نجفی با قرائت آیه‌ای از قرآن کریم گفت: آنچه اتفاق افتاده را قبول دارم اما اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم و از این حادثه دردناک و جانسوز بسیار متأسف هستم.

به گزارش ندای گیلان،محمدعلی نجفی در جلسه رسیدگی به پرونده قتل عمد میترا استاد با اجازه قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برای ارائه دفاعیات در جایگاه قرار گرفت.

رئیس دادگاه در ابتدا اتهامات نجفی دائر بر قتل عمد میترا استاد 36 ساله، حمل و نگهداری غیرمجاز سلاح و مهمات مربوطه و ایراد جنایات عمدی غیرمنتهی به فوت به واسطه شلیک گلوله به کف دست چپ مقتوله را عنوان کرد و خطاب به متهم گفت:‌ آیا اتهامات خود را قبول دارید؟

نجفی در ابتدا با قرائت آیه‌ای از قرآن کریم گفت: آنچه اتفاق افتاده را قبول دارم اما اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم و از این حادثه دردناک و جانسوز بسیار متأسف هستم و مجددا به خانواده محترم استاد تسلیت می‌گویم و امیدوارم خداوند به آنها صبر بدهد.

وی افزود: آنچه می‌گویم برای روشن‌تر شدن قضیه و تبیین واقعیات و قضاوت در پرتو آگاهی بیشتر و صدور حکم بر اساس شرع و قانون است و هدفم از بیان این مسائل فقط روشن شدن حقایق است چون تا حدودی خودم را در این حادثه مقصر می‌دانم و به هیچ عنوان قصد برائت خودم را از آنچه اتفاق افتاده ندارم.

نجفی افزود:‌آنچه در کیفرخواست آمد، بخشی نادرست بود.

نجفی در ادامه به اشاره به اظهارات وکیل اولیای دم گفت: در ابتدا از رئیس دادگاه تشکر دارم که براساس قانون به وکیل اولیای دم تذکر داد زیرا وکیل حق توهین ندارد و استفاده از الفاظی ناجوانمردانه درباره من و صحبت کردن درباره دوران وزارت من در آموزش و پرورش با طعنه درست نیست.

وی همچنین با اشاره به اظهارات مهیار صفری فرزند میترا استاد گفت: شرایط روحی و روانی مهیار را درک می‌کنم و به مطالبی که اشاره شد زیاد وارد نمی‌شوم زیرا شرایط روحی و روانی او را درک می‌کنم اما در هیچ زمانی همسر مرحومه خود را به قتل تهدید نکردم.

نجفی در رابطه با جزئیات روز حادثه گفت: بعد از رفتن مهیار، ایشان ادامه بحث شب قبل را مجدداً شروع کردند، من سعی کردم پاسخ ندهم. ساعت از ۹:۳۰ گذشته بود که ایشان به من گفت به حمام می‌روم و بعد از آن می‌خواهم به بیرون بروم که من گفتم کجا می‌روی؟ که ایشان گفت: خودم می‌دانم.

شهردار اسبق تهران بیان کرد: این موضوع کُدی بین ما بود چرا که در مورد بیرون رفتن، بارها با هم صحبت کرده بودیم. از آن لحظه به بعد عصبانی شدم. فشار شب گذشته هم روی من بود. بعد از آن به حمام رفتم و نمی‌دانم چه شد. همه ماجرا دو، سه دقیقه بیشتر طول نکشید. نفهمیدم چه شد. این‌بار من عصبانی و خشمگین بودم.

وی خطاب به قاضی محمدی کشکولی گفت: در مورد اسلحه جداگانه توضیح می دهم، اما باید بگویم این اسلحه غیرمجاز نبود، البته بنده در مورد تمدید کارت مجوز، قصور داشتم.

نجفی در رابطه با وقوع حادثه گفت: وقتی ایشان به حمام رفته بود، به فاصله یک دقیقه بعد رفتم. از درِ حمام تا وان، فاصله یک متر است. فکر می‌کردم ایشان در وان هستند. می‌خواستم با او صحبت کنم تا در مورد طلاق تصمیم قطعی بگیریم. حتی اگر او مخالفت می‌کرد، می‌خواستم با خانواده‌اش صحبت کنم تا همان روز کار را تمام کنم.

وی افزود: در کمد اتاق نیمه‌باز بود. اسلحه را برداشتم تا برای اینکه به او بگویم، ممکن است کارمان به خون و خونریزی کشیده شود. بعد یک بالشت هم از تخت برداشتم. اسلحه را زیر آن گذاشتم تا ایشان یکدفعه اسلحه را نبیند البته ایشان بارها به من گفته بود کار با اسلحه را به او یاد بدهم، اما من اسلحه را جز در یک مورد آن هم بسیار کوتاه، به او نشان نداده بودم.

وی تصریح کرد: نمی‌دانم چطور بود که ایشان وارد وان نشده بود، لباس‌هایشان را درآورده و به حمام رفته بودند. از در حمام که وارد شدم، با ایشان سینه به سینه شدیم. بالشت را کنار زدم که به ایشان نشان دهم ممکن است کارمان به اینجا کشیده شود. نمی‌دانم چرا ایشان تا اسلحه را دیدند، هل شدند. دو دستش را روی شانه من گذاشت، نمی‌خواست مرا هُل دهد اما تعادلم از دست رفت و به عقب رفت و یک گلوله شلیک شد. احتمالاً آن گلوله هم به دیوار خورد. وقتی این اتفاق افتاد، ابتکار عمل از دستم خارج شد. با توجه به اینکه هنوز دستم روی ماشه بود، اسلحه را به سمت بالا بردم تا شلیک نشود، اما ایشان دو دستی، دست راست مرا گرفته بود و حتی من بارها گفتم که دستم را ول کن. فکر می‌کردم سه چهار تیر شلیک شده است اما در آگاهی گفتند پنج تیر شلیک شده است.

 

 

رکنا