به گزارش ندای گیلان، عصر روز ۲۳ آذرماه امسال یکی از مسئولان بیمارستانی در بندرعباس با پلیس تماس گرفت و از فوت مشکوک پسری ۷ساله به نام سامیار خبر داد. آنطور که او می‌گفت پسربچه ساعتی قبل به‌دلیل جراحات شدیدی که به سرش وارد شده به بیمارستان منتقل شده بود؛ اما تلاش‌ها برای نجات جان […]

به گزارش ندای گیلان، عصر روز ۲۳ آذرماه امسال یکی از مسئولان بیمارستانی در بندرعباس با پلیس تماس گرفت و از فوت مشکوک پسری ۷ساله به نام سامیار خبر داد. آنطور که او می‌گفت پسربچه ساعتی قبل به‌دلیل جراحات شدیدی که به سرش وارد شده به بیمارستان منتقل شده بود؛ اما تلاش‌ها برای نجات جان وی راه به جایی نبرد و او روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.

نزدیکان پسربچه می‌گفتند که او در آسانسور خانه‌شان واقع در ساختمانی ۵ طبقه در منطقه نایبند شمالی گیر کرده و جانش را از دست داده؛ با وجود این گروهی از مأموران کلانتری ۱۱بندرعباس تحقیقات خود برای روشن شدن ماجرا را آغاز کردند.

در محل حادثه

بررسی‌های اولیه درباره پدر سامیار نشان می‌داد که او مدتی قبل برای دومین مرتبه ازدواج کرده و همراه با پسر و همسر جدیدش در طبقه پنجم زندگی می‌کردند. در ادامه مأموران به بررسی آسانسور محل وقوع حادثه که ادعا شده بود پسربچه در آن جانش را از دست داده پرداختند اما معلوم شد که آسانسور هیچ ایرادی ندارد و دلیل فوت پسربچه قطعا نقص فنی آسانسور نیست.

حرف‌های اولیه نامادری

زمانی که این حادثه تلخ اتفاق افتاد، نامادری سامیار در خانه حضور داشت. به همین دلیل مأموران به تحقیق از او پرداختند. او گفت: صبح آن روز سامیار به مدرسه رفت و ظهر منتظرش بودم اما برنگشت و کمی بعد از طریق همسایه‌ها متوجه شدم که در آسانسور گیر کرده و مجروح شده است. بعد هم که به بیمارستان منتقل شد اما جانش را از دست داد.

حرف‌های نامادری سامیار در حالی بود که تحقیق از راننده سرویس مدرسه نشان می‌داد که او پسربچه را تا داخل خانه آورده است.

او گفت:‌ من سامیار را تا جلوی در خانه رساندم و وقتی مطمئن شدم که او وارد خانه شده از آنجا رفتم. حرف‌های راننده سرویس و همسایه‌ها از یک سو و اظهارات ضدو نقیض نامادری سامیار از سوی دیگر باعث برانگیخته شدن ظن مأموران پلیس نسبت به نامادری شد.

کشف قطره خون

در این مرحله کارآگاهان پلیس بار دیگر به محل حادثه رفتند و دست به تحقیقات دقیق‌تری زدند. آنها در بررسی آشپزخانه لکه‌ای قرمز رنگ کشف کردند و به نمونه‌برداری از آن پرداختند. مطابقت این نمونه با لکه‌های خون کشف شده از متوفی در آسانسور نشان داد لکه خون کشف شده در آشپزخانه متعلق به سامیار است. این موضوع  نشان می‌داد که به‌ احتمال زیاد نامادری سامیار در قتل او دست دارد. به این ترتیب نامادری با قرار قانونی بازداشت شد تا درباره ابهامات پرونده پاسخگو باشد.

اعتراف به قتل

هرچند تنها مظنون پرونده ابتدا دست داشتن در قتل سامیار را انکار می‌کرد اما وقتی پی برد که دستش برای پلیس رو شده در اظهاراتی هولناک به قتل پسر ۷ساله اعتراف کرد. او که ۲۹سال دارد و ۴ماهه باردار است گفت: سال۹۹، وقتی با شوهرم ازدواج کردم همه‌چیز خوب بود و علاقه زیادی به یکدیگر داشتیم اما در ادامه پی بردم که او فرزندش را بیشتر از من دوست دارد. او به سامیار توجه بیشتری داشت و دیگر مثل روزهای اول به من محبت نمی‌کرد. من هم از چندماه قبل درحالی‌که باردار شده بودم دچار افسردگی شدیدی شده و نسبت به سامیار بدبین شدم و او را عامل دور شدن شوهرم از خودم می‌دانستم.

متهم به قتل در ادامه گفت:‌ هرچه می‌گذشت نگاهم نسبت به سامیار بدتر از قبل می‌شد تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتم که او را بکشم. آن روز صبر کردم تا او از مدرسه برگردد. وقتی او از آسانسور خارج شد و می‌خواست وارد خانه شود با یک میله آهنی که از جعبه ابزار شوهرم برداشته بودم چندین ضربه به سر او زدم و پیکرش را داخل آسانسور انداختم و در ادامه کلید طبقه همکف را زدم و آسانسور پایین رفت.

براساس این گزارش هم‌اکنون متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات تکمیلی در این‌باره ادامه دارد.

 

منبع