در صورت اقدام نکردن برای شفاف سازی در تامین مالی تروریسم ایران به وضعیت قرمز و به سطح ریسک هفت برمی‌گردد. باز میلیون‌ها دلار خرج هزینه‌های حمل و نقل و بیمه اعم از کشتیرانی و بیمه کالاها خواهد شد و برای اینکه پول بگیریم برای هر صد دلار حداقل باید 10دلار هزینه کنیم.

به گزارش ندای گیلان،در حال حاضر در کشور مشکلی تحت عنوان اطلاع‌رسانی داریم. درحالی که روزنامه و همچنین رادیو و تلویزیون می‌توانند در اطلاع‌رسانی صحیح به افکار عمومی به خوبی نقش ایفا کنند. یکی از موضوعات اشتباهی که درباره FATF در افکار عمومی نقش بسته، عضویت ایران در این گروه است. اکنون 38 کشور عضو FATF هستند که عمدتا کشورهای توسعه یافته‌اند که هم کشورهای شرقی و هم غربی در آن عضویت دارند. کشورهای غربی نظیر فرانسه، ایتالیا، آلمان و از این طرف روسیه، هند، چین، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا.

درواقع حتی اگر بخواهیم هم ما را عضو این گروه نمی‌کنند چون شرایط خاصی برای عضویت دارند. اکنون چند سال است که عربستان و برزیل که عضوهای ناظر هستند درحال تلاشند که بتوانند عضو شوند ولی هنوز نشده‌اند. پس مشکل ما با FATF چیست؟ 40 مورد توصیه به کشورهای مختلف جهان است که اگر می‌خواهند با تروریسم و پولشویی و جنایت‌های سازمان یافته مبارزه کنند، مهم‌ترین کار انجام این توصیه‌هاست که در این صورت می‌توانند در مبادلات بین‌المللی شرکت کنند و در غیر این‌صورت نمی‌توانید.

تاکنون 181 کشور دنیا از 193 کشوری که عضو سازمان ملل هستند، این توصیه‌ها را انجام داده‌اند و دو کشور ایران و کره شمالی هستند که اصطلاحا در وضعیت قرمز قرار دارند.

در مورد ایران اعمال دستورالعمل‌ها درحال تمدید است ولی بقیه کشورها مثل پاکستان، سوریه، یمن و مثل کشور صربستان در اروپا و کشورهای آمریکای لاتین مثل ونزوئلا در حالت آبی یا خاکستری هستند. این کشورها که تعدادشان 12تاست در وضعیت خاکستری‌اند. یعنی وضعیت‌شان در حال بررسی است و مایلند که به FATF بپیوندند اما هنوز آن شرایط را پیدا نکرده‌اند.

این 40 مورد توصیه اولا فقط مختص ایران تنظیم نشده و درواقع FATF با کشوری که قرار است امضا کند یک برنامه اقدام و پروتکل دوطرفه امضا می‌کند که کشور مورد نظر با پولشویی و تروریسم مقابله کند.

چون بهترین راه برای مبارزه با تروریسم شناسایی منبع مالی تروریسم است که در این‌صورت درآمدش از بین می‌رود و ریشه‌اش از بیخ و بن کنده می‌شود، اما الان دعوا بر سر چهار لایحه‌ای است که باید جنبه قانونگذاری در کشور پیدا کند.

مبارزه با پولشویی، مبارزه با تروریسم سازمان‌یافته که مراحل مجلس و شورای نگهبان را طی کرده و پرونده‌اش بسته شده، تنها کنوانسیون پالرمو و دیگری CFT باقی مانده که مبارزه با تروریسم سازمان یافته و جرائم سازمان یافته است. الان بحث بر سر این است که به نظر منتقدان امنیت ملی ما به خطر می‌افتد

چون در این دو مورد پیش‌بینی‌هایی شده که دسترسی به حساب‌های بانکی ما میسر می‌شود و به منابع مالی ما اشراف پیدا می‌کنند که خطرناک است و عملا دست به خودتحریمی می‌زنیم. درحقیقت شرکت‌هایی که بعدا ممکن است ذیل واژه تروریسم قرار گیرند، دچار مشکل می‌شوند و از این جهت مخالفت می‌کنند، البته چندین اشکال اساسی هم می‌گیرند.

اکنون مجلس شورای اسلامی در مورد پالرمو موادی که می‌تواند خطرناک باشد و بعدا ما را دچار دردسر کند را ذکر کرده و تفسیر آن را براساس قوانین داخلی خودش دانسته که از نظر ایران قابل قبول نیست.

در واقع مواد 2، 3، 5، 10 و 23 پالرمو را براساس قوانین و اصول قانون اساسی خودمان تفسیر خواهیم کرد و نه بر اساس آنچه دیگران تصمیم بگیرند. ضمن اینکه اگر ماده 14 برخلاف شرع باشد، اجرایی نخواهیم کرد.

