وقتی جایگاه و موقعیت سینمایی‌نویس‌های مجمع انقلاب مهم‌و موثر تلقی می‌شود که می‌دانیم از همه نظر نسبت به سینما دلسوزترند و به تبعیت از حرکت استراتژیک انقلاب، سینما را جز لاینفک آن می‌دانند.

خبرگزاری فارس، محمدتقی فهیم: انقلاب اسلامی در هرگام رو به جلو ، رویش هایی را پشت سر گذاشته و می گذارد . از همین روست که همواره با طراوت و تازه جلوه می کند. شاهدیم که انقلاب در میانه چهارمین دهه حیاتش برنا و پویا ، خار چشم دشمنان و حسودان است. سینمای انقلاب نیز به رغم فرودهایی، همواره پله‌های صعود را پیموده و امروزه به یمن عوامل متعددی، سرآغاز دوران تازه‌ای از عمر سینمای ایران است. نخستین رویکرد هموار کننده این مسیر، چرخش و سمت گیری مردمی آن است. تجربه نشان می‌دهد  که سینمای محفلی – شبه روشنفکری (و ایضا سینمای سطحی و متکی به فرمول های فیلمفارسی) بازدارنده ایفای نقش مردمی آن بوده و هست و لذا جهت سینما برای ماندن در دایره مناسبات اجتماعی و هنر و صنعت مملکت بی بروبرگرد، باید به استقبال از سوی مردم منجر شود. سینمای بی‌مردم، اخته و شلخته است. سینمای محدود به چند فستیوال و جایزه، اگرچه در جای خود غیرقابل اجتناب است ولی همه سینما نیست  و نباید باشد که برعکس، سینمای مردم پسند و مقبول، شاکله افتخار و اعتبار هر کشوری را تشکیل می‌دهد.

برای رسیدن به سینمای مردمی و غلبه بر گرایش های انحرافی در عرصه هنر هفتم کشور، به سیاق تجربه جهانی باید تغییر اساسی و بنیانی در محتوای سینما صورت گیرد. این تغییر محتوایی اصلا به معنای نادیده گرفتن فرم و ساختار مناسب و جذاب نیست. کاملا مبرهن و واضح است که فرم و محتوا بال های پروازند. همچنانکه در جای جای نظرات شهید آوینی تاکید بر فرم جاری است وتنها کم دانان و بی هنران اند که نافی فرم و کاربست ظرف شکیل اند. اما به همین نسبت نیز تجربه سینمای جهان و جنبش های شکل گرفته، نشان می دهد که آنچه بانی طرحی نو درافکندن شده، تغییر در محتوا با تاکید در فرم سینما بوده است. رویکردی که جریان شبه روشنفکری سعی کرده (و البته توفیق هم داشته) تا اصل موضوع را قلب و تحریف کند. درحالی که این جریان به خوبی می‌داند که مثلا موج نو سینمای اروپا با نفی محتوای گذشته و دستمایه قرار دادن محتوای جدید تبدیل به جریان جهانی شد. موج نو وقتی مبادرت به عقب راندن محتوای قدیمی کرد و خواست تا محتوای تازه ای را به پرده بکشد طبعا نیازمند به کارگیری تکنیک های جدید و فرم های تازه بود چرا که نمی‌شد به سوی مردم کوچه و بازار رفت و موضوعات ملتهب اجتماعی را سرفصل قرار داد ولی در قالب های کهنه گذشته ماندگار بود. بنابراین سینمای موج نو، چیزی شد که در همه اجزای آن تفاوت و تغییر به چشم می خورد.

بازگردیم به مطلع مطلب. اعلام موجودیت مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب از جمله رویش های تشکیلاتی انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگی و خصوصا حوزه سینما است. پر واضح است که ضرورت و نیاز از سویی و وجود ظرفیت لازم از سوی دیگر عامل شکل گیری این مجمع در دوران کنونی است. واقعیت غیرقابل انکار اینکه امروزه بیش از پیش وجود سینمایی تاثیرگذار و مردمی احساس می شود. انقلاب اسلامی مفتخر به حمایت از سینمای مردم پسند و اندیشه ورز است خصوصا که در سال های اخیر بیش از پیش به داشتن و رونق سینمایی موثر  اهتمام نشان داده است ولی به همین نسبت، خطر تداوم سینمایی خنثی و ناکارآمد وجود دارد. آنچه امروزه سینمای مردمی را در منگنه قرار داده، رویکردهای سیاه، پوچ، زرد، سطحی و (در تداوم راه گذشته) فستیوال پسند است. بنابراین شکل گیری مجمع … اجتناب ناپذیر بود. وجود ظرفیت قابل اعتنا (کمی و کیفی) در هر دو سوی سینماگر و رسانه های انقلاب ، شکل گرفتن مجمع را ناگزیر می کرد . به ویژه در مقوله مرتبط با رسانه ها و خبرنگاران سینمای انقلاب،  امروز با مثلا میانه دهه 70 تا اواسط 80 تفاوت ماهوی به وجود آمده است. خوشبختانه امروزه تعداد زیاد رسانه‌های انقلاب (با تمام تفاوت سلیقه) فعال عرصه سینما هستند که مطابق حضور در نظرسنجی‌های چند سال گذشته رقم نویسندگان، منتقدان و خبرنگارانش از 50 نفر عبور کرده‌اند . البته این تعداد منهای فعالان رسانه‌ای نزدیک به این طیف و نیروهای بی‌تفاوت و خاکستری است. بدین صورت که اگر (مثلا) فهرست سینمایی نویس‌ها را حدود 400 نفر بشماریم تنها کمتر از 30 نفرشان در جبهه فرم گراها و چشنواره پسندها قرار دارند (که البته همزمان در چند نشریه و سایت قلم می زنند) لذا 320 نفرشان را نیروهایی تشکیل می‌دهد که نسبت‌شان با سینمای مردمی است. بنابراین  کما اینکه با مروری بر فعالیت چند ساله این جریان (به رغم نداشتن وحدت کنونی)، نشاندهنده تاثیر گزاری آن است. مثلا نقش آفرینی در تثبیت موقعیت فیلم شیار 143 و …

