينه‌اي را ايجاد کند که پس از هرگونه انحرافي، امکان مداخله به‌هنگام را برايشان فراهم و با انحراف برخورد کند.
‌به صورت مشخص، درباره مراکز نگهداري از افراد کم‌توان ذهني چه مي‌گوييد؟
من درباره مراکز نگهداري مي‌توانم اين ادعا را بکنم که در دوره کاري من، اگر اتفاقي افتاده است، به آن پاسخ داده‌ام. دفاعي که من از مراکز مي‌کنم، به اين معنا نيست که وقوع انحراف را تکذيب کنم، نخير؛ مثل هرجاي ديگري مي‌تواند هرگونه انحرافي در سيستم ما نيز رخ بدهد. در آموزش‌وپرورش، نيروي انتظامي، قوه قضائيه و شهرداري رخ مي‌دهد و در بهزيستي و سازمان‌هاي تابعه هم رخ مي‌دهد. اما اين دعا را هم مي‌توانم بکنم که با توجه به قواعد و مقرراتي که ما داريم، با توجه به سخت‌گيري‌هايي که در زمینه اعطاي مجوزها به افراد حقيقي و حقوقي داريم، با توجه به اينکه بسياري از مراکز بزرگ نگهداري ما تحت نظر هيئت امناي مردمي که افراد معتمد هستند اداره مي‌شوند و با توجه به اينکه سيستم نظارتي ما چندلايه است و بر يک فرد و يک واحد نظارت نمي‌کنيم و بخش‌هاي مختلفي نظارت مي‌کنند، ضريب خطا نسبت به مراکز مشابه در مرکز ما کمتر است، همچنين امکان بروز خطاي سيستماتيک و مداوم تقريبا صفر است؛ يعني ممکن است در جايي معلولي مورد آزار و ضرب‌وشتم قرار بگيرد، اما اينکه اين آزار به‌صورت مداوم در تمامي مراکز ما و جود داشته باشد امکان ندارد. اين ادعا را ثابت مي‌کنيم که اين مسئله به‌صورت سيستماتيک در بهزيستي وجود ندارد.
‌کساني که به استخدام اين مراکز درمي‌آيند آيا از فيلترهاي مشخصي عبور مي‌کنند؟
تا چند سال پيش خودمان با مديران مصاحبه مي‌کرديم، الان گزينش ما روي خود افراد هم مؤثر است، يعني حراست و گزينش ما روي افرادي که در اين مراکز کار مي‌کنند مؤثر است، افراد استخدامي بايد تحت آموزش قرار بگيرند، پرونده‌هاي اين افراد در بهزيستي وجود دارد و نظارت لازم انجام می‌شود که فرد رواني و مجرم وارد سيستم نشود.
‌اين گزارش درباره مرکز مورد بحث کدهاي مشخصي مي‌دهد، نام مرکز را مي‌دانيد؟
ما دقيقا مي‌دانيم که گزارش از کدام مرکز صحبت مي‌کند.
‌صحت اين مسئله را تأييد مي‌کنيد؟
گزارشگر خودش اسم مرکز را به ما نگفت، اما از بررسي‌هايي که ما انجام داديم، متوجه شديم صحبت درباره يکي از مراکزي است که به‌صورت دولتي اداره مي‌شود، البته با ترکيب هيئت امنايي، در اين مرکز فردي مدت‌ها پيش مدعي شده بود که يکي از پرسنل آنجا با يکي از معلولان رابطه جنسي برقرار کرده است، به همين منظور حوزه بهزيستي شهرستان تهران و حراست به موضوع ورود پيدا کردند ولي اين مسئله اثبات نشد، فرد به پزشکي قانوني ارجاع داده شد و مسئله‌اي مشخص نشد؛ اما با توجه به اينکه شايعاتي دراين‌باره مطرح شده بود، تغييرات مديريتي در آنجا اعمال شد، ولي چون جرمي اثبات نشده بود، اين را به مراجع بالاتر گزارش نکرده بودند و احساس کردند مسئله در شهرستان تهران حل‌وفصل شده، حالا آن فرد خبر خود را به رسانه مربوطه رسانده است. اين خبرگزاري هم يک مصداق را در دست داشته و آن را کاملا به کل مراکز نگهداري سازمان تعميم داده، دوم اينکه بين مراکز نگهداري پرورشگاهي و نگهداري معلولان خلط مبحثي شده و وقتي شما گزارش را مي‌خوانيد احساس مي‌کنيد درباره مراکز نگهداري کودکان و دختران صحبت مي‌شود. اما وقتي مطلب را کامل مي‌خوانيد متوجه مي‌شويد درباره معلول ذهني صحبت مي‌کند. نکته ديگر اینکه به نظر مي‌رسد گزارش تشويش اذهان عمومي است، چون درباره گزارشي صحبت مي‌کند که اثبات نشده و اگر اثبات هم شود، آيا بايد زحمات افراد خير را زير سؤال ببريم؟ ١٤ هزار نفر از افرادي که نزد ما نگهداري مي‌شوند با حکم قضائي نگهداري مي‌شوند، يعني يا سرپرست مؤثر نداشته‌اند يا مجهول‌الهويه هستند و در خيابان سرگردان بوده‌اند، اگر اتفاق اثبات‌شده يا اثبات‌نشده‌اي در مرکزي به وقوع پيوست، آيا درست است آن‌ را به تمامي مراکز منتصب کنيم؟
‌اين مورد نه اولي است و نه آخري آقاي دکتر…
مورد و مصداق بياوريد.
