همه تلاششان این است که رفیق خود را از حلقه کارمندی بیرون آورند و به حلقه همان یک درصد آدم­های پولدار جهان بکشانند.

ندای گیلان: اینبار حامیان و فعالین این بازار نه با احتیاط بلکه با تمام قوا به صحنه آمدند. هر جمله ای خلاف این نوع بازار یابی را قویا رد می کنند و فرد مقابل را با جواب­های کوبنده از فلان کارآفرین و فلان آدم موفق در امریکا و اروپا بر صحنه میخکوب می کنند. همه تلاششان این است که رفیق خود را از حلقه کارمندی بیرون آورند و به حلقه همان یک درصد آدم­های پولدار جهان بکشانند. این همه انسانیت و نوع دوستی در جامعه ای که به گفته برخی از اساتید جامعه شناسی ایران به فروپاشی اجتماعی رسیده است کمی عجیب به نظر می رسد.

دکتر قرایی جامعه شناس شناخته شده ایران یکی از عناصر کلیدی فرهنگی یک کشور را کار می داند. به عقیده او فرهنگ کار باعث شده که کشورهایی مثل آلمان و ژاپن پیشرفت کنند ولی متأسفانه در ایران این واژه همیشه تحقیر می شود. این جمله معروفی است که در بین بسیاری رواج دارد که کار مال خر است و کار یدی محکوم است. این جمله را جامعه شناسان دیگر هم بارها ذکر کردند. از دیرباز دلالی و خرید و فروش محبوب ترین شغل در میان مردم ایران بوده است. امروز دلالی مدرن در روش­های نوین پول سازی مثل بازاریابی شبکه ای نمود پیدا کرده است. آمال و آرزوهای ما این بوده که آسان و بدون هیچ زحمتی پول دارشویم. اگرچه حامیان این نوع کار معتقدند که باید در این راه خیلی زحمت کشید و وقت زیادی باید برای آن گذاشت. اما خیل زیادی از این افراد مسخ شده در این شرکت­ها، از کارهای خود زده و وارد این شغل شدند. رویای یک شبه پولدارشدن در عصری که فاصله طبقاتی در ایران بیداد می کند، به نظر نوعی زخم است که خود را به شکل عقده سرکوب شده باز کرده است. بازاریابی شبکه ای که مفهوم و روشش را از بازارهای آمریکایی و اروپایی وام گرفته، به گفته یکی از کارشناسان اقتصادی گیلان به هیچ وجه شبیه آن چیزی نیست که در کشورهای اروپایی و آمریکایی اجرا می شود. قاعده و قانون دارد. هرکسی که وارد مجموعه می شود باید طبق موازین و قوانین شرکت مربوطه عمل کند. این طور نیست که کسی بیاید با یک سبد اجناس شرکت در خانه بنشیند و دوستان و آشنایان را ترغیب کند که اگر این اجناس ماهیانه خریداری شود و «بتوانید افراد جدید را وارد سایت شرکت کنید، در ماه­های آینده به سرعت پولدار خواهید شد». محمد در رشت یکی از فعالین این حوزه است. وی قبل از این کار در یک شرکت پیمانکاری ساختمان کار می کرد که حقوقی معادل دو میلیون تومان داشت. اما اکنون با وارد شدن در این شبکه می خواهد رویای میلیاردر شدن را در عرض چند ماه یا یک سال بچشد. حدود سه ماه است که وارد یکی از شرکت های شبکه ای شده که جنس های آرایشی و دمنوش­های متنوع می فروشد. از کارش راضی است و اعتقاد راسخ دارد که در چند ماه آینده اگر افراد زیادتری به زیر مجموعه خود اضافه کند پورسانت هنگفتی نصیبش خواهد شد. رویایش که داشتن یک هواپیمای شخصی است را با این کار محقق می داند. در جلسات پرزنت، به دوستان و آشنایان خود تحمیل می کند که حقوقی که الان دارید بسیار کم است و «تا کی می خواهید برای کسی دیگر کار کنید.»، تا این افراد ترغیب شوند و به جمع مسخ شدگان بازاریابی شبکه ای بپیوند.

اما این بار مثل دفعات گذشته نیست. حامیان این بازاریابی، اطمینان می دهند که این کار به هیچ وجه شبیه شرکت­های هرمی نیست. این کار مجوز رسمی دارد و در تمام دنیا انجام می شود. حتی آدرس شرکت­های معتبر خارجی را هم به مدعوین یا کسانی که در جلسات پرزنت شرکت می کنند، نشان می دهند تا تمام ابهامات برطرف شود. اگر قبول کنیم که چنین روشی هم علمی است و هم کاربردی و در تمام دنیا دارد انجام می شود، اما ظاهر فعالیت این گروه ها در ایران به نحوی است که خاطره شرکت های هرمی گلدکوئیست، مای سون دایاموند و غیره را در اذهان زنده می کند. هنوز اطلاع رسانی در خصوص این نوع جدید شغل که از قضا در بین طبقه متوسط در حال رشد است کم دیده شده است. چه خوب است سازمان­هایی که متولی صدور مجوز فعالیت چنین شرکت­هایی هستند در کنار چند جامعه شناس و محققین علوم اجتماعی این مسئله را واکاوی کنند که آیا این شرکت ها حرص مردم در پولدار شدن را مرتفع می کنند؟ آیا باید به این شغل به مانند مشاغل دیگر نگریست؟ آیا این روش متقاعد کردن مردم که «با این کار حتما جز میلیادرهای کشور خواهید شد»، مختص ایران است یا در تمام دنیا با چنین وعده و وعیدهایی مردم را متقاعد می کنند که به این شرکت ها بپیوندند؟ حال ببینیم بازاریابی شبکه ای می تواند جوانان این سرزمین را به خویش فرمایان بزرگ تبدیل کند. گیلان فردا