آمار اعتياد زنان در آخرين شيوع شناسي مصرف مواد مخدر حکايت از آن دارد که به طور تقريبي ۱۹۶ هزار نفر معتاد زن در کشور داريم.

به گزارش ندای گیلان،بر اساس آخرين آمارهاي ستاد مبارزه با مواد مخدر در ايران حدود ۴ ميليون نفر مصرف کننده مستمر و غير مستمر مواد مخدر داريم اما تعداد مصرف کننده هاي مستمر مواد مخدر ۲ ميليون و ۸۰۰ هزار نفر است، از اين تعداد حدود ۷ درصدشان را زنان تشکيل مي دهند به عبارتي آمار اعتياد زنان در آخرين شيوع شناسي مصرف مواد مخدر حکايت از آن دارد که به طور تقريبي ۱۹۶ هزار نفر معتاد زن در کشور داريم.

در سال هاي اخير نوعي تغيير الگوي مصرف بين زنان مصرف کننده مواد مخدراتفاق افتاده است. زنانی که به فراغتی سالم به سختی دست پیدا می‌کنند، ماده مخدر را به راحتی به دست می‌آورند و وقتی از آن استفاده و نسبت به آن احساس رضایت کنند آن را بدل به امکانی برای اوقات فراغتشان می‌کنند.

مصرف شيشه در بين زنان مصرف کننده مواد مخدراز رتبه دوم در سال ۹۰ به رتبه چهارم در سال ۹۴ تنزل پيدا کرده و نگراني اصلي در اين باره شيوع مصرف گل و حشيش بين زنان و دختران جوان است.

جمعیت زنان درگیر اعتیاد نسبت به سال‌های قبل ۳ برابر افزایش داشته است؛ این آمار‌ها جدا از اینکه بسیار نگران کننده هستند، اما موضوعی که شرایط را بحرانی‌تر می‌کند این است که ۵۰ درصد از این افراد نیز مبتلا به ایدز هستند؛ حال با وجود هفتاد هزار نفر بیمار مبتلا به ایدز که ۴۷ درصد آنها زنان هستند باعث شد تا ما با یک روانشناس گفت‌وگو کرده و به این مساله بپردازیم تا از خطرات و راهکارها بدانیم.

بر اساس آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر وضعيت شيوع مصرف مواد در ۹استان کشوراز ميانگين نرخ کشوري که ۵.۴ درصد است بالاتر است. به ترتيب استان هاي خوزستان، گلستان، چهارمحال وبختياري، کرمان، فارس، خراسان شمالي، مرکزي، کرمانشاه و سيستان و بلوچستان ميانگين مصرفي بالاتري در سطح کشور دارند.

طبيعتا در اين استان ها، استانداران، فرمانداران، بخشداران، دهياران و دستگاه هاي فرهنگي بايد اقدامات جدي تري را هم ازلحاظ اعتباري و هم از لحاظ برنامه اي دنبال کنند. در شرایط فعلی گریزی جز اجتماعی شدن مبارزه با موادمخدر نیست و باید به مردم آموزش صحیح داد تا با برنامه صحیح و اصولی و مشخص به اهداف مورد نظر در مبارزه با این آسیب اجتماعی برسیم.

مرضیه مشتاق، روان‌شناس، درباره افزایش اعتیاد در بین زنان مطرح کرد: بحث اعتیاد را نباید سطحی نگاه کرد چراکه اعتیاد یک فرایند وابستگی است؛ حال بحث روانی این ماجرا است که افراد درگیر آن می‌شوند؛ به همین خاطر این مساله، باید بسیار دقیق مورد تحلیل و بررسی کارشناسان قرار بگیرد. متاسفانه اعتیاد زنان درجامعه ما همه گیرشده است و مرزبندی استانی دیگر ندارد؛ زمانی که افراد فارغ ازهرگونه جنسیت و یا موقعیت جغرافیایی با یک مساله مواجه می‌شوند؛ مدیریت حل مساله نداشته و مهارت‌های زندگی و مواجه شدن با مسائل را آموزش ندیده‌اند و در معرض اینگونه آسیب‌های اجتماعی هستند.