‌عرض بنده اين است که اين اتفاق مي‌افتد، شما نمي‌توانيد آن را انکار کنيد. ساماندهي‌شده نيست، اما نمي‌شود گفت اصلا چنين مسئله‌اي وجود ندارد…
من هم آن را انکار نمي‌کنم.
‌خب چه بايد کرد؟
همين کاري که ما مي‌کنيم. دستورالعمل نظارتي و ايمن ما در حد يک کتاب است و به‌‌ویژه در سال ٩٥ و ٩٦ تأكيدات ما گسترده بود. تأكيد ما به مراکز اين است که هر حادثه‌اي را به محض وقوع به مرکز توان‌بخشي کشور گزارش دهند.
‌اين دختري که درباره آن در گزارش صحبت شده، شما وجودش را تأييد مي‌کنيد؟
بله. فردي است که در آن مرکز وجود دارد و بهزيستي شهرستان به وضعيتش رسيدگي کرده. براساس آخرين اطلاعي که ما درباره وضعيت او کسب کرديم، هيچ‌گونه مسئله‌اي درباره کودک ثابت نشد و پزشکي قانوني هم مسئله آزار جنسي را رد کرد؛ اما اقدامات انجام شده. شايد تنها انحرافي که خارج از معيار بوده، اين است که بايد گزارش عملکرد را به معاونت توان‌بخشي بهزيستي کشور ارائه مي‌کردند که نکردند.
‌به نظر مي‌رسد مراکز توان‌بخشي و نگهداري‌ آن‌طور که بايد معرفي نشده‌اند و البته نگاه سياهي را که به اين مراکز وجود دارد نمي‌شود منکر شد، اين مسئله البته به خود سازمان برمي‌گردد که نتوانسته‌ است آن‌طور که بايد از هويت خود دفاع کند، نظر شما در‌اين‌باره چيست؟ از طرفي اين مراکز را نمي‌توان از هر جهت عاري از مشکل دانست. نمي‌شود به‌صورت صدرصدي تمامي مسئولان اين مراکز را از نظر رواني سنجش قطعي کرد، چه توضيحي درباره اين دو نکته داريد؟
اصولا نگاه ما به مراکز نگهداري هم منفي است، چون اعتقاد ما اين است که اين مراکز آخرين راهکار است، هدف ما هم در ١٥سال گذشته افزايش مراکز روزانه و گسترش طرح مراقبان و خدمات در منزل بوده است. ما خدمات نگهداري را آخر خط مي‌دانيم، بنابراين هيچ‌گونه تبليغي درباره آن نداريم؛ مگر مراکزي که براي کمک‌گرفتن از مردم دست به تبليغات مي‌زنند. ما محدوديت حضور مردم در مراکز نگهداري را هم داريم، چراکه حفظ اسرار اين بيماران هم برعهده ماست، نمي‌توانيم اجازه دهيم عکس‌هاي آنها پخش شود. بخشي از اين افراد هم اصلا بيمار رواني هستند و امکان حضور مردم در کنار آنها وجود ندارد. بنابراين اينکه ما بخواهيم درباره آنها تبليغ کنيم، اصلا هدف ما نيست، ولي روي خروجي‌ سازمان هميشه تبليغ مي‌کنيم. مراکز ما مراکزي خدمت‌رسان هستند که به افراد ته‌خطي سرويس مي‌دهند. اين را هم بگويم در برخي از مراکز ما سرويس‌هاي اجباري داده مي‌شود، شايد برخي از افراد اصلا نبايد در مراکز حضور داشته باشند، ولي با حکم قضائي مجبور به پذيرش هستيم. بارها هم اخطار در اين‌باره داده‌ايم و از خطرناکي ماجرا گفته‌ايم، هميشه هم بحث تجاوز نيست. هفته پيش دعوايي در اين مراکز رخ داد که فرد رواني با فرد ديگري درگير شد، دو نفر براي دخالت و جمع‌کردن دعوا وارد شدند و يک نفر کشته شد. قاتل قبلا نيز سابقه قتل داشته است. ما مجبور به پذيرش اين فرد بوديم، درحالي‌که در همه دنيا مراکز حفاظت‌شده قضائي وجود دارند.
‌در اين گزارش درباره متجاوز به‌عنوان فردي نام برده شده که در مرکز مذکور در بخش تأسيسات کار مي‌کرده است. اين مطلب را تأييد مي‌کنيد؟
من الان درباره اسم و رسم او اطلاع دقيقي ندارم. اولين خبر به من اين است که رسيدگي‌ها انجام شده و دوربين‌هاي مداربسته هم چيزي ثبت نکرده و کسي شهادت نداده و چون صرفا ادعا بوده، ‌از طريق پزشکي‌قانوني هم به اثبات نرسيده است.
‌الان اين فرد در آن مرکز هنوز مشغول به کار است؟
خير.
‌گفته شده اين فرد کارمند تأسيسات است، چطور کارمند تأسيسات مي‌توانسته اين‌قدر با بچه‌ها ارتباط نزديک داشته باشد؟
براي همين خيلي براي ما قابل‌باور نيست، اما بالاخره در يک مرکز بزرگ مي‌شود خيلي راحت در لحظه به هر کسي دسترسي پيدا کرد