دلایل مخالفان و موافقان پیوستن به FATF چیست؟

منتقدان آنچه مجلس نوشته را خوب می‌دانند ولی تحفظی که به کار برده‌اند، طبق قوانین بین‌المللی اگر در ماده‌ای شرط بگذارید که اساس کنوانسیون را زیر سوال ببرد، آن شرط برای اکثریتی که آن کنوانسیون را امضا کرده‌اند، قابل قبول نخواهد بود.

حقوقدانان موافق نیز می‌گویند اولا ایران تنها نیست که از تحفظ خود گفته بلکه سایر کشورها هم درباره قوانین خود گفته‌اند. دوما، طبق ماده 23 FATF، عنوان شده که قوانین داخلی کشورها برای FATF محترم و قابل اجراست.

درحقیقت یک اختلاف حقوقی است. به عنوان یک تحلیلگر باید بگویم که اولا یکسال و نیم طول می‌کشد و FATF نمی‌تواند ان‌قلت بگذارد و تنها اعضای کنوانسیون پالرمو ممکن است به ایران ایراد بگیرند. اگر آنها را متقاعد کردیم که فبها و اگر نکردیم به وضعیت کنونی برمی‌گردیم و چیزی را از دست نمی‌دهیم. یک وقت هست که تعهدی را می‌پذیریم که غیرقابل بازگشت است و یک موقع تعهدی را پذیرفته‌ایم و قانونا موادی که با مقررات داخلی ما قابل قبول است را ذکر کرده‌ایم.

بر فرض اینکه گیر دهند و متقاعد هم نشده باشند مثل قانون کار خواهد شد. قوانین بین‌المللی درباره قانون کار ایران سال‌هاست که اختلاف نظر داریم. آیا ما الان دچار معضل شده‌ایم؟ یا درباره ماده 18 قانون حقوق بشر تحفظ داریم و این همه سال است که به ما گیر می‌دهند در حالی که در صحنه بین‌الملل دچار مشکل نشده‌ایم. اما حسن کار چیست؟

اگر همین فردا این مراحل را طی کنیم، شورای مربوطه در FATF بپذیرد که اینها را اجرایی کرده‌ایم، بلافاصله وضعیت ما از ریسک 6 به 5 تبدیل می‌شود. مثل وضعیتی که آنها ما را از حالت قرمز درآوردند و از وضعیت 7 که بدترین سطح ریسک است و بدتر از آن دیگر وجود ندارد به 6 آمدیم و کلی راه برای ما باز شد.

اگر این را بپذیریم از وضعیت 6 به ریسک 5 تبدیل می‌شویم که به معنای میلیون‌ها دلار صرفه‌جویی در وضعیت بیمه کشتیرانی و بیمه کالاهای صادراتی و غیره خواهد بود. درواقع ریسک سرمایه‌گذاری خارجی در ایران کمتر می‌شود.

سوال خوب منتقدان این است که در شرایطی که تحریم هستیم این دو تعهد به چه دردمان می‌خورد؟ هر موقع این تحریم‌ها لغو شد، این کنوانسیون‌ها را می‌پذیریم. پاسخی که به این انتقاد بجا داده می‌شود این است که اگر این را نپذیریم شرایط الان برای ما مشکل می‌شود.

ما تا دو سال دیگر کلی کار داریم. بنابراین چون معلوم نیست تحریم‌های آمریکا چه زمانی تمام شود بهتر است در ابتدا این سد را بشکنیم که در این‌صورت با دست پرتری با تحریم‌های آمریکا مقابله می‌کنیم. بنابراین بحث بر سر این است که آیا باید منتظر شویم که در ابتدا تحریم‌های بین‌المللی لغو شود و بعد کنوانسیون را بپذیریم یا اینکه اصلا قید آن را بزنیم.

درواقع این را باید برای مردم صریح و شفاف بیان کرد. این بدان معناست که وضعیت ایران به وضعیت قرمز و به سطح ریسک هفت برمی‌گردد. باز میلیون‌ها دلار خرج هزینه‌های حمل و نقل و بیمه اعم از کشتیرانی و بیمه کالاها خواهد شد و هزینه‌های کلانی برای دور زدن تحریم‌ها خواهد شد.

برای اینکه پول بگیریم برای هر صد دلار حداقل باید 10دلار هزینه کنیم. اینکه منتقدان دارند نقد می‌کنند، کار بسیار درستی می‌کنند و نباید گفته شود اینها کاسب تحریم هستند بلکه افرادی دلسوزند که انتقاد می‌کنند. تنها مشکل این است که آلترناتیوی برای FATF بیان نمی‌کنند و راه جایگزین، افتادن در مسیر تحریم‌ها و تولید بابک زنجانی‌ها به منظور دور زدن تحریم‌هاست.

بنابراین نه منتقدان باید طرفداران FATF را به خیانت متهم کنند و نه موافقان، مخالفان را که دلسوزانه مخالفت می‌کنند متهم به قاچاق و پولشویی کنند. این اتهامات برای داخل کشور به مثابه سم مهلک است و ما باید به هم اعتماد کنیم و دنبال راه حل منطقی باشیم.

* تحلیلگر مسائل بین‌الملل