اما آسیب هایی مانند هر رویداد و جریان دیگری، مجمع را تهدید می‌کند که بیان و ایراد بخشی از آن درون تشکیلاتی است و بخشی از آن می تواند تریبونی شود و انتظار می رود که فعالان این طیف از قلمفرسایی کوتاهی نکنند . مثلا خطر بالقوه موجود همانند آنچه بر سر خود سینما آمد و همچنان مستمر است فشار به انواع حیل از سوی جریان منورالفکرها و شبه روشنفکران است‌. به ویژه آنجا که اتهام محتواگرایی مجمع و صاحب قلمان آن را سیبل خواهند کرد. این جریان با علم به اینکه کعبه آمالشان یعنی موج نویی های نویسنده در «کایه دو سینما» توانستند با تغییر در محتوا به فرم لازم دست پیدا کنند، پیدا و پنهان مبادرت به نفی و تحقیر فعالان رسانه های انقلاب خواهند کرد. مطابق یک پژوهش، نتیجه مقاله‌ها و تحلیل های چهار ساله کایه دو سینما ثابت کرد که سه چهارم مطالب آن پیرامون محتوای سینما بوده است و همچنین براساس خاطرات تعدادی از فیلمسازان مطرح آموزش دیده در مدرسه معروف «فمیس»، دقایق اندکی از وقت این کلاس ها به طرح فرم و ساختار می گذشته درحالی که اعم وقت اساتید این مدرسه بحث محتوا و خصوصا نگاه فیلمساز را در بر می گرفته است و یا با مروری ذهنی می توان به عناوین فیلم هایی رسید که به خاطر محتوای مد نظرشان و غنای در این رویکرد موفق به کسب تندیس و مجسمه و جایزه شده اند. چرا جای دور برویم. برخی از جوایز اهدایی خارجی‌ها به فیلسازان داخلی را مد نظر قرار دهید. یک نمونه فیلم بسیار ضعیف مخملباف دختر درباره اتفاقات سال 88 که در چند فستیوال مطرح شد و …

واقعیت پذیرفته از سوی همه اینکه سینمای ایران به یمن انقلاب از همه نظر رشد قابل توجهی داشته است. اکنون هم دانش سینمایی وجود دارد و هم تکنیسین های زیاد ، هم تعداد فیلمسازان کاربلد و معتبر زیادنند و هم فیلم اولی های با انگیزه، هم دانشجویان و تجربه گرایان فعالند و هم علاقه مندان و عاشقان سینما با تنوع سلیقه و انتظار و … خصوصا که به لحاظ کمی دارای سینمایی با رتبه خوب در جدول کشورهای صاحب تولید هستیم اما آنچه معضل و مشکل سینما شده است کم داشت فیلم خوب و مردم پسند است تا خانواده ها فیلم را در سبد مصرفی خود قرار دهند. همچنانکه در عرصه جهانی هنوز تا رسیدن به رتبه ای که فیلم های ایران در شبکه اکران جهانی قرار گیرند فاصله بسیار داریم. همین نقطه ثقل فعالیت مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب است. همچنانکه این رسانه ها در بزنگاه های مختلف پیشتاز دفع موانع  حرکت توفنده انقلاب بوده و هستند، فعالان مجمع نیز در این میدان وظیفه ای بس خطیر در جریان سازی به نغع رونق سینما دارند. اساسا هم این مجمع برای همین نیاز شکل گرفته است وگرنه انجمن منقدان خانه سینما وجود دارد و برای کارهای صنفی! کفایت می کند.

آنچه دربالا آمد سرفصل هایی از مباحث و تحلیل های لازم پیرامون تشکیل مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب است. ادامه آن همت می‌طلبد.

 

انتهای پیام/ج

http://fna.ir/3L1PZD