وابستگی‌های بیمارگونه

وی ادامه داد: ما مشاهده می‌کنیم وابستگی افراد به یکدیگر نیز در بیشتر مواقع بیمارگونه است؛ آموزش و فراگیری مهارت‌ها بسیار کمک کننده هستند. زمانی که یک فرد سال‌ها درگیر اعتیاد است، زمانی که آموزش می‌بیند، چگونه با مسائل روبرو شده و به حل مساله فکر کند؛ و به صورت فرسایشی با مسائل زندگی برخورد نکند مشاهده خواهیم کرد که چقدر خوب می‌تواند، این مهارت‌ها را جایگزین آن آزمون و خطاها کند. این روان‌شناس افزود: به همین خاطر آگاهی مقدم بر هر چیزی است؛ زمانی که افراد آموزش ببینند و به وجود و توانایی‌های خود نیز پی ببرند وقتی در مقابل مسائل زندگی قرار می‌گیرند؛به جای اینکه یک جایگاه اشتباه مانند اعتیاد را انتخاب کنند، می‌توانند به حل مسائل روی آورده و مهارت‌های زندگی نیز برای آنها بسیار کارساز خواهد بود. مشتاق در پاسخ به این سوال که اعتیاد زنان و مادران چه تاثیری برروی فرزندان آنها دارد؟ پاسخ داد: باید از دو منظر به این مساله نگاه کرد؛ ابتدا ممکن است، ژن ناقل که فرد در حل مسائل زندگی خود ناتوان است، انتقال پیدا کند اما مساله‌ای که بسیار مهم‌تر از آن است، یادگیری آن کودک است؛ فرزندانی که از دامان چنین مادرانی رشد می‌کنند، هنگامی که عملکرد اشتباه فرد را در حل مسائل و جایگزین‌های اشتباه‌تر مشاهده می‌کنند؛ قطعا یاد خواهند گرفت. او اضافه کرد: در بحث افسردگی‌هایی که در افراد وجود دارد ما مشاهده کرده‌ایم، درصدی از ژن افسردگی به فرزندان انتقال پیدا می‌کند؛ اما در دوقلوهای همسان که در دو محیط متفاوت رشد کرده‌اند با وجود اینکه هر دو حامل آن ژن هستند دریافته‌ایم، فرزندی که در محیط مناسب‌تری بزرگ شده است؛ عملکردی به مراتب بهتر دارد. تا آن فرزندی که شاهد عملکرد و رفتار اشتباه مادر افسرده بوده که متاسفانه این مساله در تمام سطوح رشد کودکان تاثیرگذار است.

راهکارهای کاهش آمار زنان معتاد

مرضیه مشتاق در ادامه صحبت‌های خود درباره راهکارهای کاهش آمار زنان معتاد تصریح کرد: ما در زندگی خود دودسته عوامل داریم که یکی از آنها عوامل کمک کننده و دیگری عوامل بازدارنده است؛ حال باید ببینیم که برای یک زندگی سلامت چه عواملی بازدارنده و کمک کننده است؛ باید منطقه‌ای عمل می‌کنیم، بنا براین باید ببینیم که در هر منطقه کشور کدام آموزش‌ها را باید ارائه دهیم تا زنان ما از آن سطحی که هستند، خود را از لحاظ آگاهی و دانش ارتقاء دهند و با افزایش توانایی‌های خود و باور قدرتمندی‌هایی که دارند و مهارت آموزی‌هایی که ما باید ایجاد کنیم می‌توان امیدوار بود که زنان معتاد بعد از رهایی از اعتیاد دیگر به آن برنگردند. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که گرایش به اعتیاد ارتباط مستقیمی با شرایط خانوادگی و نوع تربیت و میزان توان مالی افراد و فقر دارد که برای داشتن یک جامعه پاک از اعتیاد به‌خصوص زنان معتاد باید ضمن ایجاد بستر اجتماعی و خانوادگی امن برای این افراد به توان افزایی زنان بسیار توجه داشت.