زن جوان به مراجعه به دادگاه گفت:من بدون اطلاع همسرم با پسر 206 دار به شهرهای شمالی کشور رفتم و درآنجا در حالی که شوهر داشتم صیغه نیما شدم و حالا نمی دانم پدر فرزندم کیست...

به گزارش ندای گیلان،دختر 23 ساله در حالی که برای شکایت از نیما بخاطر فریب در ازدواج در اتاق بازپرس حاضر شده بود گفت: ترم آخر دوره کاردانی بودم که پسری از بستگان مادرم به خواستگاری ام آمد، به اصرار خانواده ام مجبور شدم با او ازدواج کنم. رضا جوان مودب و خوش اخلاقی بود. او احترام زیادی برای من قائل بود ولی من خجالت می کشیدم دوستانم، مرا با او ببینند چون او قد کوتاه بود و از پوشیدن لباس های جلف خودداری می کرد.

این دختر جوان ادامه داد: رفتارهای همسرم مرا عذاب می داد و از این که نمی توانستم او را به دوستان دوران دبیرستانم نشان بدهم سخت در رنج بودم. هنوز ۲ماه بیشتر از نامزدی ما نگذشته بود که با جوان دانشجویی به نام نیما آشنا شدم. او پژو۲۰۶ داشت و همان طور که من می خواستم لباس می پوشید.

وی بیان کرد: با دیدن او که در همسایگی ما زندگی می کرد روابط تلفنی ما آغاز شد و من بدون اطلاع همسرم با او به شهرهای شمالی کشور رفتم و درآنجا در حالی که نامزد داشتم صیغه نیما شدم، وقتی نامزدم از ماجرا مطلع شد مرا طلاق داد.

آزیتا گفت: پس از پایان سفر دیگر هیچ خبری از نیما نداشتم تا اینکه متوجه بارداری خود شدم، زمانی که با نیما تماس گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم او به من فحش داد و گفت این قضیه مربوط به مرد دیگری است و دیگر جواب تماس های مرا نداد، اکنون به اینجا آمدم و از نیما بخاطر فریب در ازدواج شکایت دارم.

بنابراین گزارش بازپرس دستور احضار نیما را صادر کرد.